• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1991)
سه شنبه 29/9/1390 - 0:45 -0 تشکر 403985
ازعلی محمدافغانی چه میدانید؟

على محمد افغانى نویسنده ایرانی
 - متولد ۱۳۰۴ كرمانشاه
- از پیشكسوتان ادبیات داستانى معاصر
- خالق شوهر آهوخانم، یكى از اولین رمان‌هاى بلند اجتماعى ایران
- برنده جایزه بهترین رمان سال ۱۳۴۰
- برخى از آثار او عبارتند از: شادكامان دره قره‌سو، بافته‌هاى رنج، سیندخت، محكوم به اعدام، شلغم میوه بهشته، دختردایى پروین، همسفرها، بوته زار، دكتر بكتاش (منتشر نشده)، دنیاى پدران و دنیاى فرزندان (منتشر نشده)
- على محمد افغانى هم اكنون مشغول نگارش رمانى درباره دوران دفاع مقدس است.
 او را با شوهر آهوخانم رمان بلند اجتماعى ایران مى‌شناسند. بسیار كم حرف است و از گرفتن عكس و ثبت تصویرش هنوز هم دورى مى‌كند. این كار را نوعى تجمل مى‌داند و مى‌گوید: «عكس خاطره‌اى از گذشته است و از گذشته باید آنچه را به درد آینده مى‌خورد برداشت.»
اهل كرمانشاه است، در آنجا متولد و بزرگ شده است. دوران تحصیلش را در آنجا گذرانده با وجود فقر و تنگدستى فراوان همیشه یك شاگرد خوب بوده، زمانى هم به عنوان شاگرد اول استان پنج در آن زمان انتخاب شده است اما به قول خودش بى‌هدف بودن در تحصیل و وضع خانوادگى نامناسب اسباب ترك تحصیل او را فراهم مى‌كند و به كار در كنار پدرش مشغول مى‌شود.
دوره‌اى مى‌خواست در شركت نفت استخدام شود، امتحان ورودى‌اش را هم داد ولى از بدشانسى یادش رفت كه نامش را یادداشت كند. در نهایت كس دیگرى كه از قضا دوستش بود نامش را بر برگه او نوشت و این طور بود كه او نتوانست در شركت نفت استخدام شود. از آن به بعد بود كه تصمیم گرفت دوباره به مدرسه رفته و به تحصیلش ادامه دهد.
زبان انگلیسى را خوب مى‌داند. دانش زبانش به دوران قبل از دیپلم باز مى‌گردد. حتى دوره‌اى هم به دوستانش زبان انگلیسى یاد مى‌داده است. در دوره‌اى كه به جرم اقدام علیه امنیت عمومى به همراه ۴۰۰ افسر ارتش در زندان به سر مى‌برد هم انگلیسى تدریس مى‌كند. «شوهر آهو خانم» را نیز در همان دوران نوشته است.
آمده بود تهران تا در ارتش طب بخواند، اگر مى‌خواست به این رشته برود جایى در تهران براى ماندن نداشت. «وقتى در این رشته قبول شدم گفتند باید اول رشته پیاده نظام نام نویسى كنى، الآن دانشجوى پزشكى نمى‌گیریم. در آن دوره دانشكده افسرى براى اولین بار از گروههاى دیپلم دانشجو مى‌گرفت تا قبل از آن از دیپلم پایین‌تر دانشجو جذب مى‌كرد، به این دلیل از این گروه دیپلمه، تعداد زیادى با اندیشه‌هاى سیاسى وارد دانشكده افسرى شدند.»
سال ۲۶ كه اوج شكل گیرى نهضت چپ بود و آشفتگى سیاسى بسیارى در جامعه وجود داشت، على محمد افغانى هم با این عده به دانشكده افسرى مى‌رود و چون نمى‌تواند به كنكور طب برسد در نتیجه وارد پیاده نظام ارتش مى‌شود. گروهى كه با هم وارد دانشكده افسرى ارتش شده بودند، فعالیت‌هاى سیاسى را آغاز كردند، شب نامه‌هایى را پخش كرده و نشریاتى نیز داشتند كه به افشاى مسائل پشت پرده ارتش مى‌پرداختند. پس از سرنگونى حكومت مصدق و ۲۸ مرداد این گروه دستگیر شدند كه افغانى نیز در میان آنان بود. عده‌اى به اعدام و عده‌اى به حبس ابد محكوم شدند، او نیز ابتدا به اعدام و سپس در دادگاه تجدیدنظر به حبس ابد محكوم شد، اما بعد از ۵ سال با تخفیف آزاد شد. شوهر آهوخانم را نیز در همان دوران زندان نوشته، مى‌گوید: «هرچند این اثر را از بیرون كسى سفارش داده بود اما داستان را خود تجربه كرده و دیده بودم. نوشتن آن در زندان سخت بود. ولى به هر حال در زندان هركسى هنر خودش را رو مى‌كرد!»
