• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1140)
جمعه 11/9/1390 - 19:18 -0 تشکر 395705
زیارت ناحیه مقدسه امام زمام علیه السلام

أَلسَّلامُ عَلى ادَمَ صِفْوَةِ اللهِ مِنْ خَلیقَتِهِ ،سلام بر  آدم  یارِ مخلص  خدا  از  بینِ  آفریدگانش

أَلسَّلامُ عَلى شَیْث وَلِىِّ اللهِ وَ خِیَرَتِهِ ،درود  بر  شیث  ولىّ خدا  و بهترینِ  بندگانش

أَلسَّلامُ عَلى إِدْریسَ الْقــآئِمِ للهِ بِحُـجَّتِهِ ،سلام  بر  ادریس  که  براى خدا حجّتِ  او را  بپا داشت

أَلسَّلامُ عَلى نُوح الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ ،درود بـر نـوح که دعـایش قرینِ  اجابـت بود

أَلسَّلامُ عَلى هُود الْمَمْدُودِ مِنَ اللهِ بِمَعُونَتِهِ ،سـلام بر هـود که کمـک و یارىِ خـدا مَـدَدِ او بود

أَلسَّلامُ عَلى صالِـح الَّذی تَـوَّجَهُ اللهُ بِکَرامَتِهِ ،درود  بر  صـالح که  خـداوند  تاج کـرامت بر سـرش نهاد

أَلسَّلامُ عَلى إِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ اللهُ بِخُلَّتِهِ ،سـلام بر ابراهـیم  که خـدا مقـامِ خُلّـت و رفاقـت را به او عـطا نمود

أَلسَّلامُ عَلى إِسْمعیلَ الَّذی فَداهُ اللهُ بِذِبْــح عَظیم مِنْ جَنَّتِهِ ،درود بـر اسمـاعیل کـه خـداوند ذبـحى عظـیم  از  بهشت  را فـداىِ او نمود

أَلسَّلامُ عَلى إِسْحقَ الَّذی جَعَلَ اللهُ النُّبُوَّةَ فی ذُرِّیَّتِهِ،سـلام بر اسحـاق که  خـداوند پیامبرى را در  نسـل او  قـرار داد

السَّـلامُ  عَلى یَعْقُوبَ الَّذی رَدَّ اللهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ ،درود بر یعـقوب که خـداوند به رحـمت خود بینـائىِ چشـمش را به او بازگـرداند

أَلسَّلامُ عَلى یُوسُفَ الَّذی نَجّاهُ اللهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ ،سلام بر یوسـف که خـداوند به عظـمتِ خود او را از قعـر چاه رهائى بخشید

أَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذی فَلَقَ اللهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ،درود بر موسـى که خـداوند به قدرتِ خود دریا را برایـش شـکافت

أَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذی خَصَّهُ اللهُ بِنُبُـوَّتِهِ،سلام بر هـارون که خـداوند پیامبـرى خود را به وى اختـصاص داد

أَلسَّلامُ عَلى شُعَیْب الَّذی نَصَرَهُ اللهُ عَلى اُمَّتِهِ ،درود بر شعـیب که خدا او را بر اُمّـتش پیـروز نمود

أَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذی تابَ اللهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطیـئَتِهِ ،سلام بر داوود که خداوند از لغزش او درگذشت

أَلسَّلامُ عَلى سُلَیْمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ ،درود بر سلیمان که بخاطر شوکتش جنّ به فرمان او درآمد

أَلسَّلامُ عَلى أَیُّوبَ الَّذی شَفاهُ اللهُ مِنْ عِلَّتِهِ ،سلام بر ایّوب که خداوند او را از بیماریش شفا بخشید

أَلسَّلامُ عَلى یُونُسَ الَّذی أَنْـجَـزَ اللهُ لَهُ مَضْـمُونَ عِدَتِهِ،درود بر یونس که خداوند به وعده خود برایش وفا نمود

أَلسَّلامُ عَـلى عُزَیْر الَّذی أَحْیاهُ اللهُ بَعْدَ میتَتِهِ ،سلام بر عُزَیر  که خداوند  او را پس از  مرگش به  حیات  بازگردانید

أَلسَّلامُ عَلى زَکَرِیـَّا الصّـابِرِ فی مِحْنَتِهِ ،درود بر زکریّا  که در  رنج و بَلا شکیبا بود

أَلسَّلامُ عَلى یَحْیَى الَّذی أَزْلَفَهُ اللهُ بِشَهادَتِهِ

سلام بر یحیى  که خداوند  به  سبب شهادت مقام  و منزلتِ او را بالا برد

 أَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللهِ وَ کَلِمَتِهِ،درود بر عیسى روح خدا و کلمه او

أَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّد حَبیبِ اللهِ وَ صِفْوَتِهِ،سلام بر محمّد محبوبِ خدا و یار مخلص او

أَلسَّلامُ عَلى  أَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِىِّ بْنِ أَبی طالِب الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ،

درود بر فرمانرواى مؤمنان على بن ابیطالب ، که برادرىِ رسول خدا به وى اختصاص یافت

أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ،سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله

أَلسَّلامُ عَلى أَبی مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبیهِ وَ خَلیفَتِهِ ،درود بر حسن بن على وصىّ و جانشین پدرش

أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ،سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ ،سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ،سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد،

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ،سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ ،سلام بر آن کسى که امامان از نسل اویند

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَمِ الاْ نْبِیآءِ ،سلام بر فرزندِ خاتم پیامبران

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاْوْصِیآءِ ،سلام بر فرزند سرور جانشینان

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ ،سلام بر فرزند فاطمه زهراء

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَةَ الْکُبْرى،سلام بر فرزند خدیجه کبرى

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى،سلام بر فرزند سدرة المنتهى

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى،سلام بر فرزند جنّة المأوى

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا،سلام بر فرزند زمزم و صفا

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ،سلام بر آن آغشته به خون

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ ،سلام بر آنکه (حُرمَتِ) خیمه گاهش دریده شد

أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ،سلام بر پنجمینِ اصحابِ کساء

أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ ،سلام بر غریبِ غریبان

أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ ،سلام بر شهیدِ شهیدان

أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ ،سلام بر مقتولِ دشمنان

أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ ،سلام بر ساکنِ کربلاء

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ،سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاْزْکِیآءُ ،سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهّرند

أَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ ، سلام بر پیشواى دین

أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ ،سلام بر آن جایگاههاى براهین و حُجَجِ الهى

أَلسَّلامُ عَلَى الاْئِمَّةِ السّاداتِ ،درود بر آن پیشوایانِ سَروَر

أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ،سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده

أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ،سلام بر آن لب هاى خشکیده

أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ،سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار

أَلسَّلامُ عَلَى الاْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ،سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده

أَلسَّلامُ عَلَى الاْجْسادِ الْعارِیاتِ ،سلام بر آن جسـدهاى برهـنه بر خاک

أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ،سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحیف

أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ،سلام بر آن خون هاى جارى

أَلسَّلامُ عَلَى الاعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ،سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده

أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ،سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نیزه ها)

أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ،سلام برآن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)

 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 11/9/1390 - 19:15 - 0 تشکر 395703

زیارت ناحیه مقدسه، یكى از زیارات مشهور امام حسین(ع) است. این زیارت در روز عاشورا و غیر آن خوانده مى شود و به اصطلاح، از زیارات مطلقه است. این زیارات، آموزه هایى از عشق، معرفت، سوز، حماسه و توسل زائر به شمار مى رود كه در عین مرثیه بودنش مسؤلیت آفرین و حركت ساز است. این زیارت، از امام زمان(ع) صادر شده است و صحنه كربلا و حادثه بزرگ عاشورا را به زیباترین وجه در مقابل چشمان اشكبار و قلب داغدار شخص زائر مجسم مى نماید و او را در متن واقعه عاشورا قرار مى دهد. و آنگاه كه سراسر وجود انسان را سرشار از عشق و معرفت كرد، جانش را با تولّى و تبرى مأنوس مى سازد و سلام بر حسین و یارانش، و بیزارى از یزید و یزیدیان تاریخ را ورد قلب و زبانش مى نماید. ا ین زیارت با سلام بر پیامبران الهى و اولیاى دین، ائمه اطهار(ع) آغاز مى شود سپس، با سلام بر امام حسین(ع) و یاران با وفایش ادامه مى یابد. پس از آن، به شرح كامل اوصاف و كردار امام حسین(ع) پیش از قیام، زمینه هاى قیام حضرت، شرح شهادت و مصایب آن حضرت، و عزادار شدن تمام عالم و موجودات زمینى و آسمانى مى پردازد. در پایان، با توسل به ساحت قدس ائمه اطهار و دعا در پیشگاه خداوند متعال، پایان مى پذیرد.مصادر زیارت ناحیه مقدسه
این زیارت مسلماً از سوى امام معصوم(ع) صادر گردیده، و در كتب متقدمان و علماى شیعه از زمانهاى دور تاكنون، ثبت و ضبط شده است. نخستین كسى كه از این زیارت در كتاب خویش نام برده، شیخ مفید (م.413ق.) است كه آن را در كتاب مزار خویش جزء اعمال روز عاشورا ثبت كرده است. اكنون، این كتاب در دست نیست؛ ولى علامه مجلسى مى نویسد:
قال الشیخ المفید - قدس الله روحه - فى كتاب المزار ماهذا الفظه: زیارة أخرى فى یوم عاشورا بروایة اخرى، إذا أردت زیارته بها فى هذا الیوم فقف علیه (ع) و قل: السلام على صفوةاللَّه...1    پس از مفید، شاگردش سیدمرتضى علم الهدى (م.436 ق.)، از آن در كتاب مصباح الزائر خویش - یا المصباح2  یاد كرد. این كتاب هم، اكنون موجود نیست و تنها نشانه اى كه از آن در دست داریم، عبارات سیدبن طاووس در مصباح الزائر است، كه مى نویسد:
زیارة ثانیة بألفاظ شافیة یزاربها الحسین - صلوات اللَّه علیه - زاربها المرتضى علم الهدى - رضوان الله علیه - قال: فإذا أردت الخروج فقل: أللّهمّ إلیك توجهت.... ثم تدخل القبة الشریفة و تقف على القبر الشریف و قل: السلام على آدم صفوة الله...3.
علامه مجلسى هم در نقل این زیارت، به كتاب سید مرتضى(ره) اشاره كرده است.4
سومین كس، ابن المشهدى (م. 595 ق.)، شاگرد شاذان بن جبریل قمى، عبدالله بن جعفر دوریستى و ورام بن ابى فراس، و استاد ابن نماحلّى و فخاربن معد حائرى است. ابن المشهدى درباره زیارت ناحیه در كتاب المزار الكبیر، مى نویسد:
زیارة أخرى فى یوم عاشورا لأبى عبدالله الحسین ممّا خرج من الناحیة إلى أحد الأبواب. قال: تقف علیه و تقول: السلام على آدم صفوةالله...5.
چهارمین عالم شیعه كه به نقل آن پرداخته، سیدبن طاووس، رضى الدین على بن موسى بن طاووس حسنى بغدادى (م.664 ق.)، است كه این زیارت را در مصباح الزائر نقل كرد6 و پس از این دو كتاب بود كه زیارت ناحیه در كتابهاى حدیثى و مزار متأخران نقل گردید، و ترجمه ها و شرحهاى متعدد بر آن نگاشته شد. دراین باره، مى توان به كتابهاى ذیل اشاره كرد:

