چرا می گید خانه داری.به نظرم این ظلم هست که به یک مادر وهمسری که برای تربیت فرزند بهتر از خواسته های خود گذشته ودرخانه نشسته تا جامعه فردا راتربیت کند بگین خانه دار.
پزشکان، مهندسین ،خلبان و و و ... درواقع افراد جامعه فردا راهمین مادران تربیت می کنند.
خانه کارخانه انسان سازی است ومادرمدیر آن
اگر اینگونه به این مقوله بنگرید زیباست.
من خودم پرستارم البته پرستار بیکارواز دانشجویان نمونه دانشگاهم. به طوری که بعد از 12 سال یکی از استادانم برای تدریس دریکی از دروس از من دعوت کرد تا دردانشگاه درس بدهم .خوشحال از این موضوع.آرزوی هرکسی چنین شغلی هست.ولی من درشهرستان زندگی می کردم وتا مرکز استان یک ساعتی فاصله هست.مسئله بعد
دختر5ساله ای دارم که همه وقتم برای اوست.برایش زحمت کشیدم خودم بهش قرآن یاد دادم وترم 8زبان هست البته بیشتر خودم باهاش کارکردم.همسرم صبح تا شب سر کار هست.
بین شغل مورد علاقه وفرزندم باید یکی را انتخاب می کردم. می ماندم وبرای آینده فرزندم برنامه ریزی می کردم یا سر کار می رفتم وفرزندم را به مهد کودک می سپردم درپرانتز بگویم مهد های اینجا مثل شهرستان ها ی بزرگ آموزشی نیست فقط صرف نگهداری هست یه سی دی می ذارن وبچه ها را سرگرم می کنند.
خیلی طول کشید تا جواب دادم وبالاخره نه گفتم چون همه زحمت هایی که برای فرزندم کشیده بودم به هدر می رفت وحالا مادر موفقی هستم وافتخار می کنم.
درکنار اینها به علایق خود هم می رسم و کلاس های مجازی زیادی ثبت نام کردم و مدرک گرفتم مقالات بسیاری درزمینه تربیت کودک ورشته ام پرستاری مطالعه کردم.کلاس های پیشرفته کامپیوتر گذراندم وزبان انگلیسی فرا گرفتم واگر خدا بخواهد ادامه تحصیل نه برای شغل بلکه نیاز به ادامه تحصیلی که دارم .
باید به زندگی زیبا نگاه کرد.البته مادرانی هم هستند که هم کار کردند هم فرزندان خوبی تربیت کردند.ولی دنیای مدرن امروز و نوع نگاه ایرانیان به خانواده نیاز به همراهی مادر در خانه را بیشتر احساس می شود.باید توقعات راپایین آورد وبا لبخند زندگی همراه شد.