و افغانى نیز «هنر نوشتن» خود را در آن دوران سخت زندان رو كرد براى اینكه به او نگویند قلم خوبى دارد و باید در خدمت آنان بنویسد كتابى انگلیسى جلویش مى‌گذاشت و داستان را به عنوان ترجمه مى‌نوشت. در چاپ شوهر آهوخانم مشكلات زیادى را متحمل شد. خودش این اثر را منتشر كرد، هر روز دو فرم ۱۶ صفحه‌اى را از چاپخانه مى‌گرفت و بازبینى مى‌كرد. تنها مى‌خواست اثرش چاپ شود، چرا كه معتقد بود: «نویسنده یك پاداش دارد و آن پاداشى بى سروصداست، اینكه كتابش را چه كسانى مى‌خوانند و چه نقدى مى‌كنند، نویسنده به دنبال هیچ پاداشى نیست جز اینكه كتابش بیرون بیاید و خوانده شود.»
شوهر آهوخانم كه افغانى در سال ۱۳۴۰ آن را به پایان برده در همان سال جایزه بهترین رمان سال را از آن خود كرد. از این رمان فیلمى نیز در سینماى ایران ساخته شد. مضمون اساسى این رمان توصیف وضع اندوهبار زنان ایرانى و ناهنجارى‌هاى آیین چند همسرى است. انتشار این اثر در شرایطى اتفاق افتاد كه مدتها بود آثارى غیر از آثار صادق هدایت، جمالزاده و بزرگ علوى مورد توجه نبود، اما این كتاب توانست نگاههاى زیادى را به سوى خود جلب كند. منتقدان و نویسندگان زیادى هم درباره آن اظهارنظر كردند. نجف دریابندرى ـ مترجم ـ درباره این اثر در سال ۱۳۴۰ گفته بود: «نویسنده در این داستان از زندگى مردم عادى اجتماع ما، تراژدى عمیقى پدید آورده و به صحنه‌هایى پرداخته است كه انسان را به یاد صحنه‌هاى آثار بالزاك و تولستوى مى‌اندازد و این نخستین بار است كه یك كتاب فارسى به من جرأت چنین قیاسى را مى‌دهد.»
على محمد افغانى در شوهر آهوخانم نشان مى‌دهد كه نویسنده‌اى است تیزبین كه حركات زن و مرد و كودك و حتى سگ و گربه را به خوبى مى‌بیند. از اختلافات آسیابان و نانوا تا دعواى دو هوو و كتك كارى زن و شوهر همه را مى‌تواند چنان توصیف كند كه خواننده صحنه را پیش چشم خود مجسم ببیند. از اسرار زنان و عوالم كودكان خبر دارد. در هر گوشه زندگى مى‌تواند زیبایى را ببیند و آن را با قدرت تمام ستایش كند و ...
بعد از چاپ شوهر آهوخانم، افغانى ازطرف حكومت شاهنشاهى مورد بازخواست قرارگرفت. زمانى كه در سال ۱۳۴۰ این اثر انتشار یافت نگاههاى زیادى را به خود معطوف كرد. كتابى كه سه ماه بیشتر از چاپ آن نگذشته بود بهترین رمان ایرانى سال شناخته شد و به تدریج این اثر و نویسنده آن در ایران آن دوره مطرح شدند.
در دوره‌اى كه كار داستان نویسى در ادبیات فارسى از نظر زمانى چندان طولانى نبود و نویسندگان ما بیشتر در زمینه داستان‌هاى كوتاه فعالیت داشتند، نخستین رمان بلند ایرانى منتشر شد و نظر بسیارى از منتقدان و داستان نویسان آن دوره را به سوى خود كشید. به طورى كه بزرگ علوى در مجله‌اى در مونیخ درباره این اثر نوشت: «درست چهل سال از زمانى مى‌گذرد كه سیدمحمدعلى جمالزاده در مقدمه مجموعه داستان‌هاى كوتاه خود «یكى بود یكى نبود» كه در سال ۱۹۲۱ در برلین انتشار یافت و امروز به صورت مانیفست ادبیات نثرفارسى مقبولیت عام یافته است، قابل فهم همگان بودن نثر را به وسیله به كار بردن شیوه بیان و اصطلاحات تازه و همچنین برترى نثر توصیفى به شكل رمان، داستان و نوول را به صورت عناصر اصلى ادبیات نثر نو اعلام داشت.
