تربیت بدنی (ورزش و بازی) و فعالیت های فوق برنامه (هنر) در درمان مشكلات روانی و رفتاری كودكان به عنوان ابزاری در نظر گرفته می شود.
به عنوان مثال:
كودك بیش فعالی كه متعاقب بیش فعالی و نقص توجه خود بی درنگ به فعالیت پرداخته عملا به طور غیرارادی حركات اضافی او متوجه اطرافیان و همسالان می گردد. در فرآیند تربیت بدنی و فعالیت های فوق برنامه به چند روش می توان به كاهش مشكلات وی مبادرت كرد. وقتی چنین كودكی در فضای مورد علاقه زنگ ورزش قرار می گیرد، میزان توجه او بر فعالیت های مورد علاقه ورزشی بیش از دیگر مواقع است و مشكل تمركز و توجه این كودكان در موقعیت های اجباری به مراتب بیش تر از مواقع عادی است. این پیشرفتی است كه مستحق تقویت است. چنانچه این دقت و تمركز به خوبی تقویت شود قابل تعمیم به دیگر موقعیت ها است و تمركز و دقت بیشتر نیز منجر به كاهش رفتارهای اضافی می شود و دوستان و همسالان نیز كمتر مورد تعرض رفتارهای دیگر آزارانه او قرار می گیرند. نكته دیگر در مورد كودكان بیش فعال عدم شناخت از نحوه ارتباط با دوستان و همسالان است. در ساعات درس تربیت بدنی می توان فعالیت هایی طراحی كرد (به صورت نقش بازی كردن یا پانتومیم) كه دقیقا متمركز بر آموزش حل مسئله اجتماعی باشد (یعنی نحوه ارتباط برقرار كردن و دوست بودن با اطرافیان در قالب بازی های فوق به آنها آموزش داده شود.) در هر صورت انسان نیاز به حركت و جنبش و فعالیت های فوق برنامه دارد. هر فردی برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفكر است و بازی و هنر خمیرمایه این تفكر و اندیشه است. زیرا در این بازی و هنر، كودك دنیای اطراف را كشف و حس كنجكاوی خود را از این طریق ارضا می كند. او موقعیتی را به دست می آورد و اعتقادها و احساس ها و مشكل های خود را پیدا می كند.
در دوران كودكی بازی و فعالیت های هنری یك كار جدی تلقی می شود.
نقش تربیت بدنی (ورزش و بازی) و فعالیت های فوق برنامه (هنر) در رشد اجتماعی دانش آموز:
- موجب ارتباط كودك به محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد.
- موجب شكوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود.
- همكاری، همیاری و مشاركت كودك توسعه می یابد.
- با رعایت و اصول و مقررات آشنا می شود.
- با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت می كند.
- رقابت را می آموزد و شكست را به طور واقعی تجربه می كند.
- قدرت ابزار وجود، پیدا می كند و از ترس، كمرویی و خجالت بیهوده رها می شود.
- حمایت از افراد ضعیف را می آموزد.
نقش بازی و هنر در رشد عاطفی كودك:
- نیاز به برتری جویی را ارضا می كند.
- موجب ابراز احساسات، عواطف، ترس ها و تردیدها، مهر و محبت، خشم و كینه و نگرانی ها می شود.
- تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را كم می كند.
- «برون نگری» كودك را افزایش می دهد.
نقش بازی و هنر در رشد جسمی كودك:
- موجب رشد هماهنگ دستگاه ها و اعضای مختلف بدن می شود.
- باعث تقویت حواس كودك می شود.
- نیرو و انرژی بدن را به بهترین شكل مصرف می كند.
- كودك به توانمندی های فكری و بدنی خود آگاهی پیدا می كند.
نقش بازی و هنر در رشد ذهنی كودك:
- در یادگیری زبان نقش به سزایی دارد.
- در رشد هوشی كودك بسیار موثر است.
- با مفاهیم ساخت، فضا و شكل آشنا می شود.
- رفتارهای هوشمندانه كودك تقویت می شود.
- موقعیت استفاده از قوه تخیل در كودك به وجود می آید.
- زمینه بهتری برای تفكر فراهم می كند.
با توجه به تمامی مطالب گفته شده باید متذكر شد كه كودكان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های خود بازی ها و هنرهای مختلفی را تجربه می كنند. عواملی كه در انتخاب نوع بازی و هنر كودكان دخالت دارد عبارتند از:
تفاوت های فردی - میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حركتی، بهره هوشی، جنسیت.