1.
محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 317 و تحفة الزائر، ص333، زیارت چهارم امام حسین(ع)؛
2.
محدث نورى، مستدرك الوسائل، ج10، ص335؛
3.
شیخ ابراهیم بن محسن كاشانى، الصحیفة المهدیه، ص203؛
4.
محدث قمى، نفس المهموم، ص233 و ترجمه كمره اى، ص104؛
5.
میلانى، قادتنا كیف نعرفهم، ج6، ص115؛
6.
گروه نویسندگان (زیر نظر آیت الله بروجردى)، جامع أحادیث الشیعه، ج15، ص405؛
7.
سید محمود، دهسرخى،  رمزالمصیبة، ج3، ص10.
پس، این زیارت، سابقه اى هزار ساله دارد، و در كتابها و گفتارهاى عالمان شیعه مشهور بوده است.
صدور زیارت ناحیه
اصل صدور زیارت ناحیه از سوى امام معصوم(ع)، در كتب قدما پذیرفته شده بود. علماى بزرگ شیعه آن را به عنوان یك زیارت مأثور و حدیث مشهور، در كتابهاى خویش ذكر كرده اند. شیخ مفید (م.413ق.) در مزار خود، مى نویسد:
زیارة أخرى فى یوم عاشورا بروایة اخرى.
از این جمله معلوم مى شود كه این روایت، مروى بوده و از جمله احادیث صادره از معصوم به شمار مى رفته است7.
سید مرتضى (م.436 ق.) به هنگام زیارت امام حسین(ع)، نخست این زیارت را مى خواند و سپس زیارت دیگر را قرائت مى كرد. سیدبن طاووس در مصباح الزائر مى نویسد:
زاربها المرتضى علم الهدى - رضوان الله علیه.8
و هم، در نسخه خطى كتاب المزار - از نویسنده اى كهن و نامعلوم، كه نسخه آن به شماره 426 در كتابخانه آیت الله مرعشى قم موجود است - نوشته شده است:
زیارة أخرى تختص بالحسین - صلوات الله علیه - و هى مرویة بأسانید مختلفة و هى أوّل زیارة زاربها المرتضى علم الهدى - رضوان الله علیه.9
و معلوم است كه تا زیارتى مروى از امام معصوم (ع) نبوده باشد، فقیهى بزرگ و عالمى سترگ مانند سید مرتضى، آن را بر زیارات دیگر - مانند زیارت عاشورا - مقدم نمى داشته و نمى خوانده است.10
ابن المشهدى (م.595ق.) هم صریحاً مى نویسد:
زیارة أخرى فى یوم عاشورا لأبى عبدالله الحسین ممّا خرج من الناحیة إلى أحد الابواب11.
از این جمله، به صراحت روشن مى شود كه زیارت ناحیه، از سوى امام زمان(ع) صادر گردیده و به یكى از نواب خاصه و ابواب اربعه داده شده است. پس از آن، از طریق راویان بعدى به دست شیخ مفید رسیده و از ایشان به سید مرتضى و راویان پس از وى، منتقل شده است. از همین رو، اسناد این زیارت به امام زمان(ع) در كتب متأخران، بدون هیچ شك و شبهه اى بوده است.
شیخ ابراهیم بن محسن كاشانى هم در الصحیفة المهدیة مى نویسد:
زیارة صدرت من الناحیة المقدسة إلى أحد النواب الأربعة.12
محدث قمى در نفس المهموم مى نویسد:
فكان كما وصفه ابنه الإمام المهدى.13
آیت الله سیدمحمد هادى میلانى هم مى نویسد:
ونجد فى زیارة الإم المهدى - صلوات الله و سلامه علیه - وصفاً دقیقاً لما جرى على جده الحسین (ع).14
در كتاب حماسه حسینى استاد شهید مرتضى مطهرى هم بخشهایى از این زیارت نقل شده است.15
اسناد زیارت ناحیه
این زیارت سند دارد؛ به طورى كه با اسناد محكم، به شیخ مفید، سیدمرتضى و ابن المشهدى مى رسد. احتمالاً با سند در كتاب مزار شیخ مفید و مصباح سیدمرتضى روایت شده، اما با فقدان این دو كتاب، و حذف اسناد زیارات در مزار ابن المشهدى - به دلیل اختصار - سند این زیارت هم مفقود شده است. خود ابن مشهدى در آغاز كتابش، تصریح مى كند كه این زیارات با سند متصل به من رسیده است. او مى نویسد:
فإنّى قد جمعت فى كتابى هذا من فنون الزیارات.... ممّا اتصلت به من ثقات الرواة إلى السادات.16
اما ابن المشهدى براى اختصار كتابش و اطمینانى كه به صدور زیارات از معصوم داشت، آنها را حذف كرد. علامه مجلسى پس از نقل عبارت ابن مشهدى، مى نویسد:
فظهر أنّ هذه الزیارة منقولة مرویة.17
در نسخه كتاب المزار - كه به شماره 462 در كتابخانه آیت الله مرعشى موجود است (ورق 146) - درباره این زیارت چنین آمده است:
»و هى مرویة بأسانید مختلفة«.
در مستدرك الوسائل نیز این عبارت بدون واژه »مختلفه« آمده است18. شیخ مفید هم در كتاب مزار و در وصف این زیارت، چنین نگاشت:
زیارة أخرى فى یوم عاشوراء بدرایة أخرى.19
مسلّم است تا این زیارت داراى سند عالى و استوار نباشد، شیخ مفید و سیدمرتضى آن را در كتابشان نمى آوردند، و سید مرتضى آن را بر زیارات دیگر - مانند زیارت عاشورا، كه داراى سندى محكم و متعدد است - مقدم نمى داشت و نمى خواند.
پس، زیارت ناحیه داراى سند صحیح و معتبر است، كه از امام زمان(ع) صادر شده و از طریق یكى از نایبان خاص آن حضرت، به راویان اخبار، از آنان به شیخ مفید، سپس به ابن المشهدى و از او به سیدبن طاووس، علامه مجلسى و دیگران رسیده است.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 11/9/1390 - 19:20 - 0 تشکر 395708

زیارت ناحیه ثانیه (رجبیه)
یكى دیگر از زیارات ناحیه، زیارتى است كه سیدبن طاووس در اقبال، ضمن اعمال روز عاشورا به سند خویش روایت كرد. این زیارت مشتمل بر نام شهیدان كربلاست، و با جمله: »السلام على اول قتیل من نسل خیر سلیل« آغاز مى شود20 نیز، پیش از سیدبن طاووس این زیارت در مزار شیخ مفید21 و مزار كبیر ابن المشهدى22 آمده است. این زیارت با اضافاتى، شامل زیارت امام حسین(ع). على اكبر(ع) و دیگر شهدا - بدون ذكر نام یكایك آنان -، بنابر نقل شیخ مفید و سیدبن طاووس، در اعمال اول ماه رجب و شب نیمه شعبان هم تكرار شده و معروف به زیارت رجبیه است23. سیدبن طاووس در پایان نقل این زیارت مى فرماید:
قد تقدم عدد الشهداء فى زیارت عاشورا بروایة تخالف ماسطرناه فى هذا المكان، و یختلف فى أسمائهم ایضاً و فى الزیادة و النقصان، و ینبغى أن تعرف - أیدك الله بتقواه - إننّا تبعنا فى ذلك ما رأیناه او رویناه، و نقلنا فى كل موضع كما وجدناه.