اكنون با اطمینان مى‌توان گفت كه سرانجام رمانى انتشار یافت، همانگونه كه جمالزاده در آن زمان انتظار داشت كه ایرانیان را با جهات مختلف زندگى هموطنانش آشنا سازد، تصور مى‌كنم كه بر روى همین اعتقاد و رضاى خاطر از اینكه نوشته‌هاى چهل سال پیش وى چنین میوه‌هایى به بار آورده باشد كه جمالزاده ضمن یك نامه خصوصى در مارس ۱۹۶۲ نظرش را درباره كتاب على محمد افغانى به من نوشت و من اینك با اجازه او آن را در اینجا نقل مى كنم: «شوهر آهوخانم» به دستم رسید. در واقع باید من و امثال من دكان نویسندگى‌مان را تخته كنیم. راستى كشور ایران كشور معجزه است. به طور ناگهانى و غیرمنتظره كودكان معجزه آسایى مى‌پروراند. این كتاب واقعاً خواندنى است. همه آن از اول تا آخر تیپیك ایرانى است... چه زبانى، چه صحنه‌هایى، چه شیوه بیانى و چه توصیف‌هایى...»
افغانى با آنكه به جرم سیاسى به زندان افتاد، اما هرگز نمى‌خواسته كه كتاب سیاسى بنویسد، سیاسى نوشتن از نظر او بستگى به حساسیت خود نویسنده به سیاست دارد اما گاهى به صورت عقیده خود نویسنده در مى‌آید.
او معتقداست كه داستان سیاسى چارچوب خاصى دارد و با آنكه ۵ سال در زندان بوده به خود اجازه نداده كه تاكنون خاطرات زندانش را منتشر كند چرا كه معتقد است: «اگر من ۵ سال در زندان بودم دوستانم ۲۵ سال را در زندان سپرى كرده‌اند پس از من محق تر براى نوشتن آنها هستند نه من كه مدت كمى را در زندان گذرانده‌ام.» او حتى خاطرات زندانش را نوشته ولى هرگز به خود اجازه چاپ آن را نداده است.
افغانى «شادكامان دره قره سو» را در سال ۴۴ نوشت، وقتى كه شوهر آهوخانم را مى‌نگاشت به نوشتن این اثر هم فكر مى‌كرد، جان مایه این اثر قدرى سیاسى است و تأثیر مرگ دو برادرش در این كتاب وجود دارد، كه ضمن داستان عشق پسر میراب ده به دختر ارباب، اشاراتى به جریان‌هاى اجتماعى پس از شهریور ۲۰ دارد. خود تصور مى‌كرده كه این اثر با استقبال بیشترى نسبت به شوهر آهوخانم مواجه شود ولى این طور نشد. این اثر را نیز خود مانند شوهر آهوخانم چاپ كرده است. این اثر را نیز به امیركبیر سپرد ولى در نهایت خود آن را چاپ كرد چون رژیم شاه از این كتاب هم ایراد گرفته بود.
بعد از انتشار چاپ اول، نصف چاپ دوم این كتاب به علت حملاتى كه به شاه كرده بود توسط خود حكومت خریدارى شد...
على محمد افغانى بعد از آزادى از زندان در یك شركت ژاپنى مشغول به كار مى‌شود، ده سال چیزى ننوشت چرا كه تصور مى‌كرد اگر بخواهد بنویسد در دام روزنامه‌هاى رژیم مى‌افتد و فضاى ادبى آن زمان روزنامه‌ها نیز با كمك خرج دولت منتشر مى‌شدند كه باید ناگزیر به همكارى با آنها مى‌شد، اما هرگز دلش نمى‌خواسته كه تن به سانسور و ممیزى دهد به این دلیل است كه كتاب «دكتر بكتاش» او در خانه مانده و خاك مى‌خورد. او همچنین داستان منظومى را با عنوان حاج‌لله باشى كه اشاره‌اى تمثیلى به دوران حكومت محمدرضا شاه (پهلوى دوم) دارد را براى نشر به انتشارات نگاه سپرده كه ناشر آن را چاپ نكرده است. ولى دلیل توقف چاپ آن را هم نمى‌داند.
«دنیاى پدران و دنیاى فرزندان» رمانى ۷۰۰ صفحه‌اى است كه تقریباً دو سال از اتمام نگارشش مى‌گذرد و «صوفى صحنه و دزد كنگاور» رمانى ۳۰۰ صفحه‌اى است كه براى انتشار آماده دارد ولى فعلاً به دلایلى به ناشر نسپرده است.
افغانى این روزها مشغول نوشتن رمانى با مضمون دفاع مقدس است كه هنوز نامش مشخص نیست ولى شباهت زیادى با آثار قبلى‌اش دارد.
در مورد جنگ هم معتقد است باید كسانى كه در جنگ حضور داشته و از نزدیك آن را لمس كرده‌اند بنویسند. اما چون در این سالها اثر قوى و مایه دارى دراین زمینه چاپ نشده، به خود اجازه داده كه اثرى راجع به جنگ بنویسد. «چرا كه آنچه در فیلم‌ها هم درباره جنگ دیده‌ایم چندان واقعى نبوده است.»

متولد1351 هستم و در زمينه ي داستان نويسي خصوصا رمان رئال فعاليت ميكنم در عرصه ي فيلمنامه نويسي و نگارش سريال هم دستي در تاليف دارم. 

سه شنبه 29/9/1390 - 0:46 - 0 تشکر 403986

علی محمد افغانی از نویسندگان نامدار ایرانی
متولد ۱۱ دی ماه ۱۳۰۳ در شهر کرمانشاه و نویسنده نخستین رمان واقعی به زبان فارسی (شوهر آهو خانم) است.
افغانی عضو سازمان افسران حزب توده بوده که در سال ۱۳۳۳ دستگیر شده و در دورهٔ پهلوی 5 سال را در زندان به سر برده است. وی هم اکنون در آمریکا زندگی می‌کند و به دلیل مجوز نگرفتن آثار اخیرش از سوی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران سرگرم نگارش به زبان انگلیسی می باشد. وی چندی پیش نوشتن زندگینامهٔ خود را به زبان انگلیسی به پایان رسانده است.
ورود ناگهانی علی محمد افغانی درابتدای دهه ۱۳۴۰ به صحنه ادبیات داستانی ایران، با رمان هزار برگی "شوهرآهوخانم" یک حادثه بود. تا آن هنگام، دراین صحنه نامی از او نبود، گرچه زندانیان سیاسی پس از کودتا و یا آنها که اخبار کوتاه محاکمات نظامی پس از کودتا را دنبال کرده بودند، شاید هنوز نام او را بخاطر داشتند. هر صفحه رمانی که نوشته بود، برگی بود از زندگی واقعی مردم کوچه و بازار به معنای توده مردم، و این یک رویداد مهم ادبی بود.
چاپ رمانی با هزار برگ، در روزگاری که مردم ایران حوصله داستان‌های پاورقی مجله‌ها را نیز نداشتند، برای انتشاراتی‌ها یک قمار بود. افغانی به این دلیل، با سرمایه خود کتاب را در دو هزار نسخه منتشر کرد. جسارتی که ناشران را حیرت زده کرد، اما برای کسانی که با افغانی زندان بودند و دادگاه نظامی او را دیده بودند چندان متعجب نشدند. البته این رمان بسیار مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت، به همین دلیل خیلی زود توزیع آن را قبول کردند و به این ترتیب کتاب به چاپ‌های بعدی رسید.
همان زمان نجف دریابندری که محمدعلی افغانی را پیش و پس از زندان می‌شناخت، در مطبوعات وقت نوشت: این داستان زندگی مردم عادی اجتماع ما تراژدی عمیقی پدید آورده و صحنه هائی را پرداخته که انسان را به یاد آثار انوره دو بالزاک و لئون تولستوی می اندازد.
سیروس پرهام نیز در مجله راهنمای کتاب، که یکی از ارزنده‌ترین مجلات دوران، بود نوشت: بی هیچ گمان بزرگترین رمان زبان فارسی خلق شده و تواناترین داستان نویس ایرانی، درست همان زمان که انتظارش می‌رفت پا به میدان نهاده است.
محمدعلی اسلامی ندوشن نیز در مجله یغما نوشت: انتشار شوهر آهو خانم نشان داد که به رغم سمومی که در هوا پراکنده است، هنوز ایران می‌تواند درست در لحظه‌ای که انتظار می‌رود شگفتی‌های از آستین بیرون آورد.
استقبال شگفت انگیز از رمان "شوهرآهوخانم" چنان بود که سرانجام به فیلمنامه تبدیل شد. پیش از انقلاب "شوهرآهوخانم" بارها تجدید چاپ شد، پس از انقلاب نیز بارها در تیراژهای بالای 10 هزار نسخه‌ای منتشر شد، البته یکبار 11 هزار جلد قطع پالتوئی آن بدستور مدیر مکتبی و تازه برگمار شده بر سر انتشاراتی مصادره شده امیرکبیر به کارخانه مقوا سازی فرستاده شده و خمیر شد، زیرا افغانی حاضر نشده بود برخی کلمات و جملات رمان را عوض کند. مدیر مکتبی انتشارات امیرکبیر مصادره شده سایه احمد محمود، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی، ابراهیم یونسی و بزرگ علوی و هر نویسنده دیگری را که سابقه سیاسی داشت با تیر می‌زد. البته چاپ "شوهرآهوخانم" توسط انتشاراتی‌های دیگر ادامه یافت.
افغانی، پس از شوهرآهوخانم ، رمان ۸۰۰ صفحه‌ای "شادکامان دره قره سو" را نوشت.
«شوهر آهوخانم» داستان ناتمام تبدیل زن ایرانی به ماشین تولید بچه، ارضاء کننده تمایلات جنسی مرد و مسئول پختن و روفتن خانه است.افغانی این کتاب را در زندان نوشته است. وی در جایی گفته است که مأموران زندان جلوی نوشتن او را می گرفته اند و یادداشت‌های او را بازرسی می کرده اند، به همین دلیل در هنگام نوشتن یک دیکشنری انگلیسی جلوی خود باز می کرده تا وانمود کند در حال ترجمهٔ یک کتاب انگلیسی می‌باشد و کتاب، کتاب خود او نیست.
فعالیت سیاسی
علی محمد افغانی افسر سازمان نظامی حزب توده ایران بود. وی در دادگاه به اعدام محکوم شد و سپس همراه با عده‌ای دیگر از افسران توده‌ای محکوم به اعدام، با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گشت. اسدالله علم (وزیردربار شاه) می نویسد که «اعلیحضرت در روزهای آغاز محاکمه افسران توده‌ای چند بار گفت که باید حداقل ۱۵۰ نفر آن را تیرباران شوند تا دیگر هیچ ارتشی از این غلط‌ها نکند، اما فشار جهانی زیاد بود و به همین دلیل اعدام‌ها نتوانست ادامه پیدا کند.»
علی محمد افغانی بدین صورت از اعدام جسته بود و پس از چند سال که شاه موقعیت خویش را تحکیم شده یافت و کار همه سیاسیون و احزاب را تمام شده، گروه هائی از حبس ابدی‌ها نیز مشمول عفو شده و از زندان بیرون آمدند که علی محمد افغانی از آن جمله بود.
نکته جالب اینجاست که از جمع این محکومین به اعدام که از مرگ جسته و به حبس ابد محکوم شده بودند، شماری (۶ تن به اضافه صفرقهرمانیان) تا انقلاب بهمن 57 در زندان مانده و با انقلاب مردم و سقوط شاه آزاد شدند. گرچه این آزادی چندان دوام نیآورد و بار دیگر ۵ تن آنها به زندان بازگردانده شده و از میان آنها چهار تن به همان سرنوشتی محکوم شدند که شاه به علم گفته بود!
آثار
شوهر آهو خانم (۱۳۴۰)
شادکامان دره قره‌سو (۱۳۴۵)
سیندخت
شلغم میوهٔ بهشته
بافته‌های رنج (۱۳۶۱)
بوته زار
محکوم به اعدام
دکتر بکتاش
همسفرها
دختردایی پروین
صوفی صحنه، دزد کنگاور
دنیای پدران و دنیای فرزندان
حاج الل‍ه باشی‌
خداحافظ دخت‍رم‌

