یاری فقهای شیعه در فتاوا
نقل شده است که در زمان شیخ مفید- که از علمای برجسته شیعه و مورد قبول خاص و عام به شمار می رفت- روزی شخصی به حضوراین عالم ربانی می رسد و می پرسد: «زنی حامله از دنیا رفته است، ولی بچه در شکمش زنده است. او را با بچه دفن کنیم یا شکمش را بشکافیم و بچه را بیرون آوریم؟» شیخ در جواب گفت: «او را با بچه دفن کنید». آن شخص برگشت و دربین راه، سواری را مشاهده می کند وبه او چنین می گوید: «شیخ فرمود: شکم زن را پاره کنید و بچه را بیرون آورید». آن شخص چنین کرد. پس از مدتی جریان را برای شیخ مفید نقل می کند. شیخ می گوید: «من کسی را نفرستادم و معلوم می شود آن شخص، حضرت ولی عصر (ع) بوده است. اکنون که من اشتباه کردم، دیگر فتوا نمی دهم و در خانه را می بندم». پس از مدتی توقیعی به محضر شیخ صادر می شود که حضرت بروی چنین نوشته بود:
«ای شیخ! برای مردم فتوا بده و ما آن را تکمیل خواهیم کرد و نمی گذاریم که خطا و اشتباه کنی». (18)
سفارش به تقوا و محبت اهل بیت (ع)
حضرت، توقیعی برای ابن ابی غانم قزوینی و جماعتی از شیعه صادر کرد و در قسمتی از آن چنین فرمود:
«... ولی آنچه را خداوند خواسته است، واقع خواهد شد و برای هر مدتی نوشته ای است. پس شما هم از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید. همه گونه خیر و خوبی از ما به مردم می رسد. آنچه بر شما پوشیده است، برای اطلاع ازآن اصرار نورزید. به چپ و راست میل نکنید. مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است، به طرف ما قرار دهید. من آنچه را لازمه نصیحت به شما بود، گفتم و خداوند بر من و شما گواه است. اگر محبت به شما نداشتم و صلاح شما را نمی دیدم و به خاطر ترحم و شفقت بر شما نبود، گفتگو با شما را ترک می کردم... »(19).
تأیید و تعریف خواص شیعه
آن حضرت در توقیعی به جناب شیخ مفید، او را چنین معرفی می کند:
«للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید... سلام الله علیک ایها الولی المخلص فینا بالیقین... سلام علیک ایها الناصرللحق و الداعی الیه بکلمه الصدق...؛ (20)به برادر استوار و ولی رشید، شیخ مفید... سلام خدا بر تو ای ولی خالص در راه ما و دارای یقین به ما...، سلام بر تو ای یار حق و دعوت کننده به حق با سخنان راستین... ».
همچنین معروف است که وقتی شیخ مفید از دنیا می رود، آن حضرت این سه بیت شعر را در تمجید شیخ مفید روی قبر وی می نویسد: لاصوت الناعی بفقدک انما
یوم علی آل الرسول عظیمان کنت قد غیبت فی جدث الثری
فالعلم و التوحید فیک مقیموالقائم المهدی یفرح کلما
تلیت علیه من الدروس علوم(21)
خبردهنده مرگ؛ خبر فقدان تو را نیاورد؛ زیرا امروز برآل محمد(ص) روز مصیبت بزرگی است، اگر تو درمیان خاک قبرپنهان شدی، علم و توحید درتو اقامت گزید. قائم مهدی (ع) خوشحال می شود هر وقت درس ها و علوم تو را برایش می خوانند و کتاب های تو را مورد بحث قرار می دهند».
آموزش دعا و نحوه ی توسل
نقل شده است که عبدالله بن جعفر حمیری از نحوه ی دعا وتوجه وتوسل به حضرت سؤال کرد. حضرت به وسیله توقیعی فرمود:
«هرگاه خواستید به واسطه ی ما به خدا و به ما توسل پیدا کنید، بگویید چنانکه خدای متعال و بزرگ فرمود: «سلام علی آل یاسین، السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته، السلام علیک یا باب الله و دیان دینه... »(22)
توضیح این است که این دعا به «زیارت آل یاسین» معروف است و محدث قمی در مفاتیح الجنان آن را هنگام ذکر زیارت حضرت ولی عصر(ع) آورده است.