سند زیارت ناحیه ثانیه
سید - و هم ابن المشهدى در مزار خود - به سند متصل خویش از جدّش، شیخ طوسى، از ابو عبدالله محمدبن احمدبن عیاش، از ابومنصور بن عدالمنعم بن نعمان بغدادى نقل مى كند كه در سال 252ق، از ناحیه مقدسه به دست شیخ محمد بن غالب اصفهانى، این زیارت خارج شد. متن عبارت، چنین است:
خرج من الناحیة سنة اثنتین و خمسین و مأتین على ید الشیخ محمد بن غالب الإصفهانى.
با این كه سند این زیارت در كمال اتقان و اعتبار است، اما پرسشهاى چندى مطرح مى شود:
1. كلمه ناحیه، اشاره به كدام امام دارد؟
2. آیا این سال، صحیح است؟
محققان از علما درباره این جمله، چند احتمال داده اند:
1. علامه مجلسى مى فرماید:
و اعلم أنّ فى تاریخ الخبر إشكالا لتقدمها على ولادة القائم (ع) بأربع سنین. لعلّها كانت اثنتین و ستین و مأتین و یحتمل أن یكون خروجه عن ابى محمد العسكرى(ع).24
2. ملا عبدالله بن نورالله بحرانى مى نویسد:
هكذا فى جمیع النسخ إلاّ أنّ هذا التاریخ لا یناسب ولادة و غیبة الإمام المهدى(ع) بفصل عدة سنوات فیحتمل تصحیف الرقم، أو أنّها وردت عن الإمام العسكرى(ع).25
3. حاج میرزا ابوالفضل تهرانى مى نویسد:
و ظاهراً، مراد به ناحیه، حضرت امام حسن عسكرى است؛ چنانچه در كثیرى از اخبار، این اطلاق شایع است، چه این تاریخ سابق بر ولادت امام زمان است.26
4. حاج فرهاد میرزا معتمدالدوله مى نویسد:
گویند: تاریخ خبر خالى از اشكال نیست، چون ولادت با سعادت امام زمان در سال 256 است و خروج این زیارت، چهار سال قبل از میلاد است، و احتمال دارد كه از امام عسكرى باشد و نساخ اشتباه كرده باشند.27
5. محمد ابراهیم آیتى مى گوید:
در زیارت ناحیه مقدسه كه در اقبال سیدبن طاووس نقل شده، نام هفتاد و دو نفر از شهدا ذكر شده است. و این زیارت، كه تاریخ صدور آن از ناحیه مقدسه سامراء، سال 252ق. مى باشد، باید از ناحیه مقدسه امام حسن عسكرى(ع) شرف صدور یافته باشد، نه از ناحیه مقدسه امام زمان(ع). چه در این تاریخ؛ یعنى سال 252ق، هنوز امام زمان تولد نیافته بود، و هشت سال دیگر؛ یعنى تا سال 260ق. پدرش امام یازدهم(ع) زنده بود.28
بنابراین، اگر سال 252 را صحیح بدانیم و احتمال تصحیف - كه در متون خطى قدیم بسیار است و اشباه و نظایر فراوان دارد - ندهیم، مراد از ناحیه، امام عسكرى(ع) است. اما اگر این سال را نادرست بدانیم و مانند علامه مجلسى و ملا عبدالله بحرانى، احتمال تصحیف بدهیم و صحیح آن را »ستین« بدانیم، مراد از ناحیه، ناحیه مقدسه امام زمان (ع) خواهد بود.
اما در زیارت رجبیه - كه در بخشى از آن با زیارت ناحیه، شباهت به چشم مى خورد -، احتمال فراوان است كه زیارت جداگانه و مروى از یكى از امامان (ع) بوده باشدكه با توجه به فقدان اصل مزار شیخ مفید و عدم سند، نمى توانیم به گوینده آن پى ببریم.

پى نوشتها:
×   برگرفته از: مجله مسجد، ش66.
1 .   محمدباقرمجلسى، بحارالانوار، ج 98، 317.
2 .   ر.ك:سیدمحمد امین، اعیان الشیعه، ج 8، 219.
3 .   ابن طاووس، مصباح الزائر، 221.
4 .   بحارالانوار، ج98، 328.
5 .   ابن المشهدى، المزار الكبیر، 496 - 519.
6 .   ابن طاووس، مصباح الزائر، 192.
7 .   بحارالانوار، ج 98، 317، ح 8؛ میرزاحسین نورى، مستدرك الوسائل، ج10، 335، ح 16؛ جامع احادیث الشیعه، ج 15، 405، ح 16 و 17.
8 .   ابن طاووس، مصباح الزائر، 221.
9 .   نامعلوم، المزار، ورق 146.
10.   ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 10، 335، ح 17.
11.   ابن المشهدى، المزار الكبیر، 496.
12.   ر.ك: كاشانى، الصحیفة المهدیة، 203.
13.   شیخ عباس قمى، نفس المهموم، 233.
14.   میلانى، قادتنا كیف نعرفهم، ج 6، 115.
15.   مرتضى مطهرى، حماسه حسین، ح1، 191.
16.   المزار الكبیر، 27.
17.   بحارالانوار، ج 98، 328.
18.   مستدرك الوسائل، ج 10، 335، ح17.
19.   بحارالانوار، ج98، ص317، ح8.
20.   بحارالانوار، ج 98، 274-269.
21.   همان، ج98، 274.
22.   المزار الكبیر، 162 - 164.
23.   بحارالانوار، ج98، 341-336.
24.   همان.
25.   بحرانى، عوالم العلوم، ج 63 (مخطوط)، ص787، تحت عنوان: الأخبار، الائمة، القائم اوابیه.
26.   تهرانى، شفاءالصدور، ج 1، 243.
27.   معتمدالدوله، قمقام زخار، 677.
28.   آیتى، بررسى تاریخ عاشورا، 123

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 11/9/1390 - 19:26 - 0 تشکر 395712

أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان،

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى ابآئِک َ الطّاهِرینَ

سلام برتو (اى حسین بن على) و بر پدرانِ پاک و طاهِـرَت

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى أَبْنآئِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ

سلام برتو و بر فرزندانِ شهیدت

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى ذُرِّیَّتـِک َ النّـاصِرینَ

سلام بر تو و بر خاندانِ یارى دهنده ات (به دین الهى)

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلَى الْمَلآئِکَةِ الْمُضاجِعینَ

سلام بر تو و بر فرشتگانِ مُلازمِ آرامگاهت

أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ

سلام بر آن کشته مظلوم

أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ

سلام بر برادرِ مسمومش

أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ

سلام بر على اکبر

أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ

سلام بر آن شیر خوارِ کوچـک

أَلسَّلامُ عَـلَى الاْبْدانِ السَّلیبَةِ

سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده

أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ

سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ

سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها

أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحینَ عَنِ الاْوْطانِ

سلام بر آن  دور افتادگان از وطن ها

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان

سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن

أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاْبْدانِ

سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ

سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر

سلام بر آن مظلومِ بى یاور

أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَةِ الزّاکِیَةِ

سلام بر آن جاى گرفته در خاکِ پاک

أَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّةِ السّامِیَةِ

سلام بر صاحـبِ آن بارگـاهِ عالى رتبه

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ

سلام بر آن کسى که ربّ جلیل او را پاک و مطهّر گردانید

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ

سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیلُ

سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او تکلّم مى نمود

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ

سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ

سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دریده شد

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ

سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ

سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِسلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ

سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى

سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بریده شد

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى

سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ

سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین

سلام بر آن مدافعِ بى یاور

أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ

سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده

أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ

سلام بر آن گونه خاک آلوده

أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ

سلام بر آن بدنِ برهنه

أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ

سلام بر آن دندانِ چوب خورده

أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ

سلام برآن  سرِ بالاى نیزه رفته

أَلسَّلامُ عَلَى الاْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ

سلام بر آن بدن هاى برهنه و عریانى که در بیابان ها(ىِ کربلاء)

تَنْـهِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ

گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ یا مَوْلاىَ  وَ  عَلَى  الْمَلآ ئِکَةِ  الْمُرَفْرِفینَ  حَوْلَ  قُبَّتِک َ

سلام برتو اى مولاى من و برفرشتـگانى که بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى کِشند

الْحافّینَ  بِتُرْبَتِک َ الطّـآئِفینَ بِعَرْصَتِک َ

و اطرافِ تُربتـت اجتماع کرده اند، و در آستانِ تو طواف مى کنند

الْوارِدینَ لِزِیارَتِک َ

و براى زیارت تو وارد مى شوند

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْک َ 

 وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْک َ،سلام برتو من به سوى تو رو آورده ام، وبه رستگارى درپیشگاه توامیدبسته ام

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِک َ 

 الْمُخْلِصِ فی وِلایَـتِک

سلام برتو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشنا و در ولایت تو مُخلص و بى ریا است

الْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللهِ بِمَحَبَّـتِک 

 الْبَرىءِ مِنْ أَعْدآئِـک َ

وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و ازدشمنانت بیزاراست

سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِک َ مَقْرُوحٌ ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِک َ مَسْفُوحٌ

سلام کسیکه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار و اشکش به هنگام یادتو جارى است

سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ

 الْوالِهِ الْمُسْتَکینِ

سلام کسیکه دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است

سَلامَ مَنْ لَوْ کانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ ،  لَوَقاک َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ ،سلام کسیکه اگرباتو در

کربلا مى بود، باجانش دربرابر تیزىِ شمشیرها ازتو محافظت مى نمود

وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَکَ لِلْحُتُوفِ ، وَ جاهَدَ بَیْنَ یَدَیْک َ ،و نیمه جانش رابه خاطرتوبدست مرگ مى سپرد

 و در رکاب تو جهاد میکرد،وَ نَصَرَک َ عَلى مَنْ بَغى عَلَیْک َ ،

وَ فَداک َ بِرُوحِهِ وَ جَسَدِهِ وَ مالِهِ وَ وَلَدِهِ،و تورابرعلیه

ستمکاران یارى داده، جان وتن ومال وفرزندش رافداى تو مى نمود

،وَ رُوحُهُ لِرُوحِک َ فِدآءٌ ، وَ أَهْلُهُ لاِهْلِک َ وِقآءٌ ،

و جانش فداى جان تو، و خانواده اش سپربلاىِ اهل بیت تومى 

ود،فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ

،اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت،

ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت،وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَ

ک َ الْعَداوَةَ مُناصِباً،

ونبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنى کردند

 خصومت نمایم،فَلاَ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ،

(درعوض) صبح وشام برتومویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم،

حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ،

از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو واردشد،

حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ  الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ،

تا جائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم

،أَشْهَدُ أَ نَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوةَ ، وَ اتَیْتَ الزَّکوةَ ،گواهى میدهم که تو نماز رابپاداشتى، و

زکات دادى،وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْعُدْوانِ،

وامر به معروف کردى، واز منکر و عداوت نَهى نمودى،

وَ أَطَعْتَ اللهَ وَ ما عَصَیْتَهُ ،و اطاعتِ خداکردى و نافرمانى وى ننمودى،

وَ تَمَسَّکْتَ بِهِ وَ بِحَبْلِهِ فَأَرْضَیْتَهُ،

و به خدا وریسمان اوچنگ زدى تا وى  را راضى  نمودى،

وَ خَشیتَهُ وَ راقَبْتَهُ وَ اسْتَجَبْتَهُ ،و از وى درخوف و خشیَت بوده نظاره گر ِاو بودى، واو ر

ا اجابت نمودى،وَ سَنَنْتَ السُّنَنَ ، وَ أَطْفَأْتَ الْفِتَنَ ،وسنّتهاى نیکو بوجود آوردى، وآتشهاى فتنه را خاموش

نمودى،وَ دَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ ، وَ أَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ ،

ودعوت به هدایت و استقامت کردى،

و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى،

وَ جاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ الْجِهادِ ،

ودرراه خدا بحقّ جهاد نمودى،وَ کُنْتَ للهِِ طآئِعاً ، وَ لِجَدِّک َ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ تابِعاً ،

وفرمانبردارِخداوند،

 و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى،

وَ لِقَوْلِ أَبـیک َ سامِعاً ، وَ إِلى وَصِیَّةِ أَخیک َ مُسارِعاً ،

و شنواى کلام پدرت على بودى، به(انجامِ) سفارش برادرت امام حسن جدیت نمودى،

وَ لِعِمادِ الدّینِ رافِعاً ، وَ لِلطُّغْیانِ قامِعاً ، وَ لِلطُّغاةِ مُقـارِعاً ،ورفعت دهنده پایه دین، و

سرکوب کننده طاغوت، وکوبنده سرکشان بودى،

وَ لِلاُْ مَّةِ ناصِحاً ، وَ فی غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً ،

وخیرخواه و نصیحت گر ِاُمّت بودى درهنگامى که در شدائدِ مرگ دست وپا میزدى،

وَ لِلْفُسّاقِ مُکافِحاً ، وَ بِحُجَجِ اللهِ قآئِماً ،

و مبارزه کننده با فاسقان و بر پا کننده حُجَج و

براهین الهى بودى،

وَ لِـلاْسْلامِ وَ الْمُسْلِمینَ راحِماً ، وَ لِلْحَقِّ ناصِراً ، وَ عِنْدَ الْبَلآءِ صابِراً ،

وترحُّم کننده بر اسلام ومسلمین بودى،  یارى گرِ حق بودى،

 در هنگام بلاء شکیبا و صابر،وَ لِلدّینِ کالِئاً ، وَ عَنْ حَوْزَتِهِ مُر

مِیاً ، تَحُوطُ الْهُدى وَ تَنْصُرُهُ،حافظ و مراقب دین

 و مدافع حریم آن بودى، (طریقِ) هدایت را حفظ و یارى  می نمودى

،وَ تَبْسُطُ الْعَدْلَ وَ تَنْشُرُهُ ،عدل و داد را گسترش  داده و وسعت مى بخشیدى،

وَ تَنْصُرُ الدّینَ وَ تُظْهِرُهُ ،دین و آئینِ الهى رایارى نموده آشکارمى نمودى،

وَ تَکُفُّ الْعابِثَ وَ تَزْجُرُهُ ،یاوه گویان را (ازادامه راه) بازداشته جلوگیرى می کردى،وَ تَ

أْخُذُ لِلدَّنِىِّ مِنَ الشَّریفِ ، وَ تُساوی فِى الْحُکْمِ بَیْنَ الْقَوِىِّ وَ الضَّعیفِ،

حقّ ضعیف را از قوى می ستاندى، و در داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم  می نمودى،

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 11/9/1390 - 19:31 - 0 تشکر 395714

کُنْتَ رَبیعَ الاْیْتامِ

تو بهار ِسر سبز ِیتیمان  بودى

وَ عِصْمَةَ الاْنامِ 

 وَ عِزَّ الاْسْلامِ

 وَ مَعْدِنَ الاْحْکامِ

نگاهبان و حافظ  مردم  بودى، مایه  عـزّت و سرافرازى  اسلام

 معدنِ  احکام  الهىوَ حَلیفَ الاْنْعامِ

هم پیمان  نیکى و احسان بودى

سالِکاً طَرآئِقَ جَدِّک َ وَ أَبیک

مُشْبِهاً فِى الْوَصِیَّةِ لاِخیـکَ

پوینده طریقه جدّ و پدرت و در سفارشات و وصایا همسانِ  برادرت بودی

وَفِىَّ الذِّمَـمِ ، رَضِىَّ الشِّیَمِ ، ظاهِرَ الْکَرَمِ ،وفادار به پیمانها،

 داراى سجایاىِ پسندیده، با جود  و کَرَمِ  آشکار بودى

مُتَهَجِّداً فِى الظُّلَمِ،شب  زنده دار (به عبادت) در دلِ  شبهاىِ تاریک

قَویمَ الطَّرآئِقِ ، کَریمَ الْخَلائِقِ

عتدل و میانه رو در روشها، باسجایا و اخلاقِ کریمانه

عَظیمَ السَّوابِقِ ، شَریفَ النَّسَبِ ، مُنیفَ الْحَسَبِ ،

داراى سوابقِ با عظمت و ارزشمند، داراى نَسَبِ شریف،

وحَسَبِ والا،رَفیعَ الرُّتَبِ ، کَثیرَ الْمَناقِبِ ، مَحْمُودَ الضَّرآئِبِ

با درجاتِ رفیع و عالى، مناقب و فضائلِ بسیار، سِرِشتها و طبیعتهاى  مورد ستایش

جَزیلَ الْمَواهِبِ ، حَلیمٌ رَشیدٌ مُنیبٌ

و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى، صبور، رشد یافته، بسیار متوجه بسوى خدا

جَوادٌ عَلیمٌ شَدیدٌ

باجود و سخاوت، دانا، توانا و قاطع بودى

إِمامٌ شَهیدٌ، أَوّاهٌ مُنیبٌ ، حَبیبٌ مَهیبٌ ،

پیشواى شهید،بسیار گریان در پیشگاه خداوند، محبوب و با هیبت بودى،

کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَلَداً ، وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً

تو براى  پیامبر که درودخدابراووآل اوباد فرزند، و براى قرآن پشتوانه بودى ،

وَ لِلاْ مَّةِ  عَضُداً ، وَ فِى الطّاعَةِ مُجْتَهِداً

و براى  امّتِ  اسلام  بازوى توانا، و درطاعتِ  حقّ کوشا بودى

حافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْمیثاقِ ، ناکِباً عَنْ سُبُلِ الْفُسّاقِتو

حافظِ عهد وپیمانِ الهى، دورى کننده ازطُرُقِ فاسقان بودى

باذِلاً لِلْمَجْهُودِ ،

تو آنچه درتوان  داشتى (براى اِعلاءِکلمه حقّ) بذل نمودى

طَویلَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ ،

داراى رکوع و سجود طولانى بودى،

زاهِداً فِى الدُّنْیا زُهْدَ الرّاحِلِ عَنْها ،

تو مانند کسیکه  ازدنیا رخت برخواهد بست ازآن روگردان بودى،

ناظِراً إِلَیْها بِعَیْنِ الْمُسْتَوْحِشینَ مِنْها ،

و مانندکسانیکه ازدنیادروحشت وهراس بسر میبرند به آن نگاه میکردى،

امالُک َ عَنْها مَکْفُوفَةٌ ، وَ هِمَّتُک َ عَنْ زینَتِها مَصْرُوفَةٌ ،

آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده، وهمّت وکوششت از زیو ردنیا رو گردانده بود،

وَ أَلْحاظُک َ عَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَةٌ ، وَ رَغْبَتُک َ فِى الاْخِرَةِ  مَعْرُوفَةٌ ،

دیدگانت ازبهجت و سروردنیابربسته، و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است،

حَتّـى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ ، وَ أَسْفَرَ الظُّلْمُ قِناعَهُ،

تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، وظلم وسرکشى نقاب از چهره برکشید،

وَ دَعَا الْغَىُّ أَتْباعَهُ ،

و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند،

وَ أَنْتَ فی حَرَمِ جَدِّک َ  قاطِنٌ ، وَ لِلظّـالِمینَ مُبایِنٌ ،

با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى،

جَلیسُ الْبَیْتِ وَ الْمِحْـرابِ ،و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده،

مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّـذّاتِ وَ الشَّـهَواتِ ،

و از لذّتها وشهوات دنیوى کناره گیربودى،

تُنْکِـرُ الْمُنْکَـرَ بِقَلْبِـک وَلِسانِک، عَلى حَسَبِ طاقَتِـک وَ إِمْکانِـک،

وبرحسب طاقت وتَوانَت مُنکَر را با قلب وزبانت انکارمى نمودى،

ثُمَّ اقْتَضاک َ الْعِلْمُ  لِـلاْنْکارِ،

پس ازآن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکارنمود،

وَ لَزِمَک َ أَنْ  تُـجـاهِدَ الْـفُجّـارَ ،

و برتو لازم گشت با بدکاران رویاروى و جهادکنى،

فَـسِـرْتَ فـی أَوْلادِکَ وَ أَهـالیـکَ ، وَ شیعَـتِک َ وَ مَوالیک

بنابراین درمیان فرزندان و خانواده ات، وپیروان ودوستانت روانه شدى،

وَ صَدَعْتَ بِالْحَـقِّ وَ الْبَـیّـِنَـةِ ،

وحقّ و برهان را  آشکار نمودى،

وَ دَعَوْتَ إِلَى اللهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

وباحکمت وپند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى،

وَ أَمَرْتَ بِإِقامَةِ الْحُدُودِ ،

وَ الطّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ،

وبه برپادارىِ حدودِ الهى ،

 و طاعتِ معبود امر نمودى ،

وَ نَهَیْتَ عَنِ الْخَبآئِثِ وَ الطُّـغْیانِ،و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى،

وَ واجَهُـوک َ بِالظُّـلْمِ وَ الْعُـدْوانِ،

ولى آنهابه ستم ودشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند،

فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الاْیعازِ لَهُمْ،

پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس ازآنکه(حقّ را)به آنان گوشزد نمودى،

وَ تَأْکیدِ الْحُجَّةِ عَلَیْهِمْ ،

و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى،

فَنَکَثُوا ذِمامَک َ وَ بَیْعَتَک َ ، وَ أَسْخَطُوا رَبَّک َ وَ جَدَّ ک،

ولى عهد و پیمان وبیعت تو را شکستند،و پروردگارت و جدّت را بخشم آوردند،

وَ بَدَؤُوک َ بِالْحَرْبِ ، فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ ،

و با تو ستیز آغازیدند، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى،

وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُـجّارِ ، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ ،

ولشکریان  فاجر راخورد و آسیا نمودى، ودرگَرد وغُبار ِنبرد فرو رفتى،

مُجالِداً بِذِى الْفَقارِ ، کَأَنَّک َ عَلِىٌّ الْمُخْتارُ ،

وچنان  با ذوالفقار جنگیدى، که  گویا علىّ مرتضى هستى،

فَلَمّا رَأَوْک َ ثابِتَ الْجاشِ، غَیْرَ خآئِف وَ لا خاش ،

پس چون تورابا قلبى  مطمئن، بدون  ترس وهراس یافتند،

نَصَبُوا لَک َ غَوآئِلَ مَکْرِهِمْ ، وَ قاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ،

شرورِمکروحیله شان رابرتوبرافراشتندوازدرِنیـرنگ وفسادباتو قتال نمودند،

وَ أَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ ، فَمَنَعُوک َ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ ،

وآن ملعون لشکریانش رافرمان داد، تا تو را ازآب واستفاده آن منع نمودند،

وَ ناجَزُوک َ الْقِتالَ ، وَ عاجَلُوک َ النِّزالَ ، وَ رَشَقُوک َ بِالسِّهامِ وَ النِّبالِ ،

وباتوقتال نمودند، وبه جنگ ومبارزه باتوشتافتند، وتیرهاوخدنگهابسوى توپرتاب نمودند،

وَ بَسَطُوا إِلَیْک َ أَکُفَّ الاِصْطِلامِ،

وبراى  استیصال وناچار نمودن تو دست دراز کردند،

وَ لَمْ یَرْعَوْا لَک َ ذِماماً، وَ لاراقَبُوا فیک َ أَثاماً،

و حُرمتى براى تومراعات نکردند، وازهیچ گناهى درموردتوخوددارى ننمودند،

فی قَتْلِهِمْ أَوْلِیآءَک َ ، وَ نَهْبِهِمْ رِحالَک َ ،

چه درکشتن آنهادوستانت را، و چه درغارت اثاثیه خیمه هایت،

وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاْذِیّاتِ ،

(بارى)تودرگَرد وغُبارهاى جنگ پیش تاختى، وآزارواذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى،

قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ،

آنچنانکه  فرشتگانِ  آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند،

فَأَحْدَقُوا بِک َ مِنْ کُلّ ِالْجِهاتِ ، وَ أَثْخَنُوک َ بِالْجِراحِ ،

پس دشمنان ازهمه طرف به تو هجوم آوردند، و تورا بسبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند،

وَ حالُوا بَیْنَک َ وَ بَیْنَ الرَّواحِ ، وَ لَمْ یَبْقَ لَک َ ناصِرٌ ،

و راه خلاص و رفتن  برتو  بستند، تاآنکه هیچ یاورى برایت نماند،

وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ ،ولى توحسابگر(عمل خویش براى خدا)و صبوربودى،

تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِک َ وَ أَوْلادِک َ ،

اززنان وفرزندانت دفاع وحمایت مینمودى،

حَتّى نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِک َ، فَهَوَیْتَ إِلَى الاْرْضِ جَریحاً ،

تاآنکه تورااز اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح برزمین سقوط کردى،

تَطَؤُک َ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها،

درحالیکه اسبها تورا با سُم هاى خویش کوبیدند،

وَ تَعْلُوکَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها ،

وسرکشان باشمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند،

قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُک َ ،

پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد،

وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُک َ وَ یَمینُک َ ،

ودستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود ،

تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِک َ وَ بَیْتِک َ ،

پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى،

وَ قَدْ شُغِلْتَ بِنَفْسِک َ عَنْ وُلْدِک َ وَ أَهالیک َ ،

در حالیکه از زنان و فرزندانت(روگردانده)به خویش مشـغول بودى،

وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً ، إِلى خِیامِک َ قاصِداً ، مُحَمْحِماً باکِیاً ،

اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت، شیـهه کشان بجانبِ خیمه ها رو نمود،

فَلَمّا رَأَیْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً ، وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ،

پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیزپایت را خوار و زبون بدیدند، و زینِ را براو واژگونه یافتند،

بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ،

ازپسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند، درحالیکه  گیسوان برگونه ها پراکنده نمودند،

لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ،بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب ازچهره ها افکنده بودند،

وَ بِالْعَویلِ داعِیات ، وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلات،

و بصداى  بلندشیون میزدند،وازاوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند،

وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات،

وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند،

وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،

وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ ،

درحالیکه شِمرِملعون برسینه مبارکت نشسته، وشمشیرخویش رابرگلـویت سیراب  مینمود،

قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِه ، ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ ،

با دستى  مَحاسنِ شریفت را درمُشت می فِشرد،(و بادستی) با تیغِ سر ازبدنت جدا مى کرد،

قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک َ، وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک َ ،

تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد ،

وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُک َ ،

وسرِمقدّست برنیزه بالارفت،

وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ ، وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ ،

اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، ودرغُل وزنجیرآهنین برفراز ِشتران دربند شدند،

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ

گرماى (آفتابِ) چهره هاشان مى سوزاند ، درصحراها وبیابانها کشیده می شدند،

أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاْعْناقِ ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاْسْواقِ ،

دستانشان به گَردَنها زنجیرشده، درمیان بازارها گردانده می شدند،

فَالْوَیْلُ لِلْعُصاةِ الْفُسّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِک َ الاْسْلامَ ،

اى واى براین سرکشان گناهکار!، چه اینکه باکُشتنِ تواسلام را کُشتند،

وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاَْحْکامَ،

ونماز و روزه(خدا) را رهانمودند، وسُنّتها واحکام (دین) راازبین بردند،

وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ، وَ حَرَّفُوا ایاتِ الْقُرْءانِ ،

و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده،

وَ هَمْلَجُوا فِى الْبَغْىِ وَالْعُدْوانِ ،

در (وادىِ)جنایت وعداوت پیش تاختند،

لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ مَوْتُوراً ،

براستى رسولِ خدا «که درودخدابراو وآل اوباد» (با شهادتِ تو) تنها ماند!

