تبیان، دستیار زندگی

سلام دوستان

آسمانک عزیز، ممنونم به خاطر ایجاد تاپیک خوبت.

به نظر من این صفت ذاتا در خانم ها وجود نداره. البته لطافت و ریحانه بودن که هست و این یکم با خشونت یکی نیست! ولی خب  منظورم اینه که بخوان می تونن شجاع باشن!

البته من گاها می پسندم که مثل آقایون اونقدر نترس و شجاع نبود! چون که در اون صورت آقایون باید به چی افتخار می کردن؟ :دی و دیگه اون وقت، کشتن یک سوسک توسط یک آقا چجوری جلوی یک خانم جلوه می کرد؟؟ ( آقایون منظور بدی رو نگیرین، لطفا!) منظورم اینه که نباید کاری کرد که اقتدار آقایون زیر سوال بره و یا کم جلوه کنه! :)

این تفاوتها زیبایی آفرینشه...نیاز نیست همیشه همه جا شجاع و مردونه بود! هر جایی یک موقعیتی می طلبه! خوبه اجازه بدیم آقایون هم زیبایی های اخلاقی-رفتاری خودشون رو نشونی بدن! 

سلام
چه بحث جالبی، botanist عزیز شما هم که اقتدار ما آقایونو بردین زیر سوال که :D
به نظرم شاید بشه اسم ترس روش گذاشت، ولی نمیشه گفت خانوما ترسوئن، چون یه زمینه رو که نمیشه تعمیم داد به کل شخصیتشون، مثلا مواردی هم هست که مردا می ترسن، نمی شه گفت مردا کلا ترسوئن، ترس خانوما تو این زمینه ها ترس هست ولی خوب همونجوری که botanist گرامی هم فرمودن ترس زیبائیه، یعنی از ظرایف خلقته، فکر که می کنم می بینم شاید در دسترس ترین واژه واسه توصیفش "نازک نارنجی" باشه، البته اینم بگم، این حالت ترس می تونه ناشی از شدت احساس انزجار و چندش زن جماعت از این موارد باشه، چون احساس زن لطیف تره و روحیۀ لطیف زنان در تعارض بیشتری با پذیرفتن این موجودات قرار داره تا روحیۀ به قول معروف خشن مردا.

بالاخره هرچیزی انواع و ابعادی داره که هر بعد موضوع ناشی از یه واقعیتیه، ترس و شجاعتم همینطور.شجاعتی که برای خانومای آزاده قائل شدین از یه نوعه (ناشی از ایمان و اعتقادات و الگوبرداری از اسوه ها و ...)، شجاعت در برابر سوسک و موش از نوع دیگه ای (ناشی از احساس چندش و روحیۀ لطیف و ...)، مسلما خیلی از اونا هم از موش و سوسک و ... می ترسیدن، یعنی خوششون نمی یومده.
یا علی

لطفا حذف شود

سلام
اما درباره شجاعت...
ونقطه مقابلش ترس.....
اول درباره سوسك واینا بگم به خدا هیچ ربطی به ترس نداره من خودم وقتی سوسك یا موش ببینم بی اختیار داد میزنم وتا مدتی از جایی كه سوسك راه رفته نمیرم نمیدونم ولی یه جور چندش هست ونمیشه اسمش رو ترس گذاشت آخه ترس خیلی متفاوت تر از این چیزاست

..

..
ببنید خانمی ترس به نظر من یه جور پناه جستن ودنبال حامی گشتن هست ینی ما خانما همیشه وهمه موقعیت دنبال حامی وقدرت برتر برا مراقبت هستیم كه دقیقا این رو خدا برا ما در وجود مردا گذاشته پس ترس واسه داشتن یه حامی وپناه یه امر عادی هست حالا وقتی تنها حامی یه نفر خدا باشه دیگه ترس معنا نداره اینجا همه ترس منتقل میشه به قدرت ایمان واعتقاد وباور اونوقت میخوای به اثبات برسونی همه وجود خودت رو برا همین كه خانم هایی كه اسیر شدن تو دوران اسارت پناهشون رو خدا میدونستن وبه خدا توكل داشتن

