تبیان، دستیار زندگی

سلام

لطفا این شعرو تا آخر بخونین

 عشق خموشمان کرد .... فارغ زهوشمان کرد .... ماتم زینب به خدا خانه به دوشمان کرد
مست و قلندر شدم .... تشنه ی کوثر شدم .... نعره ی شاهانه زدم غلام قنبر شدم
باز تماشاییم .... عالم بالاییم .... مادریم مادریم حضرت زهراییم
دوباره طوفان کنید .... دو دیده گریان کنید .... یاد ز خشکی لب حسین عطشان کنید
کعبه گذرگاه ماست .... زینب هواخواه ماست .... زاهد خیال میکند حسین الله ماست
طعنه مزن زاهدا .... گوش کن این ماجرا .... کعبه زند سجده به سوی حرم کربلا
هر شب سوی دمشقم .... مست از بوی دمشقم .... دیوانه ام دیوانه دو بانوی دمشقم
ذکر حسین بر لب است ....شیعه به تاب و تب است .... مرجع تقلید همه حسینیون زینب است
رسوای زینبم من .... گدای زینبم من .... خاک کف پای سگ سرای زینبم من
تو سینه جای عشقه .... دل مبتلای عشقه .... عشق خدا حسینه و زینب خدای عشقه
بهشت گلزار اوست .... مسیح بیمار اوست .... حتی خدا از بعد قتلگه بدهکار اوست
سکینه آواره شد .... رباب بیچاره شد .... خیر نبینی حرمله حلق علی پاره شد
به اشک من میخندن .... دنبال چی میگردن .... میخوان سر شیرخواره رو نیزه ها ببندن
خاک بر آیینه بود .... عقده دیرینه بود .... زهرا میان قتلگه شمر روی سینه بود
ناله تو شنیدند .... گیسوی تو کشیدند .... راس مقدس تو را از پشت سر بریدند
خیام غارت شده .... به ما جسارت شده .... بر تن دختر علی رخت اسارت شده
در خیمه جنجال بود .... بدتر ز گودال بود .... دشمن میان خیمه ها در پی خلخال بود
ورودی شهر شام .... همهمه و ازدحام .... محله یهودیان و صحبت از انتقام
صدای آهنگ بود .... معرکه جنگ بود .... تا دو سه ماه بعد هم کوچه پر از سنگ بود
هزار بار فریاد .... از ظلم جور و بیداد .... از بس که سنگ زد عدو سرت ز نیزه افتاد
دلم به غم مبتلاست .... ذکر لبم واویلاست .... سرت شبیه بدنت زیر سم اسب هاست
گمشده پیدا شده .... چون شب یلدا شده .... از بس که سنگ خورده ای زخم سرت وا شده

دوستان شرمنده اگه شعر سنگین بود .(شاعر امیر کرمی)

سلام
شعر خیلی خیلی غلو کننده و اغراق آمیزه!!!

اقای سبحان گرامی
ممنون بابت این شعر

سلام
خیلی هم شعر خوبی بود.اگر غلو هم داشته لازم بوده...
ممنون از سبحان

سلام
واقعا شعر زیبایی بود
ممنون از شما و شاعرش:))

سلام
ممنون از سبحان عزیز
یا علی

چه پاسخ جالبی!

این حرف شما یعنی شرک گفتن خیلی خوبه.

امام حسین(ع)هم این شعر رو قبول نداره،چون علنا داره شرک میگه:

کعبه زند سجده به سوی حرم کربلا!!!

حتی خدا از بعد قتلگه بدهکار اوست!!!

خداوند همه ما رو از شرک گفتن حفظ کنه،زیرا که شرک از راه رفتن مورچه بر روی سنگ در دل شب هم پنهان تره.

یکتاپرست باشید!

سلام
میخاسم بدونم این چه سبکی از شعر هست که گویی بصورت سه قسمتی نوشته می شود؟
ممنون

سلام

در مورد کعبه باید بگم که توی روایات هم وارد شده که کربلا برتر از کعبه اس.

در مورد دوم هم باید خدمتتون عرض کنم که این سخن به هیچ وجه بوی شرک نمیده. شاید بشه اسمش رو غلو گذاشت ولی شرک نه. شرک معنای خیلی عظیم تری داره.

یکتا پرست هستیم.

موفق باشید.

ممنون سبحان عزیز - شعری که گذاشتی عالی بود

منم بـجز سه بیتش ، از بقیه بیت هاش خوشم اومد
نظر من اینه که حتی اگه می خوایم اغراق یا غلو کنیم ، نباید به خدا ربطش بدیم

بگذریم ، دیگه در این مورد بحث نکنیم ، چون ما علم تشخیصش رو نداریم

بیت های این شعر در ظاهر 3 مصرعه ، اما اینطور نیست.

بلکه دو قسمت اول که کوتاهترند ، یک مصرع و قسمت سوم که طولانی تره مصرع دوم بیت میشه ، یعنی اینطوری:

عشق خموشمان کرد ، فارغ زهوشمان کرد

ماتم زینب به خدا خانه به دوشمان کرد

وزن هر مصرع  این شعر هم اگه اشتباه نکرده باشم اینه : " مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن "