رفتارهای سیاست خارجی
حاكمیت گفتمان عدالت بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تنها در سطح گفتمانی و نظری باقی نمانده و محدود نشده است ، بلكه پیامدها و تأثیرات عملی و رفتاری بسیار مهمی داشته است . مهم ترین رفتارهای عدالت طلبانه سیاست خارجی جمهوری اسلای عبارت اند از : صدور انقلاب اسلامی ، مقابله و مبارزه با آمریكا ، مبارزه با صهیونیزم و اسرائیل ، حمایت از مردم فلسطین ، مخالفت و مقابله با نظام تك قطبی و هژمونیك و تلاش برای اصلاح سازمان های بین المللی.
الف . صدور انقلاب اسلامی
یكی از پیامدهای رفتاری سیاست خارجی حاصل از گفتمان عدالت ، سیاست صدور انقلاب اسلامی به سایر جوامع متجانس و حتی غیر متجانس بوده است . صدور انقلاب ، به معنای تبیین و ترویج انقلاب اسلامی و معرفی آن به ملل دیگر ، یكی از اهداف و اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی می باشد . صدور انقلاب ، ساز و كار برای اشاعه و گسترش ارزش ها ، ناهنجارها و آرمان های انقلاب اسلامی و رساندن پیام رهایی بخش و آزادی بخش آن به ملت ها و مردمان دیگر است ؛ فرآیندی كه الهام بخش ملت های مسلمان و مستضعف است ، تا به همان غایتی رهنمون شوند كه ملت ایران آن را تجربه كرده است ؛ یعنی رهایی از قید و بندهای استبداد و استكبار و برقراری عدالت و قسط در قالب یك نظام عادل اسلامی. چون ـ همان گونه كه توضیح داده شد ـ عدالت و
سعادت انسانی ، تنها در چارچوب حكومت عدل اسلامی تحقق می یابد ؛ از این رو ، باید تلاش كرد تا برای استقرار عدالت اسلامی ، گفتمان انقلاب اسلامی در سایر جوامع گسترش یابد . تأمل و تفكر در گفتمان انقلاب اسلامی و رهبران آن ، آشكار می سازد كه منظور از صدور انقلاب اسلامی ، ایجاد تحول خشونت آمیز انقلابی در كشورهای دیگر نیست ، بلكه مقصود از صدور انقلاب ، تبیین و ترویج ارزش ها و آرمان های آن به صورت مسالمت آمیز می باشد ؛ از این رو ، امام خمینی (قدس سره) از یك سو ، بر اساس گفتمان عدالت و رسالت عدالت خواهی ، و عدالت گستری ، بر ضرورت صدور انقلاب تأكید می كند. ایشان اظهار می دارد:«ما باید در صدور انقلابمان به جهان كوشش كنیم و تفكر اینكه انقلابمان را صادر نمی كنیم كنار بگذاریم . زیرا اسلام بین كشورهای مسلمان ، فرقی قایل نمی باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است ».(1)
اما از سوی دیگر ، امام خمینی (قدس سره) تصریح می كند:«صدور انقلاب ،لشكر كشی نیست.»(2) به عبارت دیگر ، صدور انقلاب به معنای بیداری ملل مستضعف و رهایی از سلطه سلطه گران است . ایشان در جای دیگر می گویند :«ما می خواهیم این چیزی كه در ایران واقع شد و این بیداری كه در ایران واقع شد... این درهمه ی ملت ها و در همه دولت ها بشود . آرزوی ما این است و معنی صدور انقلاب ما این است كه همه ملت ها بیدار بشوند و همه دولت ها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاری كه دارند و از این تحت سلطه بودنی كه هستند ... نجات بدهد.»(3)
ب . مبارزه با آمریكا
دومین الگوی رفتار مبتنی بر گفتمان عدالت و عدالت خواهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، مقابله و مبارزه با سلطه طلبی و فزون خواهی امریكا به عنوان مظهر استكبار است كه در صدد نهادینه كردن روابط ناعادلانه و سلطه آمیز در نظام بین الملل می باشد . از این رو ، امام خمینی (قدس سره) تصریح می كند:«آمریكا دشمن
شماره یك ملت های محروم و مستضعف جهان است ... كراراً گفته ام رابطه ما با امثال آمریكا ، رابطه مظلوم با جهانخواران است.»(4) آیت الله خامنه ای نیز بر همین مبنا ، خطاب به رئیس جمهور آمریكا اظهار می دارد: «شما افزون طلب هستید و در خارج از مرزهای خود آن را می جویید ...؛ به همین علت است كه ملت ایران در دل خود احساس آشتی با قدرت استعمارگر و سلطه گر آمریكا نمی كند ، بلكه معتقد است این كشور در صدد دست اندازی و تجاوز است.» (5)
ج. مبارزه با صهیونیزم و اسرائیل