سلام از همه بزرگواران متشکرم.
یه مساله ای وجود داره واون اینکه بعضی ترسها هستند که وجودشون خیلی کمرنگه اما با تکرار زیاد همه گیر میشه یا دستکم فکر میکنیم که همه گیر شده مثلا همین ترس از سوسک
از بس از بچگی توی کارتونها و فیلم ها و قصه ها تو گوشمون خوندن باورمون شده وگرنه یک زن دلیر عشایری رو در نظر بگیرین که تو اون شرایط وبا دشواری خانواده رو میچرخونه
میشه تصور کرد که او از سوسک یا حشره بترسه ؟در حالیکه با خطرات بسیار جدی تری مواجهه؟
در ثانی ظرافت زنانه واقعا در ترس از سوسک نمود پیدا میکنه یا در نگاه ظریف زن به هستی؟در نوازشهای ظریف و مادرانه او در صحبتها ومحبتهایش برای پدر ،مادر،خواهر ،برادر ،همسر و...؟

میشه این حس قدرتمند جویی رو انتقال داد وهمین میتونه مرکب بسیار خوبی برای زن باشه دیگه این که اگه قبول کنیم این حس خدادادیه خدا اون رو فقط در برابر شوهر قرار داده و شاید به این وسیله خواسته اقتدار او رو بیشتر کنه نه در مقابل هیچ مرد دیگه ای . 

سلام

نظرات دوستان خیلی جالب و خوندنی بود.

در مورد زنان عشایری هم که فرمودین بازم می گم و می گیم، این ترس حالت رعب و بی پناهی نیست به نظرم، برخاسته از انزجار و چندشه، به همون زن عشایری هم که گفتیم فکر نمی کنم حس خوبی بده دیدن حشرات و جوندگان موذی، منتها شرایط زندگی و ناملایماتی که تو زندگی این عزیزان وجود داره باعث شده این مواردو بپذیرن و براشون عادی شه، در حالت کلی حس می کنم این ویژگی فرار از سوسک و موش و ... تو زنا بیشتر از مردا هست و اصلا هم نقطه ضعف نیست و برمی گرده به همون جنس لطیف و جنس خشنی که تو جدولا به چشممون می خوره.

در مورد این که گفتین "ظرافت زنانه واقعا در ترس از سوسک نمود پیدا میکنه یا در نگاه ظریف زن به هستی؟در نوازشهای ظریف و مادرانه او در صحبتها ومحبتهایش برای پدر ،مادر،خواهر ،برادر ،همسر و...؟"

اینا واقعا منافاتی با هم دارن؟! در هر دو مورد نمود پیدا می کنه ولی در مورد دوم مقدس و متعالیه.

یا علی

سلام متشکرم اما من آقاییونی رو هم دیدم که از سوسک حتی میترسن وکم هم نیستن منظورم این نیست که کی تر سوست وکی نه؟
منظورم اینه که این ترسها واقعی نیستن تلقینی ان .زنای افریقایی تو اون فقر وبد بختی بعید میدونم از سوسک بترسن منظور من اینه که اگه نفرتی هم از این موجودات وجود داره نباید باعث بشه من در جمع جیغ بکشم بخصوص در برابر مردی نامحرم /(که نمونشو خودم دیدم)
نکته دیگه این که وجود این ترس به نظر من غیرواقعی در بعضیانباید باعث بشه اونو به همه سرایت داد.کم نیستن خانمهایی که این ترسها رو "مهار"کردن کمتر خانم مثلا هفتاد ساله ایرو میشه دید که اینجور ترسها رو داشته باشه
تاکید من اینه که این ترسها تلقینی اند نه واقعی .

سلام.
به به .. به به.. چه بحث جالبی.
راستی یه چیزی رو اول بگم.
یه سری خصوصیات چون اپیدمی میشه ثابت میمونه.
مثل همین ترس از سوسک (وگرنه نمیدونین این دوستای کشاورزی من وقتی سوسک می بینن گل از گلشون میشکفه!! آخه باید نمونه جمع آوری کنن)
ومنم موافقم زن ها در شرایطی خاص اگه بخوان شجاع میشن. چون شجاعت یه خصوصیت منحصرا مردانه نیست.
اما این زیبایی خلقته که خانوما ترجیح میدن یه حامی قدرتمند داشته باشن تا اینکه خودشون شجاع بشن.

تازه سوسک ها بیشتر از اونه که ترسناک باشن چندش آورن!!
ما به نمایندگی از همه خانوما میگم که ما از سوسک نمی ترسیم بلکه برامون چندش آوره.
این یه دفاعیه بود که این برچسب برش داریم!!