متولد1351 هستم و در زمينه ي داستان نويسي خصوصا رمان رئال فعاليت ميكنم در عرصه ي فيلمنامه نويسي و نگارش سريال هم دستي در تاليف دارم. 

سه شنبه 29/9/1390 - 19:5 - 0 تشکر 404288

بافته‌های رنج اثر علی محمد افغانی

بافته‌های رنج
بافته‌های رنج رمانی از علی محمد افغانی نویسنده معاصر ایرانی، که درسال 1361 منتشر شد.
رضوان راوی و قهرمان رمان، مردی است پنجاه ساله که با همرش یاسمن و فرزند دو ساله‌اش سهراب در تیرون از توابع اصفهان در خانه نیمه کاره‌ای که به دست خود بنا کرده در همسایگی برادرش جعفر زندگی می‌کند. یاسمن قالی باف ماهری است که از کودکی به این حرفه اشتغال داشته و اکنون نیز از راه قالی بافی و فروش آن به آقای «ف» در تأمین هزینه‌های زندگی به شوهرش کمک می‌کند. راوی ضمن ستایش این صنعت دستی ایرانی به آموزش قالی بافی می‌پردازد. در بخش‌های دیگر رمان، رضوان دوران کودکی و نوجوانی و همچنین جوانی خود را که مصادف با وقوع جنگ جهانی دوم و فقر و قحطی و گرسنگی است به تصویر می‌کشد. مادرش بی بی صنم قبل از ازدواج با پدر او با پسردایی خود اکبر ازدواج کرده بود.
وی از شوهر خود جدا می‌شود و در امام زاده بست می‌نشیند تا شوهرش تنواند به او دسترسی یابد. سپس با عیوض خراط مردی لنگ ازدواج می‌کند و از او صاحب سه پسر و دو دختر به نام‌های رحیم، رضوان (راوی داستان)، جعفر، زهرا و خدیجه می‌شود. ملک خاتون خاله بی بی صنم که بر اثر بالا کشیدن سهم الارث خواهر و برادرها زن ثروتمندی شده پس از مرگ تمامی دارایی خود را برای دخترش ربابه به جا می‌گذارد. ربابه زن خسیسی است که حساب همه چیز را دارد و حتی به شوهرش در ازای کار مزد می‌دهد. در بخش دیگری از رمان رضوان به مهاجرت خانواده‌اش از تیرون! به کرمانشاه اشاره می‌کند. چون چرخ زندگی نمی‌چرخد، عیوض و بی بی صنم تصمیم می‌گیرند به خانه خاله زری خواهر بی بی صنم و شوهرش کل ناصر قلی که در کرمانشاه آسیاب دارد و از اعتبار خاصی برخوردار است بروند تا بلکه بتوانند با تغییر کار و روش زندگی از تنگدستی نجات پیدا کنند. اما نه تنها موفق نمی‌شوند که پسر بزرگ‌شان رحیم را هم که از مدت‌ها پیش مریض بود از دست می‌دهند و ناامید به ولایت خود بر می‌گردند. عیوض نیز پس از مدت کوتاهی دق مرگ می‌شود. بی بی صنم که برای گذراندن زندگی به هر کاری از جمله پنبه ریسی و نانوایی دست می‌زند و نمی‌تواند از عهده تأمین معیشت برآید پس از شوهر دادن دختر بزرگش به قربانعلی کفاش با بقیه بچه‌هایش به اصفهان کوچ می‌کند. در اصفهان رضوان و مادرش اتاقی اجاره می‌کنند و به استخدام کارخانه پارچه بافی در می‌آیند و با حقوق بخور و نمیر زندگی می‌گذرانند و خدیجه را به عقد یکی از کارگرهای جوان کارخانه به نام محمد در می‌آورند.
پس از گذشت سال‌ها سرانجام کارگرها به دستمزد ناچیز خود معترض می‌شوند و برای رسیدن به حق و حقوق خود اتحادیه‌های کارگری تشکیل می‌دهند. اما کار زیادی از پیش نمی‌برند و پیروزی با صاحبان کارخانه و سرمایه‌داران است. کارخانه پارچه بافی بر اثر دزدی‌های پنهانی و پشت پرده سودجویان ورشکست می‌شود و هر یک از کارگران به سویی آواره می‌شود. جعفر که شغل کفاشی را انتخاب کرده پس از پایان دوره سربازی ازدواج می‌کند و بچه‌دار می‌شود. رضوان که از مادر ناتوان و بیمارش پرستاری می‌کند در سن چهل و هشت سالگی با یاسمن نامزد می‌شود و پس از مرگ مادر با او ازدواج می‌کند. در بخش پایانی نویسنده پس از سیلانی ذهنی دوباره به موضوع اولیه داستان بر می‌گردد و از پشتکار یاسمن در فرش بافی تعریف می‌کند که با وجود بارداری شبانه روز تلاش می‌کند تا بافت قالی نیمه کاره‌ای را تمام کند و آن را به آقای «ف» تحویل دهد. اما درد زایمانش امانش نمی‌دهد و پس از رسیدن به بیمارستان سر زا می‌رود و شوهر و دو بچه کوچکش را بی‌سرپرست می‌گذارد و غمی بر غم‌های درونی شوهر می‌افزاید.
* "بافته‌های رنج" یک تراژدی واقعی است. نویسنده در آن به زبانی ساده و گویشی گاه محلی زندگی سخت و مشقت بار و ستم‌هایی را که در فاصله سال‌های 1300 تا 1330 قشر ضعیف جامعه تحمل کرده به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از اصطلاحات عامیانه و امثال و شرح خرافه‌پرستی‌ها در لابه لای رمان به بیان خویشاوندان و مسائل و حوادث اجتماعی و سیاسی چون کشف حجاب، جنگ جهانی دوم و قحطی و مرگ و میر مردم فقیر در جنگ و برخورد نمایندگان و مأموران دولت با کارگران می‌پردازد. در بافته‌های رنج سیلان ذهنی نویسنده به خوبی هویداست و به همین دلیل است که راوی ضمن تعریف سرگذشت خود در زمان حال، گریزی به زمان‌های گذشته می‌زند و خاطرات و حکایاتی را به تصویر می‌کشد و در پایان داستان دوباره به زمان حال بر می‌گردد.
"بافته‌های رنج" از میان صد اثر ادبی برای ساخت فیلم و سریال انتخاب شده است.
پروانه بیات. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش


كتاب نیوز

متولد1351 هستم و در زمينه ي داستان نويسي خصوصا رمان رئال فعاليت ميكنم در عرصه ي فيلمنامه نويسي و نگارش سريال هم دستي در تاليف دارم. 

