• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 6009)
شنبه 26/9/1390 - 23:47 -0 تشکر 403014
شعرهای محلی ایران

دوستان بزرگوار با سلام و تحیات الهی

لطفا شعرهای محلی ایران را با ترجمه فارسی در این مبحث به نمایش بگذارید.

شنبه 26/9/1390 - 23:48 - 0 تشکر 403015

مـازرون مله سبزه و زیبا

(مازندران سرسبز و زیباست)

دارنه جنگل و دریا

(جنگل و دریا دارد)

دار سر خوندنه بلبلا میچکا

(گنجشک بالای درخت می خواند)

هوا هسه با صفا

هوا هم بسیار باصفاست)

مغـوم کوتر ته پر بیه هرجا

(صدای کبوتر صحرایی همه جا به گوش می رسد)

صدا پیچینه هوا

(صدا در هوا می پیچد)

پاپلی پر زنده میون گلا

(پروانه در میان گلها می پرد)

خله دارنه تماشا

(که بسیار تماشاییست)

کرک قتک قتک جیـک چیندکا

( قدقد مرغها و جیک جیک جوجه ها)

صوایی خار خوندش کنده تلا

(هر صبح خروس با صدای نازش می خواند)

اولی کنّه همیشه غاز و سیکا

(غاز و اردک همیشه در حال شنا کردن هستند)

ککیم پرچیم سر گل ره کنده وا

(گل نیلوفر روی چپرها غنچه خودش را وا می کند)

دارکوتن شه چکوم ره زنده داره

(دارکوب بر تنه درخت با نوکش می کوبد)

شکروم پر بزوئن چنده خاره

(سار چه زیبا پرواز می کند)

مـردای مازرون چـه با صفانه

(مردان مازندرانی چقدر باصفا هستند)

زنان هم مهربونا و با حیانه

(زنهایش هم مهربان و باحیا هستند)

مازرونی مهمون نوازنا رفق دوس

(مازندرانی مهمانواز و رفیق دوست هست)

همه جا هسّه مثّ باغ فردوس

(همه جای آن مثل باغ فردوس است)

دشت سر بینج خوشه چون طلائه

(در کشتزارهای برنج خوشه های برنج همچون طلاست)

همه از برکتا لطف خدائه

(که همه از برکت و لطف خداست)

مازرون افتخار کل ایرون

(مازندران افتخار کل ایران است)

هسّه مرز شیجاعونا دلیرون

(مازندران مرز شجاعان و دلیران است)



بهروز قاسمی((رها))

يکشنبه 27/9/1390 - 14:35 - 0 تشکر 403154

چه شعر زیبا و در عین حال سختی بود
ممنون.
چشم .اگر یافتیم میذاریم

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 27/9/1390 - 17:34 - 0 تشکر 403213

بسیار متشکرم
منتظر شعرهای قشنگتون هستم

يکشنبه 27/9/1390 - 17:41 - 0 تشکر 403214

((دگرس))
((برگشت))
مه دل خوانه، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)
بورم بگردم ، اونجه دشت میون
(بروم آنجا در میان شالیزار گردش کنم)
بورم اونجه هنیشم،اون جنگل سبز میون
(بروم آنجا و در میان جنگل سبز بنشینم)
بورم کنار روخنه ، هاکنم اون اوره میون
(بروم کنار جویبار و از میان آب گذر کنم)
مه دل خوانه، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)

مه دل اونجه ، مه جان اونجه
(دلم آنجاست،جانم آنجاست)
همه فکر و خیالم اونجه
(تمام اندیشه ام آنجاست)
هسّمه عاشق اون سبزه وا گل
(من عاشق آن سبزه و گل هستم)
عاشق دارا درختا سنبل
(عاشق درختان و سنبل هستم)
مه دل خوانه، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)

آخه من عاشق اون دریامه
(چون من عاشق آن دریا هستم)
عاشق جنگلا اون صحرامه
(من عاشق آن جنگل و مراتع هستم)
عاشق چهچه اون بلبل مس
(عاشق چهچه آن بلبل مست)
عاشق وارشا ورفا وامه
(عاشق باران و برف و باد هستم)
مه دل خوانه، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)

من که اسیرا خسّومه،اینجه وا این شهر کنار
(من که اینجا اسیر و خسته در این شهر هستم)
مه دل برای مازرون ، ندارنه هیچ صبــر و قـرار
(دلم برای مازندران آرام و قرار ندارد)
مه دل اون مردم باصفا وسّه پر زنده
(دلم برای آن مردم باصفا پر می زند)
یاد اون مهرا وفا مه گوش ور پر زنده
(یاد آن خاطره ها و آن مهر و محبت چون صدایی در گوشم هست)
مه دل خوانه ، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)