مبارزه و مقابله با صهیونیزم بین الملل و رژیم اسرائیل ، یكی دیگر از الگوهای رفتاری مبتنی بر عدالت خواهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی می باشد ؛ چون اسرائیل ،نماد بی عدالتی و تبعیض نژادی در نظام بین الملل معاصر و موجود به شمار می آید و رژیمی است كه براساس اشغال و غصب سرزمین ملت مظلوم فلسطین توسط قدرت استعماری ، در قلب جهان اسلام ، برپا شده است . بنابراین ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه نفی و قطع رابطه با اسرائیل استوار می باشد . امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین بیان می دارد: «ما اسرائیل را رد خواهیم كرد و هیچ رابطه ای با او نخواهیم داشت . او دولت غاصب است و با ما دشمن.»(6) آیت الله خامنه ای ، رهبر انقلاب اسلامی، نیز در این رابطه تصریح می كند:«مبارزه با صهیونیسم و حامیانش ، از اركان اصلی سیاست های راهبردی جمهوری اسلامی ایران است.»(7)
د. حمایت از مردم فلسطین
یكی از بارزترین و مهم ترین رفتارهای عدالت خواهانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، حمایت بی دریغ از مردم و آرمان فلسطین است . این سیاست از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاكنون استمرار داشته و جمهوری اسلامی همواره
از حقوق حقه ی ملت مظلوم فلسطین ، حمایت و پشتیبانی كرده است؛ زیرا غصب و اشغال سرزمین فلسطین را نمونه بارز بی عدالتی در نظام بین الملل تلقی می كند كه برای رفع آن باید به ملت فلسطین كمك كرد. قضیه فلسطین ، جایگاه منحصر به فردی در سیاست خارجی ایران دارد ، به گونه ای كه حتی یكی از دلایل و انگیزه های انقلاب اسلامی ، اعتراض به سیاست رژیم شاه ، مبنی بر داشتن رابطه با اسرائیل و حمایت از آن در برابر مردم فلسطین بود.
بنابراین ، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، جمهوری اسلامی رابطه با اسرائیل را قطع و به جای آن سفارت فلسطین را در تهران گشود . در طول سه دهه گذشته ، جمهوری اسلامی ایران ، با وجود اعمال فشارها و محدودیت های قدرت های بزرگ و در رأس آن آمریكا ، به حمایت خود از مردم و آرمان فلسطین ادامه داده است . امام خمینی (قدس سره) در این باره تصریح می كنند: «ملت ایران همیشه از مبارزه آزادی خواهان ، به خصوص برادران فسطینی علیه اسرائیل متجاوز ، حمایت كرده است ».(8) آیت الله خامنه ای نیز در همین راستا بیان می دارد:«ما... حمایت از مردم فلسطین و لبنان را از وظایف مهم اسلامی خویش می دانیم.»(9) و «مردم مسلمان ایران یكپارچه از آرمان های انقلاب و اسلام حمایت می كنند و حمایت از فلسطین و انتفاضه ...، از اركان اصلی سیاست های راهبردی جمهوری اسلامی ایران است.»(10)
هـ . مخالفت و مقابله با نظام تك قطبی
یكی از رفتارهای سیاست خارجی ، كه از اصل استكبارستیزی و سلطه ستیزی نشئت می گیرد ، مقابله ی نمایان و نمادین با نظام تك قطبی و هژمونیك است . اولین گام در راه مقابله با نظام هژمونیك نیز آشكار ساختن ماهیت ناعادلانه ، غیر طبیعی و نامشروع آن است . مبارزه با نظام تك قطبی و هژمونی آمریكا ، به دو صورت
پیگیری می شود؛ اول ، مقابله همه جانبه درون گرا از طریق اقدامات یك جانبه در سطح منطقه ای و بین المللی ؛ افزایش قدرت و توانایی ملی جمهوری اسلامی ایران در كلیه ابعاد ، در چارچوب این راهبرد صورت می گیرد؛ دوم ، مبارزه با هژمونی آمریكا و نظام تك قطبی در قالب چند جانبه گرایی و موازنه برون گرا؛ بر این اساس ، جمهوری اسلامی ایران در بستر گفتمان عدالت ، درصدد ائتلاف سازی منطقه ای ، فرامنطقه ای و بین المللی برای مقابله با هر نظام تك قطبی و هژمونی آمریكا برآمده است ، برای نمونه ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت نهم ، «تقویت استراتژی چند جانبه گرایی در سطح بین المللی و مقابله با یك جانبه گرایی در عرصه بین الملل» بوده است.(11)
ی. اصلاح سازمان های بین المللی