سه شنبه 29/9/1390 - 22:53 - 0 تشکر 404403

سلام
ممنون از معرفی کامل این نویسندۀ خوش قلم، "شوهر آهو خانوم" که واقعا جاودانه شد.
یا علی

چهارشنبه 30/9/1390 - 0:46 - 0 تشکر 404433

shahinf گفته است :
[quote=shahinf;424382;404403]سلام
ممنون از معرفی کامل این نویسندۀ خوش قلم، "شوهر آهو خانوم" که واقعا جاودانه شد.
یا علی

متشكرم از توجهتون به این مطالب و سپاس از قدردانی شما.

متولد1351 هستم و در زمينه ي داستان نويسي خصوصا رمان رئال فعاليت ميكنم در عرصه ي فيلمنامه نويسي و نگارش سريال هم دستي در تاليف دارم. 

چهارشنبه 30/9/1390 - 0:51 - 0 تشکر 404436


«سنگی بر روی بافه» داستان جدید علی محمد افغانی
علی محمد افغانی، نگارش داستان جدیدش را به پایان برده و ​آن را برای انتشار به ناشر سپرده است.
تازه‌ترین اثر نویسنده شوهر آهو خانم ، «سنگی بر روی بافه» نام دارد که یک داستان نیمه بلند عاشقانه است.
علی محمد افغانی درباره اثر جدیدش گفت :« داستان در سال​های 1325 و 1326 اتفاق می​افتد و خواننده ممکن است که فکر کند ،این داستان سرگذشت نویسنده است.»
این داستان 160 صفحه دارد و فضای داستان به گونه‌ای است که لازم نیست، تغییر و تبدیلی در آن داده شود، و از این رو افغانی معتقد است این اثر برای مجوز گرفتن مشکلی نخواهد داشت.
«اسم کتاب ممکن است قدری عجیب به نظر برسد و خواننده در ابتدا معنای بافه را نفهمد،ولی در طول داستان به معنای آن پی می‌برد.»
بافه در واقع اصطلاحی است که کشاورزان به کار می‌برند. آن‌ها وقتی محصولاتشان را برداشت می‌کنند، دسته‌ای که برداشت می‌کنند، بافه نام دارد که آن‌را بعد از برداشت کنار جاده می‌گذراند و سنگی هم روی آن می‌گذارند که باد آن ‌را نبرد.
از سوی دیگر «سنگی بر روی بافه» یک استعاره نیز هست که در بعضی از شهرهای ایران به کار می‌رود و به معنای دختری است که قبل از سن بلوغ او را برای پسری نشان می‌کنند.
در واقع این داستان هم حول ماجرایی می‌گذرد که برای پسری نشان کرده‌، اتفاق می‌افتد.
**************
کاش «شوهر آهوخانم» را ننوشته بودم/
امروز به پهنای یک وزارتخانه «منتقد» داریم
مشیت علایی، چهارشنبه شب و در آیین اختتامیه چهارمین دوره جایزه ادبی «روزی روزگاری» در بخش تقدیر از «محمد علی افغانی» در سخنانی درباره‌ این نویسنده با مروری اجمالی بر تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران، اظهار کرد: وجه شاخص ادبیات معاصر ما، ادبیات رئالیستی است که بی‌شک علی‌محمد افغانی در این عرصه، سهم بسیار بزرگی دارد. وقتی رمان «شوهر آهوخانم» منتشر شد، تکانه‌ای در گستره‌ ادبیات داستانی ما ایجاد شد و کسانی مانند نجف دریابندری، سیروس پرهام و محمدعلی اسلامی ندوشن نقدهایی را درباره‌ این اثر نوشتند و آن را در کنار آثار بزرگ رئالیستی نویسندگان روس قرار دادند.
«شوهر آهوخانم» تصویر کارنامه‌ پردرد و اندوه زن ایرانی است که مواد خام آن می‌تواند مورد استفاده‌ پژوهش‌گران تاریخ سیاسی معاصر ایران، انسان‌شناسان فرهنگی و گروه‌های دیگر قرار گیرد، اما جنبه‌ ادبی آن بسیار پراهمیت است. «شوهر آهوخانم» از توانایی نویسندگی و بینش خلاق و پرشفقت نویسنده حکایت می‌کند و کهنگی نثر و سبک آن آزاردهنده نیست.
دیگر آثار داستانی علی‌محمد افغانی نتوانستند در تراز رمان نخست این نویسنده‌ پیش‌کسوت قرار گیرند و آن اثر به قله‌ای تبدیل شد که حتی خود نویسنده هم دیگر نتوانست آن را فتح کند؛ اما این هرگز از ارزش کار و تلاش افغانی نمی‌کاهد و اگر او فقط همین یک رمان را خلق کرده بود، کافی بود که در گستره‌ی تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران حضوری پررنگ داشته باشد.