مازرون مهرا وفا فراوونه
(در مازندران مهر و وفا فراوان هست)
مازرون عشقا صفا فراوونه
(در مازندران عشق و صفا فراوان هست)
مازرون عاشق دل خسّه دارنه
(مازندران عاشقان دلخسته دارد)
مازرون شکوفه ها فراوونه
(مازندران شکوفه فراوان دارد)
مه دل خوانه ، بورم به مازندرون
(دلم می خواد به مازندران بروم)

بهروز قاسمی((رها))

يکشنبه 27/9/1390 - 19:47 - 0 تشکر 403277

سلام
حظ کردم از این مبحث، خیلی مفیده، هم شعره و مایۀ تعالی روح، هم کمک بزرگیه به آشنایی با گویش های کشورمون.
استاد خیلی بهتون تبریک می گم، تا حالا به این فکر نکرده بودم که شعر محلی گفتین یا نه، هزار مرحبا به شما شاعر بزرگ مازنی.
اجازه بدین منم قسمتهایی از حیدربابای استاد شهریار رو بذارم.
یا علی

يکشنبه 27/9/1390 - 20:54 - 0 تشکر 403309

استاد....به به
چه ایده ای!!!
شعرای قشنگی بودند...هر چند من اولی رو به سختی خوندم!!!!
شعرتون هم زیبا بود اتفاقا دومی رو راحت خوندم!!!!
ممنون

يکشنبه 27/9/1390 - 21:16 - 0 تشکر 403328

سلام


Négirê qirar, kûrpé dillekem
نێگرێ قرار کوورپێ دڵه که م
کودک دلم آرام نمی گیرد


pellm i tö girê teńya gullekem
په ڵمه توێ گرێ ته ڼیا گوڵه که م
بهانه ی تو را می گیرد ای یگانه گُل من!


Çî gull i nergis xweşbû gullêkîn
چی گوڵه نه رگس خوه ش بوو گوڵێ کین
تو گُلی خوشبویی، بسان گُل نرگس


séwzi çéw-şîrîn, yar demkullêkîn
سوزه چو شیرین، یار دَم کوڵێ کین
سبزه ی زیبا چشم، دلبر دهن شکرین


Dillxwazim yi sa, bûwîn vi yarim
دڵخوازم یه سا، بوو وین ڤه یارم
آرزویم این ست که تو یار و دلدارم شوی

teńya gullekem, teńya ğemxarim
ته ڼیا گوڵه که م، ته ڼیا غه مخارم
ای تنها گُل من و یگانه غمخوارم


Pirîşonitim é yar i çew-mes
پریشۆنتم ئێ یاره چێو مه س
ای دلبر دیده مست! من پریشان توام


reńî dill-firêv çî gull i kellmes
ره ڼی دڵفرێڤ چی گوڵه که ڵمه س
تو که زیبا و دلفریبی بسان گُل حسرت


Ver millk i xwemo bêya biçêmin
ڤه ر مڵکه خوه مۆ بێا بچێمن
بیا تا برویم(کوچ کنیم) به سرزمین خودمان


raz i dillimo verê beşêmin .
رازه دڵمۆ ڤه ری به شێمن .
راز دل خویشتن را با زادگاهمان در میان بگذاریم



شاید برای شما هیچ جذابیتی نداشته باشه .
ولی اگه شما هم می تونستین بخونین خیلی لذت می بردین

يکشنبه 27/9/1390 - 21:51 - 0 تشکر 403348

این دیگه معرکه بود
ما دیگه باید ماستامونو کیسه کنیم
هر دم از این باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد

يکشنبه 27/9/1390 - 21:55 - 0 تشکر 403349

یک ترانه قدیمی مازندرانی همراه با ترجمه

((تلا ونگ بزو))
خروس آوازش را سر داد

تلا ونگ بزو،فرو بورده شو،مه یار نمو
خروس می خواند، شب به پایان رسیده،یارم هنوز نیامده است
دل پر درده،بورده بورده،مه چش سـو
دلم پر درده او رفت و نور چشمانم را با خودش برد
بسكه هارشیمه دراز راهره،بسكه ونگ هدامه دل جه خداره
از بسكه چشمم به راه بود از بس كه از ته خدا را صدا زدم
لینگ بیّه لر، درد بیته سر
پاهام بی حس شده و سردرد گرفته ام
كنـه ور باهورم شـه حال و كاره،خـدایا بـرسـن مـه جـان یـاره
برای چه كسی از حال و روزم بگویم خدای یارم را به من برسان
دلــداره ور ، دل زنـــده پــر
برای دلدارم دلم پر می زنه
هاكرده غم مه دلّ پر،شه جان جه من بهیمه سر
غم وجودم را گرفته و از جانم سیر شدم
خدا مه یار دره كجه،هاكرده چه وه انده در
خدایا یارم كجاست چرا اینقدر دیر كرده است
خدا مه یار دره كجه،هاكرده چه وه انده در
خدایا یارم كجاست چرا اینقدر دیر كرده است
شیشك بیّه گوم،شو بیّه تموم،وا بیّه روز
ستاره های شش تایی(از ستاره های صور فلكی) گم شدند و روز خود را نشان داده است
آفتاب بزو سـر،روجا بیته پر،دل دارنه سـوز
خورشید آمد و ستاره روجا پر زد و رفت و دلم پر سوز است
مثــال چلچــلا دل زنـده پـرپـر،خوانه پر بكـشه یـار خـانه ســر
مثل پرستو دلم پر كشیده و میخواهد روی بام خانه یارم بنشیند
وه هسّه مه دل قرار
او قرار دلم هست
خستگی درشونه مه تن جا والله،وقتی كه یار دنه خدا قوّت با
خستگی از تنم بیرون می رود وقتی یارم می گوید خدا قوت
خدا وره مه وسّـه دار
خدایا او را برایم نگه دار
هنـا انا مه جان یـار،كه اسّـائه مـه انتــظار
هنوز یارم نیومده شاید جایی دیگری در انتظارم ایستاده است
برو برو هنیش مه ور،كه بیره تا مه دل قرار
بیا بیا كنارم بنشین تا دلم قرار گیرد
برو برو هنیش مه ور،كه بیره تا مه دل قرار
بیا بیا كنارم بنشین تا دلم قرار گیرد
رفت و روش وسّه،ای وونی خسّه،مه ور هنیش
دیگر فعالیت بس است، خسته می شوی دوباره،بیا كنارم بشین
غصّـــه نـدارمـه،تـا تـره دارمـه،شــه چش پیــش
تا تو در مقابل چشمان هستی من غصه ای ندارم
ته مه چش سو و دل قراری،مره پیر هاكردچشم انتظاری
تو نور چشمان و قرار دلم هستی و انتظاری دیدنت پیرم كرده است
دراز شـو نشـومبـه خـو
شبهای طولانی تا صبح بیدارم
چنـده پرمهـریا شـیرین زوونی،به قربون ته وا ته مهـربونی
چقدر مهربون و شیرین زبانی قربونت برم ای مهربون
ته نوّی چش ندارنه سو
تو نباشی چشمانم بی نوره
ته هسّی مه دل قرار،مه نوبهار مه جان یار
تو قرار دل من و نو بهارم هستی
برو كه دم غنیمته،فلك ندارنه اعتبار
بیا كه فرصت را غنیمت بدانیم چرا كه فلك اعتباری ندارد برو كه دم غنیمته،فلك ندارنه اعتبار
بیا كه فرصت را غنیمت بدانیم چرا كه فلك اعتباری ندارد




يکشنبه 27/9/1390 - 23:43 - 0 تشکر 403405

سلام
تو سایت «شهریار عشق» چشمم به ترجمۀ منظومۀ «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار به صورت شعر افتاد، که دیدم خیلی قشنگ و هنرمندانه است، حیفم اومد یه کوچولوشو نذارم اینجا :

لینک مطلب :
http://shahryare-eshgh.blogfa.com/post-9.aspx




*****************************
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه
*****************************
حیدربابا چو ابر شَخَد ،‌ غُرّد آسمان
سیلابهاى تُند و خروشان شود روان
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان
بر شوکت و تبار تو بادا سلام من
گاهى رَوَد مگر به زبان تو نام من
*****************************




*****************************
حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا
کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا
باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
*****************************
حیدربابا چو کبکِ تو پَرّد ز روى خاک
خرگوشِ زیر بوته گُریزد هراسناک
باغت به گُل نشسته و گُل کرده جامه چاک
ممکن اگر شود ز منِ خسته یاد کن
دلهاى غم گرفته ، بدان یاد شاد کن
*****************************




*****************************
بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا
نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا
آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا
بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون
دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون
*****************************
چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار
نوروزگُلى و قارچیچگى گردد آشکار
بفشارد ابر پیرهن خود به مَرغزار
از ما هر آنکه یاد کند بى گزند باد
گو :‌ درد ما چو کوه بزرگ و بلند باد
*****************************



و ... ادامه دارد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.