وَ عادَ کِتابُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَهْجُوراً ،

کتاب خداوندِعزّوجلّ مَتروک گردید،

وَ غُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً ،

و آنگاه که تومقهورومغلوب گشتى،

حقّ وحقیقت موردِخیانت واقع شد،

وَ فُقِدَ بِفَقْدِکَ التَّکْبیرُ وَالتَّهْلیلُ ، وَالتَّحْریمُ وَالتَّحْلیلُ ، وَالتَّنْزیلُ وَالتَّأْویلُ ،

و با فقدانِ تو تکبیرِخدا وکلمه توحید، حرام وحلالِ دین، تنزیل و تأویلِ قرآن جملگى ازبین رفت،

وَ ظَهَرَ بَعْدَکَ التَّغْییرُ وَالتَّبْدیلُ ،وَ الاْلْحادُ وَالتَّعْطیلُ ،

و پس ازتو تغییرو تبدیلِ (احکام)، کفرو اِلحاد وبى سرپرستىِ دین،

وَ الاْهْوآءُ وَ الاْضالیلُ ، وَ الْفِتَنُ وَ الاْباطیلُ،

هوى وهوس هاوگمراهی ها، فتنه ها و باطلها جملگى (برصفحه روزگار) ظاهرشد،

فَقامَ ناعیک َ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّک َ الرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ،

پس پیکِ مرگ نزدِ قبرِجدّت رسول خدا «که رحمتِ خدا براووآلِ اوباد» ایستاد،

فَنَعاک َ إِلَیْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ ،

وبا اشکِ  ریزان خبر ِمرگِ تورا به وى داد،

قآئِلا یا رَسُولَ اللهِ قُتِلَ سِبْطُک َ وَ فَتاک َ، وَ اسْتُبیحَ أَهْلُک َ وَ حِماک َ،و گفت: اى رسولِ خدا! دخترزاده جوانمردت شهید شد، خاندان وحَریمَت مُباح گردید،

وَ سُبِیَتْ بَعْدَک َ ذَراریک َ ، وَ وَقَعَ الْمَحْذُورُ بِعِتْرَتِک َ وَ ذَویک،

پس ازتو فرزندانت به اسیرى رفتند، و وقایع ناگوارى به عترت وخانواده ات واردشد،

فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ ، وَ بَکى قَلْبُهُ الْمَهُولُ،

پس(از شنیدنِ این خبر) رسول خدا پریشان گردید، و قلبش مضطرب بگریست،

وَ عَزّاهُ بِک َ الْمَلآئِکَةُ وَ الاْنْبِیآءُ، وَ فُجِعَتْ بِک َ اُمُّک َ الزَّهْرآءُ،

وفرشتگان وانبیاء او را تعـزیت گفـتند، و مادرت زهـراء (از مصیبتِ تو) اندوهِناک شد،

وَ اخْتَلَفَتْ جُنُودُ الْمَلآئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، تُعَزّی أَباک َ أَمیرَالْـمُـؤْمِنینَ،

ودسته هاىِ ملائکه مقرّبین در آمدوشد بودند، پدرت امیرمؤمنان را تعزیت میگفتند،

وَ اُقیمَتْ لَک َ الْمَـاتِمُ فی أَعْلا  عِلِّیّینَ،

مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد،

وَ لَطَمَتْ عَلَیْک َ الْحُورُ الْعینُ،و حورالعین به جهت تو به سر و صورت زدند،

وَ بَکَتِ السَّمآءُ وَ سُکّانُها، وَ الْجِنانُ وَ خُزّانُها ، وَ الْهِضابُ وَ أَقْطارُها،(در عزاىِ تو)

 آسمان و ساکنانش، بهشت ها و نگهبانانش، کوه ها و کوهپایه ها،

وَ الْبِحارُ وَ حیتانُها، وَ الْجِنانُ وَ وِلْدانُها،

دریا ها و ماهیانش، فردوس ها و جوانانش،

وَ الْبَیْتُ وَ الْمَقامُ، وَ الْمَشْعَرُ الْحَرامُ، وَ الْحِـلُّ وَ الاْحْرامُ،

کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام ، و حلّ و حَرَم جملـگى گریستند،

أَللّـهُمَّ فَبِحُرْمَةِ هذَا الْمَکانِ الْمُنیفِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد،

بار خدایا! به حُرمتِ این مکانِ رفـیع ، بر محمّد و آلِ او رحمت فرست ،

وَاحْشُرْنی فی زُمْرَتِهِمْ، وَ أَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِمْو

مرا در زمره آنان محشور فرما، و به شفاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان،

أَللّهُمَّ إِنّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْک یا أَسْرَعَ الْحاسِبینَ ، وَ یاأَکْرَمَ الاْکْرَمینَ

بار خدایا! من به تو توسّل مى جویم اى سریعترینِ حسابگران، و اِى بخشنده ترینِ کَریمان،وَ یاأَحْکَمَ الْحاکِمینَ، بِمُحَمَّدخاتَِمِ النَّبِیّینَ، رَسُولِکَ إِلَى الْعالَمینَ أَجْمَعینَ،

و اِى فرمانرواى حاکمان، به (حقِّ) محمّد آخرینِ پیامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهانیان،

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 11/9/1390 - 19:32 - 0 تشکر 395715

وَ بِأَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الاْنْزَعِ الْبَطینِ، الْعالِمِ الْمَکینِ، عَلِىّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

وبه (حقِّ)برادرش و پسرعمویش آن بلندپیشانىِ، دانشمندِ عالى مرتبه، علىّ فرمانرواىِ مؤمنان،

وَ بِفاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعـالَمینَ ، وَ بِالْحَسَنِ الزَّکِىِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقینَ ،

وبه (حقِّ)فاطمه سروَرِ بانوانِ جهان، وبه (حقِّ)حسنِ مجتبى که پاک و مبرّا پناهگاه مُتّقین است،

وَ بِأَبی عَبْدِاللهِ الْحُسَیْنِ أَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدینَ ، وَ بِأَوْلادِهِ الْمَقْتُولینَ ،

و به (حقِّ) أبی عبدالله الحسین گرامیترینِ شهداء ، و به (حقِّ) فرزندانِ مقتولش،

وَ بِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومینَ ، وَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ،

و خانواده مظلومش، و به (حقّ) على بن الحسین زیورِ عابدان،

وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ قِبْلَةِ الاْوّابینَ ، وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد أَصْدَقِ الصّادِقینَ،

و به محمّد بن على قبله توبه کنندگان، وجعفر بن محمّد راستگوترینِ صادقان،

وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر مُظْهِرِ الْبَراهینِ، وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسى ناصِرِالدّینِ،

و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهین،

 و على بن موسى یاورِ دین،

وَ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىّ قُدْوَةِ الْمُهْتَدینَ،

 وَ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد أَزْهَدِ الزّاهِدینَ،

و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدایت شوندگان، و على بن محمّد زاهدترینِ پارسایان،

وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ وارِثِ الْمُسْتَخْلَفینَ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعینَ،

و حسـن بن على وارثِ جانشینان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان،

أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدوَالِ مُحَمَّد الصّادِقینَ الاْبَرّینَ ، الِ طه وَ یس ،

اینکه درود فرستى بر محمّد و آلِ او، آن راستگویانِ نیکوکار ، همان آلِ طه و یس،

وَ أَنْ تَجْعَلَنی فِى الْقِیامَةِ مِنَ الاْمِنینَ الْمُطْمَئِنّینَ،

و مرا در قیامت از کسانى قرار دهى که(از عذابِ تو)ایمن و با آرامشِ  خاطرند،

الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، أَللّهُمَّ اکْتُبْنی فِى الْمُسْلِمینَ،

رستگار و مسرور و بشارت یافـته اند، بارخدایا! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمین نگاشته،

وَأَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ،

 وَاجْعَلْ لی لِسانَ صِدْق فِى الاْخِرینَ،

و مرا به صالحین ملحق فرما، و نامِ مرا بر زبان اُمّتهاى آتیه نیکو قرار ده،

وَانْصُرْنی عَلَى الْباغینَ، وَاکْفِنی کَیْدَ الْحاسِدینَ ،

و مـرا بر علـیه ظالمین یارى ده ، و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما،

وَاصْرِفْ عَنّی مَکْرَ الْماکِرینَ،

 وَاقْبِضْ عَنّی أَیْدِىَ الظّالِمینَ،

و حیله حیله گران  را از من برگردان ، و دست ستمکاران را از من (دور) نگهدار،

وَاجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَ السّادَةِ الْمَیامینِ فی أَعْلا عِلِّیّینَ،

و بینِ من و آن سـرورانِ با میمنت در اعلاعلیّین جمع بفرما،

مَعَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَهمراه

 باکسانیکه برآنها اِنعام فرمودى یعنى پیامبران وراستگویانِ در

عملوَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحینَ، بِرَحْمَتِک َ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ،

وگفتار و شهداء و نیکویان، به رحمتت اى مهربانترینِ مهربانان،

أَللّهُمَّ إِنّی اُقْسِمُ عَلَیْک َ بِنَبِیِّک َ الْمَعْصُومِ، وَ بِحُکْمِک َ الْمَحْتُومِ،

بارخدایا! تورا سوگند میدهم به حقّ پیامبرِمعصومت، وبه حقّ حُکمِ حتمى و قطعى ات،

وَنَهْیِک َ الْمَکْتُومِ ، وَ بِهذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ ، الْمُوَسَّدِو

 به حقّ نهىِ پنهانى ات ، و بحقّ این آرامگاهى که مردم بر او گِرد مى آیند،

فی کَنَفِهِ الاْمامُ الْمَعْصُومُ، الْمَقْتُولُ الْـمَظْلُومُ،

واین امامِ معصومِ مقتولِ مظلوم در جانبِ آن تکیه زده،

أَنْ تَکْشِفَ ما بی مِنَ الْغُمُومِ، وَ تَصْرِفَ عَنّی شَرَّ الْقَدَرِ الْمَحْتُومِ،

اینکه غم و غصّه ها را از من برطرف فرمائى، و شُرورِ قضا و قَدَرِ حتمى را از من برگردانى،

وَ تُجیرَنی مِنَ النّارِ ذاتِ السَّمُومِ،و مرا از آتش(عذابت) که داراى بادهاى سوزان است پناه دهى (و نگاهدارى)،

أَللّــهُمَّ جَلِّلْنی بِنِعْمَتِک، وَ رَضِّنی بِقَسْمِک،

بارخدایا! مرا با نعمت خود بپوشان، و به عطایاى خود راضى وخوشحال فرما،

وَ تَغَمَّدْنی بِجُودِک َ وَ کَرَمِک، وَ باعِدْنی مِنْ مَکْرِک َ وَ نِقْمَتِک َ ،