*علی‌محمد افغانی نیز هنگام دریافت لوح تقدیر چهارمین دوره‌ جایزه «روزی روزگاری» از دست مشیت علایی، در سخنانی اظهار کرد: ای کاش «شوهر آهوخانم» را ننوشته بودم، یعنی اول کتاب‌های دیگرم را تألیف می‌کردم و بعد «شوهر آهوخانم» را می‌نوشتم. این اثر مانند یک فرزند بزرگی شده است که والدین همه‌ توجه و محبت‌شان را به او داشتند و آثار دیگر من در سایه‌ این اثر قرار گرفته است. ضمن این‌که هر کتابی میوه‌ خاص خود را دارد.
او در پایان با بیانی طنز به نقد وضعیت ممیزی پرداخت و تصریح کرد: هر زمان که نویسنده‌ای بزرگ پامی‌گیرد، هم‌زمان با او، منتقدان بزرگی هم شکل می‌گیرند. اکنون ما به پهنا و وسعت یک وزارتخانه منتقد داریم که هربار، صفحاتی از کتاب‌ها را حذف و نقد می‌کنند. مثلا کتاب «بافته‌های رنج» سه‌بار در همین دوران منتشر شده و از روی آن، فیلم ساخته شده است، اما برای گرفتن مجوز، هفت ورق نوشته‌اند که باید تعدیل شود.
******
علی‌محمد افغانی، متولد 11 دی 1303 کرمانشاه، از داستان‌نویسان پیشرو ایرانی است.
او با انتشار «شوهر آهو خانم» درسال 1340 که اولین رمانش به شمار می‌آید، در عرصه ادبیات داستانی معاصر مطرح شد.
«شوهر آهو خانم»، «شادکامان دره قره‌سو»، «سیندخت»، «شلغم میوه بهشته»، «بافته‌های رنج»، «بوته‌زار»، «محکوم به اعدام»، «دکتر بکتاش»، «همسفرها»، «دختردایى پروین»، «دزد کنگاور»، «دنیاى پدران و دنیاى فرزندان»، «ح‍اج‌‌ال‍ل‍ه ‌ب‍اش‍ی» و «خ‍داح‍اف‍ظ دخ‍ت‍رم» از آثار داستانی این نویسنده ایرانی هستند.‌
*کتاب خاطرات علی‌محمد افغانی‌ با نام «پیمان بی‌تو، ‌هرگز»
دربرگیرنده خاطرات این نویسنده از سال‌های 1332 است. وی در این خاطرات درباره فعالیت‌های خود و هم‌نسلانش نوشته و بخشی از زندگی خود را نیز بازگو کرده است. در این کتاب بخشی از رویدادهای تاریخی آن سال‌ها نیز توسط این نویسنده مطرح می‌شود. این رمان بیش‌تر به زندان، دادگاه‌های فرمایشی، شکنجه و اعدام‌های آن زمان می‌پردازد.
کتاب خاطرات علی‌محمد افغانی از زندان در انتظار کسب مجوز نشر است. این داستان‌نویس پیشکسوت در این‌باره به ایسنا، گفت: کتاب «پیمان بی‌ یاد تو هرگز» شامل خاطرات من از زندان زمان شاه در سال‌های 1333 تا 1340 و عمدتا سال‌های 33 و 34 است که بیش‌تر از یک سال است آن را به انتشارات نگاه داده‌ام و منتظر مجوز است.
وی با اشاره به این‌که پیمان در عنوان این کتاب نام مستعار اسماعیل محقق دوانی - سروان ارتش - است که 26 مرداد سال 34 به فرمان شاه تیرباران شده است، گفت: من در این سال‌ها، او را فراموش نکرده‌ام و در این کتاب، خاطراتم با او را آورده‌ام که شامل خاطرات خود من هم می‌شود.
افغانی همچنین به کتاب «دنیای پدران و دنیای فرزندان» خود اشاره و گفت: این رمان مدت‌هاست که از سوی نشر علمی برای کسب مجوز ارائه شده است. کتاب «صوفی صحنه»اش هم توسط همین ناشر برای کسب مجوز ارائه شده؛ اما مجوز نگرفته است.
افغانی «صوفی صحنه» را عنوانی برگرفته از یک مثل کرمانشاهی دانست با عنوان «صوفی صحنه، دزد کنگاور» که به افرادی می‌گویند که ادعای ایمان دارند؛ اما در واقع بی‌ایمان هستند.
علی‌محمد افغانی با انتقاد از مجوز نگرفتن کتاب‌هایش گفت: بعضی کتاب‌های من مثل «دکتر بکتاش» سال‌ها متوقف بودند؛ اما بعد بدون هیچ تغییری مجوز گرفتند.

خبرآنلاین

متولد1351 هستم و در زمينه ي داستان نويسي خصوصا رمان رئال فعاليت ميكنم در عرصه ي فيلمنامه نويسي و نگارش سريال هم دستي در تاليف دارم. 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.