یكی دیگر از رفتارهای عدالت طلبانه جمهوری اسلامی ایران ، تلاش برای اصلاح و تغییر سازمان ها و نهادهای بین المللی می باشد ؛ زیرا از نظر جمهوری اسلامی ایران ، این نهادها و سازمان ها ، كارگزاران نظام سلطه و مشروعیت بخش به روابط و مناسبات ناعادلانه در سطح بین المللی هستند. این نهادها و سازمان ها معلول توزیع نابرابر قدرت در نظام بین الملل بوده و این مناسبات ناعادلانه را نهادینه می كنند. نمونه بارز این بی عدالتی و نابرابری در سطح بین المللی ، حق وتوی قدرت های بزرگ در سازمان ملل متحد است ، موضوعی كه جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاكنون ، به مخالفت با آن پرداخته و خواهان اصلاح و الغای آن می باشد . گر چه انتقاد از سازمان های بین المللی به علت نهادینه سازی بی عدالتی و تبعیض ، همواره در سیاست خارجی ایران وجود داشته است ،اما در سیاست خارجی دولت نهم ، همانند سال های اولیه انقلاب ، انتقاد از این سازمان ها افزایش یافته است؛ برای مثال ، دكتر احمدی نژاد در اجلاس مجمع
عمومی سازمان ملل ، به شدت از ساختار و ساز و كاراین سازمان و شورای امنیت انتقاد می كند و خواستار اصلاح و تغییر آن می شود:
ساختار و آیین كار موجود شورای امنیت ، پاسخگوی انتظارات نسل حاضر و نیازهای امروز بشر نیست . این ساختار و آیین كار ، میراث جنگ جهانی دوم است ... تا وقتی كه این نهاد نتواند به نمایندگی از كل جامعه بین المللی و به طور شفاف ، عادلانه و دمكراتیك اقدام كند ، نه مشروع خواهد بود و نه كارآمد... تا زمانی كه این ساختار و آیین كار اصلاح نشود ، نمی توان انتظار داشت كه بی عدالتی ، ظلم و زورگویی در جهان ریشه كن شود و یا گسترش نیابد ... امروز اصلاحات جدی در ساختار و آیین كار شورای امنیت ، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.(12)
نتیجه گیری
گفتمان عدالت به معنای نظام معنایی و دلالت ، ازبدو پیروزی انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاكم بوده است . این گفتمان ، بعضی از رفتارها و منافع را برای سیاست خارجی ایران ممكن و مشروع ساخته و برخی دیگر را ناممكن و نامشروع می سازد . گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، دارای عناصر و دقایق گفتمانی خاصی است كه حول دال متعالی و مركزی «عدالت» مفصل بندی شده و معنا می یابند . این عناصر و دقایق گفتمانی عبارت اند از : عدالت خواهی ، استقلال طلبی ، صلح طلبی مثبت ، حمایت از مسلمانان و مستضعفان ، ظلم ستیزی ، سلطه ستیزی و استكبار زدایی و تجدید نظر طلبی و شالوده شكنی نظم و نظام بین الملل. گفتمان عدالت و دقایق و عناصر آن ، خود حاصل مبانی و مبادی گفتمانی دیگری است كه عدالت طلبی در سیاست خارجی ایران را بر می انگیزد. این مبانی و بنیادهای گفتمانی را می توان در چهار گفتمان اسلام شیعی ، جهان سوم گرایی ، انقلاب اسلامی و ایرانیت یا
ملت گرایی ایرانی خلاصه كرد. هر یك از این گفتمان ها به نوعی به گفتمان عدالت و عدالت طلبی در سیاست خارجی ایران قوام می بخشند . گفتنی است ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب گفتمان عدالت ، رفتارهای عدالت طلبانه ای را در پیش گرفته است . این رفتارها عبارت اند از صدور انقلاب اسلامی ، مقابله و مبارزه با آمریكا ، مبارزه با صهیونیسم و رژیم اسرائیل ، حمایت از مردم و آرمان فلسطین ، مخالفت و مقابله با نظام تك قطبی و تلاش برای اصلاح و تغییر سازمان ها و نهادهای بین المللی .
اگر چه گفتمان عدالت همواره در سیاست خارجی ایران وجود داشته است ، اما این گفتمان در طول 30 سال گذشته ، شاهد فراز و فرود بوده است ، به گونه ای كه رفتارهای عدالت طلبانه در سیاست خارجی ایران در سال های اولیه انقلاب و سپس در دوران اصول گرایی ، اولویت و اهمیت بیشتری داشته است . همچنین ، ابزارها و سازو كارهای تعقیب و تأمین اهداف عدالت خواهانه در سیاست خارجی ، در دوره های گوناگون سیاسی خارجی جمهوری اسلامی متفاوت بوده است . در حالی كه در دوره های سازندگی و اصلاحات تلاش می شد ، به صورت دیپلماتیك در چارچوب نهادها و سازمان های بین المللی اهداف عدالت طلبانه پیگیری شود ، در دوره اصول گرایی ، راه كارهای یك جانبه اهمیت بیشتری یافته است . با وجود این ، باید اذعان داشت ، علی رغم این فراز و فرودها ، جوهر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عدالت خواهانه است.