وبه جود و کَرَمَت مرا بپوشان، و از مکر و انتقام خود دورَم ساز،

أَللّهُمَّ اعْصِمْنی مِنَ الزَّلَلِ ، وَ سدِّدْنی فِى الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ،

بارخدایا مرا از لغزش و خطا حفظ فرما، و در گفتاروکردار به راه صحیح هدایتم فرما،

وَافْسَحْ لی فی مُدَّةِ الاْجَلِ ، وَ أَعْفِنی مِنَ الاْوْجاعِ وَالْعِلَلِ،

و در مدّت زندگى ام وسعت ده، و مرا از دردها و بیماریها عافیت بخش،

وَ بَلِّغْنی بِمَوالِىَّ وَ بِفَضْلِک َ أَفْضَلَ الاْمَلِ،

مر ابه موالى وسرورانم برسان وبه فضل خویش مرابه بالاترینِ درجات آرزو شده نائل فرما،

أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَاقْبَلْ تَوْبَتی ،

بارخدایا برمحمّد و آلِ او رحمت فرست و توبه مرا قبول فرما،

ارْحَمْ عَبْرَتی ، وَ أَقِلْنی عَثْرَتی ، وَ نَفِّسْ کُرْبَتی ،

و بر اشکِ چشمم ترحّم نما، و لغزش مرا چشم پوشى فرما، و حُزن واندوه مرا زائل کن،َ

اغْفِرْلی خَطیئَتی، وَ َصْلِـحْ لی فی ذُرِّیَّتی،

و گناهم را برمن ببخشاى، و خاندان و نسلِ مرا برایم اصلاح فرما،

أَللّهُمَّ لاتَدَعْ لی فی هذَاالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمَحَلِّ الْمُکَرَّمِ ذَنْباً إِلاّ غَفَرْتَهُ،

بارخدایا در این مشهدِوالامقام و در این محلّ گرامى، برایم وامَگُذار گناهى مگرآنکه ببخشى،

وَ لاعَیْباً إِلاّ سَتَرْتَهُ، وَ لاغَمّاً إِلاّ کَشَفْتَهُ،

و نه عیبى را مگر آنکه مستورنمائى، و نه غم وغصّه اى را مگربرطرف فرمائى،

وَ لارِزْقاً إِلاّ بَسَطْتَهُ، وَ لاجاهاً إلاّ عَمَرْتَهُ،

و نه رزقى را مگر گسترش دهى ، ونه قدر و منزلتى را مگر باقى بدارى،

وَ لافَساداً إِلاّ أَصْلَحْتَهُ ، وَ لاأَمَلا إِلاّ بَلَّغْتَهُ،

ونه فسادى را مگر اصلاح فرمائى، ونه آرزوئى را مگرنائل کنى،

وَ لادُعآءً إِلاّ أَجَبْتَهُ، وَ لامَضیقاً إِلاّ فَرَّجْتَهُ،

ونه دعائى را مگر اجابت فرمائى، ونه تنگنائى را مگر بگشائى،

وَ لاشَمْلا إِلاّ َمَعْتَهُ، وَ لاأَمْراً إِلاّ أَتْمَمْتَهُ ،

ونه امور مُتشتّتى را مگر جمع و برقرار نمائى،

 ونه امرى را مگر تمام فرمائى،وَ لامالا إِلاّ کَثَّرْتَهُ ،

وَ لاخُلْقاً إِلاّ حَسَّنْتَهُ،ونه مالى را مگر فراوانى بخشى، ونه خُلق وصفتى را مگرنیکوگردانى،

وَ لاإِنْفاقاً إِلاّ أَخْلَفْتَهُ ، وَ لاحالا إِلاّ عَمَرْتَهُ،

ونه انفاقى را مگرجایگزین فرمائى، ونه حالى را مگر آباد فرمائى،

وَ لاحَسُوداً إِلاّ قَمَعْتَهُ ، وَ لاعَدُوّاً إِلاّ أَرْدَیْتَهُ ،

ونه حسودى را مگر ذلیل نمائى، ونه دشمنى را مگر هلاک گردانى،

وَلاشَرّاً إِلاّ کَفَیْتَهُ، وَ لامَرَضاً إِلاّ شَفَیْتَهُ،ونه شرّى را مگر منع فرمائى، ونه بیماریى رامگرشفابخشى،

وَ لابَعیداً إِلاّ أَدْنَیْتَهُ، وَ لاشَعَثاً إِلاّ لَمَمْتَهُ،ونه(امرِ)دورى را مگر  (دردسترسم ) نزدیک فرمائى، ونه اختلالى رامگر (اصلاح)نمائى،

وَلا سُؤالا إِلاّ أَعْطَیْتَهُ، أَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُک َ خَیْرَ الْعاجِلَةِ،ونه  خواسته اى را مگر عطا فرمائى،

 بارخدایا! من از تودرخواست میکنم خیرِ دنیاوَ ثَوابَ الاْجِلَةِ،

أَللّهُمَّ أَغْنِنی بِحَلالِک َ عَنِ الْحَرامِ،و ثوابِ آخرت را، بارخدایا! مرا به سبب حلالت از حرام مستغنى کن

،وَ بِفَضْلِک َ عَنْ جَمیعِ الاْنامِ، أَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُک َ عِلْماً نافِعاً،

وبه فضلت از جمیع خلق بى نیاز فرما، بارخدایا! از تو درخواست میکنم دانشى مفید،

وَ قَلْباً خاشِعاً، وَ یَقیناً شافِیاً، وَ عَمَلا زاکِیاً، وَصَبْراً جَمیلا،وَ أَجْراً جَزیلا،

قلبى خاشع، یقینى سلامت بخش ، عملى صالح و پاک ، صبرى زیبا ، و اجرى عظیم را

أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شُکْرَ نِعْمَتِک َ عَلَىَّ، وَ زِدْ فی إِحْسانِک َ وَ کَرَمِک َ إِلَىَّ،

بارالها! شکر نعمتت برمن را روزیَم کن ، و احسان و کَرَمَت برمن زیاد فرما

وَاجْعَلْ قَوْلی فِى النّاسِ مَسْمُوعاً، وَ عَمَلی عِنْدَک َ مَرْفُوعاً،

و گفته مرا درمیان مردم شنوده نما ، و عمل مرا به نزد خویش بالا بَر،

وَ أَثَری فِى الْخَیْراتِ مَتْبُوعاً،وَعَدُوّی مَقْمُوعاً،

و سنّت باقیمانده مرا در امورِ خیر مورد پیروى قرارده ، و دشمنم را خوار و ذلیل گردان،

أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاْخْیارِ، فی اناءِ اللَّیْلِ وَ أَطْرافِ النَّهارِ،

بارخدایا! بر محمّدوآلِ او که نیکانند، درتمامى لحظات شبانه روز رحمت فرست،

وَاکْفِنی شَرَّ الاْشْرارِ، وَ طَهِّرْنی مِنَ الذُّنُوبِ وَ الاْوْزارِ،َ

و مرا از شرّ بَدان محفوظ بدار، و از (کثافاتِ)گناهان و سنگینىِ و وَبال پاک و مبرّا گردان،

أَجِرْنی مِنَ النّارِ، وَ أَحِلَّنی دارَالْقَرارِ،وَ اغْفِرْلی وَ لِجَمیعِ إِخْوانی فیک َ وَأَخَواتِىَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِرَحْمَتِک َیاأَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

واز آتش (عذابت) پناهم ده، و در سراى جاوید واردفرما، و(گناهانِ) مرا و تمامى خواهران و برادران مؤمنِ مرا ببخشاى، به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.