پاسخ به شبهات و احکام فقهی
محمدبن یعقوب کلینی به نقل از اسحاق بن یعقوب می گوید: «من از محمد بن عثمان بن سعید عمری خواهش کردم که نامه ی مرا که مسائل مشکل خود را درآن نوشته بودم، به حضرت صاحب الامر (ع)تقدیم کند. توقیعی در جواب صادر شد که گوشه هایی از آن چنین است:
«... بدان که در بین خدا و مردم قرابت و خویشاوندی در کار نیست و کسی که منکر من شود، از من نیست و جریان او نظیر جریان پسر نوح خواهد بود.
اما جریان عموی من جعفر(کذب)و پسران او نظیر برادران یوسف خواهد بود. اما فقاع (آب جو) آشامیدن آن حرام است و شربت شلغم پخته باکی ندارد. اما اموال شما را قبول نمی کنیم، مگربه جهت اینکه شما پاکیزه شوید. پس هرکه می خواهد، به ما بپیوندد و هرکه می خواهد، خود را از ما جدا کند، زیرا آن نعمتی که خدا به ما داده است، بهتر است از آنچه به شما داده است... اما در مورد حوادثی که رخ می دهد، به راویان اخبار و احادیث ما (علما) رجوع کنید؛ زیرا آنان از طرف من بر شما حجت هستند و من از طرف خدا برآنان حجت هستم... پول زن هنرپیشه و آوازخوان که از این طریق به دست آمده، حرام است...؛ اما کسانی که اهل تصرف در اموال ما هستند، پس اگر چیزی از آن را حلال بدانند و بخورند، به درستی که آتش می خورند ». (23)
رد و انکار مخالفان و بدعت گزاران
حضرت در توقیعی به لعن و انکار محمد بن علی شلمغانی، معروف به «ابن ابی العزاقر» پرداخت. شلمغانی ابتدا بر مذهب شیعه بود، ولی بعد منحرف گردید و مذهبی جعلی اختراع کرد. آن حضرت درباره ی او چنین فرمود:
«... بشناسان و بفهمان(ای ابوالقاسم حسین بن روح) به کسانی که به دینداری آنان وثوق داری، این امر را که محمد بن علی شلمغانی- که خدا در عذاب او تعجیل کند و او را مهلت ندهد-ازاسلام برگشت و از آن جدا گردید و دردین خدا طریقه ی ملحدی را در پیش گرفت و ادعای پاره ای چیزها را کرد که باعث کفر وی شد. به خدا دروغ و بهتان گفت و به معصیت بزرگی گرفتار شد. کسانی که از حق برگشتند و به خدا دروغ بستند، گمراه شدند و زیان کارند و ما از او به سوی خدا و رسول او بیزاریم و براو لعنت کردیم و لعنت های خدا از پی یکدیگر در باطن و ظاهر و در هر وقت و هر حال، براو و کسانی که تابع او شوند... ». (24)د
ر خواست دعا برای ظهور و فرج
حضرت در توقیعی به اسحاق بن یعقوب فرمود: «... من برای مردم زمین، امان هستم؛ همان طور که ستارگان آسمان برای اهل آسمان، امان هستند. از سؤالاتی که برای شما نفعی ندارد، خودداری کنید؛ ولی برای تعجیل در ظهور و فرجم بسیار دعا کنید؛ زیرا که در ظهور من برای شما گشایش و راحتی خواهد بود. و سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و بر کسی که پیرو هدایت باشد... ». (25)
پی نوشت ها :
1-ر. ک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ص 242.
2-کمال الدین، ج2، ص 516.
3-بحارالانوار، ج53، ص 174.
4-همان، ج51، ص 349.
5-انوار النعمانیه، ج3، ص24.
6-بحارالانوار، ج53، ص178.
7-همان، ج 51، ص 306.
8-همان، ص 349.
9-کمال الدین، ج2، ص516.
10-بحارالانوار، ج53، ص174.
11-کمالالدین، ج2، ص 516.
12-نساء/59.
13-احتجاج، طبرسی، ج2، ص 278.
14-ر. ک: سیمای آفتاب، ص 242.
15-بحارالانوار، ج53، ص 178.
16-احتجاج، ج2، ص 279.
17-همان، ص 290.
18-قصص العلما، تنکابنی، ص 399.
19-بحارالانوار، ج53، ص 178.
20-احتجاج، ج2، ص 322.
21-بحارالانوار، ج53، ص 174.
22-همان، ص 171.
23-احتجاج، ج2، ص 283.
24-بحارالانوار، ج2، ص 290.
25-احتجاج، ج2، ص 283.
نویسنده: غلامرضا صالحی منبع : (فرهنگ کوثر (ویژه اندیشه و سیره اهل بیت شماره 82 ) / انتشارات آستانه مقدسه حضرت معصومه (س )سال 1389)