به نقل از دوست عزیزم آقای صولتی دانشجوی فلسفه ی دانشگاه تهران
شاید باورتان نشود اگربه به شما بگوییم که فلسفه با موسیقی و موسیقی با فلسفه گره خورده است؛حتی بیشتر خواننده های فشن مشن امروزی که تعداشون هم کم نیست و روز به روز هم داره به تعداشون افزوده میشه در شعرها وآهنگاشون از فلسفه استفاده می کنند بی آنکه خود بدانند...نقل است که بووووووق در یکی از آهنگهای زیرزمینی اش به این موضوع پرداخته وگفته که «فلسفه یعنی آهنگ وآهنگ یعنی فلسفه؛واصلا اگر فلسفه نبود موسیقی هم نبود و اصلا هیچ هنری در کار نبود پس ما مدیون فلسفه وفیلسوفان هستیم».
مثلا یکی از این خواننده ها دریکی از آهنگای معروفش میگه«وای وای وای فیلسوفای من کوش؟ وای وای میرم از هوش»اگر درماهیت این جمله دقت کنیم خواهیم دید که این جمله خواننده ی رپر ایرانی یک جمله فلسفی است؛زیرا که در اینجا ایشان سوال از هستی فیلسوف می کند و می گوید فیلسوف من کجاست؟چون اگر هست و هر هستی هست،پس فیلسوف هم هست،وچون هست باید باشد و چون باید باشد پس هست!!پس شما اصلاً فکر نکنید که خواننده های رپر کشورمون آهنگایی که می خونن چرت وپرته؛نه اصلا این طور نیست،آنها فکر کرده و تفلسف می کنند و آهنگ می سازند.
یایکی از خواننده ها میگه که«سپیده دم اومد و وقت رفتن حفی نداریم ما برای گفتن»در اینجا هم خواننده اشاره به دنیای مادی ناپایدارداره و میگه که هروجودی تبدیل به عدم خواهد شد وهرآمدنی،رفتنی داره و چون سپیده دم رسیده است عمر ما هم به پایان رسیده است وباید به واجب الوجود برگردیم.
یا وقتی حمید آقا میگه که«همه چی آرومه من چقد خوشبختم»در اینجا ایشان از دو مقدمه استفاده می کنند ویک نتیجه ی کلی می گیرند:
مقدمه ی اول:هرگاه هرجا آرام باشد انسانها خوشبخت اند
مقدمه ی دوم:اینجا آرام است
نتیجه:پس من خوشبختم
یاوقتی خوانند ه ای میگه که«غروب پاییزه دلم غم انگیزه» در اینجا خواننده به دنبال علت غمگین بودن دل خودش می گرده وچون هر معلولی علتی دارد در اینجا هم علت غمگین بودن شاعر غروب پاییز بیان شده است.
یا وقتی یکی از گروههای مشهور پاپ کشورمون درآلبوم«همه ی اقوام من»همه با هم می خونن«بارو بارو بارونه هی بارو بارو بارونه هی»شاید شما در اینجا بگویید که این آهنگ چه ربطی به فلسفه دارد؟ولی اگر بیشتر تامل کنید خواهید دید که شاعر دراینجا میگه«بارو بارو بارونه هی» و این از نظر فلسفی خیلی مهمه!چون که شاعر دراینجا از بارانی صحبت می کند که وجود دارد وما آن را احساس و درک می کنیم؛مخصوصاً آن قسمتی که میگه«هی»؛یعنی خواننده دراینجا به شما هشدار میده و میگه که هی بدان و آگاه باش که بارانی هست و تو هستی و من هستم وزندگی هست وگل هست و زیبایی هست ودیگر هیچ!!!!