پس از تمام شدن زیارت ، رو به قبله کن و دو رکعت نماز بجاى آور به این ترتیب که در رکعت اول بعد از حمد سوره انبیاء ، و در رکعت دوم بعد از حمد سوره حشر را بخوان و آنگاه در قنوت نماز بگو:لاإِلهَ إِلاَّ اللهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ ، لاإِلهَ إِلاَّاللهُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ ، لاإِلهَ إِلاَّاللهُ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ الاْرَضینَ السَّبْعِ، وَ ما فیهِنَّ وَ ما بَیْنَهُنَّ ، خِلافاً لاِعْدآئِهِ، وَ تَکْذیباً لِمَنْ عَدَلَ بِهِ ، وَ إِقْراراً لِرُبُوبِیَّتِهِ ، وَ خُضُوعاً لِعِزَّتِهِ ، الاْوَّلُ بِغَیْرِ أَوَّل ، وَالاْخِرُ إِلى غَیْرِ اخِر، الظّـاهِرُ عَلى کُلِّ شَىْء بِقُدْرَتِهِ ، الْباطِنُ دُونَ کُلِّ شَىْء بِعِلْمِهِ وَ لُطْفِهِ ، لا تَقِفُ الْعُقُولُ عَلى کُنْهِ عَظَمَتِهِ، وَ لاتُدْرِکُ الاْوْهامُ حَقیقَةَ ماهِیَّتِهِ ، وَ لاتَتَصَوَّرُ الاْنْفُسُ مَعانِىَ کَیْفِیَّتِهِ، مُطَّلِعاً عَلَى الضَّمآئِرِ ، عارِفاً بِالسَّرآئِرِ ، یَعْلَمُ خآئِنَةَ الاْعْیُنِ وَ ما تُخْفِى الصُّدُورُ ، أَللّهُمَّ إِنّی اُشْهِدُک َعَلى تَصْدیقی رَسُولَک َصَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ إیمانی بِهِ، وَ عِلْمی بِمَنْزِلَتِهِ ، وَ إِنّی أَشْهَدُ أَنَّهُ النَّبِىُّ الَّذی نَطَقَتِ الْحِکْمَةُ بِفَضْلِهِ ، وَ بَشَّرَتِ الاْ نْبِیآءُ بِهِ، وَ دَعَتْ إِلَى الاْقْرارِ بِما جآءَ بِهِ، وَ حَثَّتْ عَلى تَصْدیقِهِ، بِقَوْلِهِ تَعالى: «اَلَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّوْریةِ وَ الاْنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهیهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِـلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الاْغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ» ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد رَسُولِک َإِلَى الثَّقَلَیْنِ ، وَ سَیِّدِ الاْنْبِیآءِ الْمُصْطَفَیْنَ ، وَ عَلى أَخیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ ، اللَّذَیْنِ لَمْ یُشْرِکا بِک َطَرْفَةَ عَیْن أَبَداً ، وَ عَلى فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ سَیِّدةِ نِسآءِ الْعالَمینَ ، وَ عَلى سَیِّدَىْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ، صَلاةً خالِدَةَ الدَّوامِ ، عَدَدَ قَطْرِ الرِّهامِ ، وَ زِنَةَ الْجِبالِ وَ الاْکامِ ، ما أَوْرَقَ السَّلامُ، وَ اخْتَلَفَ الضِّیآءُ وَ الظَّلامُ، وَ عَلى الِهِ الطّاهِرینَ، الاْئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ، الذّآئِدینَ عَنِ الدّینِ ، عَلِىّ وَ مُحَمَّد وَ جَعْفَر وَ مُوسى وَ عَلِىّ وَ مُحَمَّد وَ عَلِىّ وَالْحَسَنِ وَ الْحُجَّةِ الْقَوّامِ بِالْقِسْطِ ، وَ سُلالَةِ السِّبْطِ ، أَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُک َبِحَقِّ هذَا الاْمامِ فَرَجاً قَریباً ، وَ صَبْراً جَمیلا ، وَ نَصْراً عَزیزاً ، وَ غِنىً عَنِ الْخَلْقِ ، وَ ثَباتاً فِى الْهُدى ، وَ التَّوْفیقَ لِما تُحِبُّ وَ تَرْضى ، وَ رِزْقاً واسِعاً حَلالا طَیِّباً ، مَریئاً دارّاً سآئِغاً ، فاضِلا مُفَضِّلا صَبّاً صَبّاً ، مِنْ غَیْرِ کَدّ وَ لا نَکَد ، وَ لا مِنَّة مِنْ أَحَد ، وَ عافِیَةً مِنْ کُلِّ بَلآء وَ سُقْم وَ مَـرَض ، وَ الشُّکْرَ عَلَى الْعافِیَةِ وَ النَّعْمآءِ ، وَ إِذا جآءَ الْمَوْتُ فَاقْبِضْنا عَلى أَحْسَنِ ما یَکُونُ لَک َطاعَةً ، عَلى ما أَمَرْتَنا مُحافِظـینَ حَتّى تُؤَدِّیَنا إِلى جَنّـاتِ النَّعیمِ، بِرَحْمَتِک َیا أَرْحَمَ الرّاحِـمینَ ، أَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَـــمَّد، وَ أَوْحِـشْنـی مِنَ الـدُّنْیا وَ انِسْـــنی بِالاْخِـــرَةِ، فَإِنَّهُ لایُوحِشُ مِنَ الدُّنْیا إِلاّ خَوْفُکَ، وَ لایُؤْنِسُ بِالاْخِرَةِ إِلاّ رَجآ ؤُک َ، أَللّهُمَّ لَک َالْحُجَّةُ لاعَلَیْک َ، وَ إِلَیْک َالْمُشْتَکى لامِنْک َ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِهِ وَ أَعِنّی عَلى نَفْسِىَ الظّالِمَةِ الْعاصِیَةِ، وَ شَهْوَتِىَ الْغالِبَةِ، وَاخْتِمْ لی بِالْعافِیَةِ، أَللّـهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفاری إِیّاک َوَ أَنَا مُصِرٌّ عَلى مانَهَیْتَ قِلَّةُ حَیآء، وَ تَرْکِىَ الاِسْتِغْفارَ مَعَ عِلْمی بِسِعَةِ حِلْمِک َتَضْییـعٌ لِحَقِّ الرَّجآءِ، أَللّـهُمَّ إِنَّ ذُنُوبی تُؤْیِسُنی أَنْ أَرْجُوَک َ، وَ إِنَّ عِلْمی بِسِعَةِ رَحْمَتِک َیَمْنَعُنی أَنْ أَخْشاک َ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد ، وَ صَدِّقْ رَجآئی لَک َ، وَ کَذِّبْ خَوْفی مِنْک َ، وَ کُنْ لی عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنّی بِک َیا أَکْرَمَ الاْکْرَمینَ ، أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ أَیِّدْنی بِالْعِصْمَةِ ، وَ أَنْطِقْ لِسانی بِالْحِکْمَةِ ، وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ یَنْدَمُ عَلى ما ضَیَّعَهُ فی أَمْسِهِ ، وَ لایَغْـبَنُ حَظَّهُ فی یَوْمِهِ ، وَ لا یَهُمُّ لِرِزْقِ غَدِهِ ، أَللّهُمَّ إِنَّ الْغَنِىَّ مَنِ اسْتَغْنى بِک َوَ افْتَقَرَ إِلَیْک َ، وَ الْفَقیرَ مَنِ اسْتَغْنى بِخَلْقِک َعَنْک َ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد ، وَ أَغْنِنی عَنْ خَلْقِک َبِک َ، وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ لا یَبْسُطُ کَفّاً إِلاّ إِلَیْک َ، أَللّـهُمَّ إِنَّ الشَّقِىَّ مَنْ قَنَطَ وَ أَمامَهُ التَّوْبَـةُ وَ وَرآءَهُ الرَّحْمَـةُ ، وَ إِنْ کُنْتُ ضَعیفَ الْعَمَلِ فَإِ نّی فی رَحْمَتِک َقَوِىُّ الاَْمَلِ ، فَهَبْ لی ضَعْفَ عَمَلی لِقُوَّةِ أَمَلی ، أَللّـهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنْ ما فی عِبادِک َمَنْ هُوَ أَقْسى قَلْباً مِنّی وَ أَعْظَمُ مِنّی ذَنْباً ، فَإِ نّی أَعْلَمُ أَنَّهُ لامَوْلى أَعْظَمُ مِنْک َطَوْلا ، وَ أَوْسَعُ رَحْمَةً وَ عَفْواً، فَیامَنْ هُوَ أَوْحَدُ فی رَحْمَتِهِ، إِغْفِرْ لِمَنْ لَیْسَ بِأَوْحَدَ فی خَطیئَتِهِ، أَللّـهُمَّ إِنَّک َأَمَرْتَنا فَعَصَیْنا، وَ نَهَیْتَ فَمَا انْتَهَیْنا، وَ ذَکَّرْتَ فَتَناسَیْنا ، وَ بَصَّرْتَ فَتَعامَیْنا، وَ حَذَّرْتَ فَتَعَدَّیْنا ، وَ ما کانَ ذلِک َجَزآءَ إِحْسانِک َإِلَیْنا ، وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِما أَعْلَنّا وَ أَخْفَیْنا ، وَ أَخْبَرُ بِما نَأْتی وَ ما أَتَیْنا ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ لاتُؤاخِذْنا بِما أَخْطَأْنا وَ نَسینا ، وَ هَبْ لَنا حُقُوقَک َلَدَیْنا ، وَ أَتِمَّ إِحْسانَک َإِلَیْنا، وَ أَسْبِلْ رَحْمَتَک َعَلَیْنا، أَللّهُمَّ إِنّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِهذَا الصِّدّیقِ الاْمامِ، وَ نَسْئَلُکَ بِالْحَقِّ الَّذی جَعَلْتَةُ لَهُ وَ لِجَدِّهِ رَسُولِک َوَ لاَِبَوَیْهِ عَلِىّ وَ فاطِمَـةَ ، أَهْلِ بَیْتِ الرَّحْمَةِ ، إِدْرارَ الرِّزْقِ الَّذی بِهِ قِوامُ حَیاتِنا، وَ صَلاحُ أَحْوالِ عِیالِنا، فَأَنْتَ الْکَریمُ الَّذی تُعْطی مِنْ سَعَة، وَ تَمْنَعُ مِنْ قُدْرَة، وَ نَحْنُ نَسْئَلُک َمِنَ الرِّزْقِ مایَکُونُ صَلاحاً لِلـدُّنْیا، وَ بَلاغاً لِلاْخِرَةِ ، أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد، وَ اغْفِرْلَنا وَ لِوالِدَیْنا، وَ لِجَمیعِ الْمُـؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ،وَ الْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، الاْحْیاءِ مِنْهُمْ وَالاْمْواتِ، وَاتِنا فِى الدُّنْیاحَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ. پس از تمام شدن قنوت ، رکوع و سجود و تشهّد و سلام نماز را انجام ده ، پس چون تسبیح حضرت فاطمه زهراء(س) را خواندى ، دو طرف صورت را بر خاک بگذار و چهل مرتبه این تسبیحات را بگو:سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ للهِ وَ لاإِلهَ إِلاَّ اللهُ وَاللهُ أَکْبَرُ.سپس خود را به ضریح بچسبان و ببوس و بگو:زادَ اللهُ فی شَرَفِکُمْ ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.سپس براى خود و والدین خود و هرکس که خواهى دعا کن

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.