اگر امام صادق (ع) علم داشتند، چرا برق را اختراع نکردند؟ (سوالی که در دانشگاه مطرح شد).
به ویژه دانشجویان گرامی که به صورت مستقیم هدف ضد تبلیغ در جنگ نرم هستند، به هنگام مواجه با هر سؤال و شبههای، به نکات مهمی باید توجه کنند که گاه اهمیت آنها به مراتب بیش از اهمیت پاسخ آن است. مانند:
الف – هدف از سوال گاهی کشف پاسخ و رشد علمی و گاهی استهزاء، به هم ریختن، القای شبهه و به طور کلی ایجاد انحراف است. لذا حضرت علی(ع) که مکرر میفرمود از من سوال کنید قبل از آن که مرا از دست دهید، در پاسخ سائلی فرمود: به تو جواب نمیدهم، چون نمیپرسی که بدانی، بلکه میپرسی که بر هم زنی. به عنوان مثال در همین سوال مشخص نیست که آیا منظور زیر سوال بردن علم امام است یا این که چرا برق را اختراع ننمود؟ چرا که بالتبع پاسخ هر کدام نیز متفاوت است. علم امام مقولهای است و اختراع که مستلزم کشفها متعدد در طول زمان، فراهم شدن مقدمات، اختراع و ساخت صنایع متفاوت و برخورداری از سایر زیرساخت ها یا ابزار گوناگون میباشد، مقولهی دیگری است.
ب – نکته مهم بعدی، طراحی و مهندسی سؤال است. گاهی سوال به گونهای طراحی و مهندسی میشود که شبههخاصی را ایجاد کند و پاسخ آن هر چه که باشد، دیگر مهم نیست.
دقت شود که پاسخ منطقی و منطبق بر اصول، فقط به سؤال منطقی و منطبق بر اصول تعلق میگیرد، نه به مهندسی بر اساس سفسطه. به عنوان مثال در مهندسی همین سؤال، ما میپرسیم که حال چرا تکیه بر نام امام صادق (ع) و صنعت برق نمودهاید و حال این که این سؤال میتواند نسبت به همهی ائمه و حتی انبیای اولیالعزم و سایر صنایع نیز تعلق گیرد؟! میتوانیم سؤال کنیم که چرا حضرت نوح (ع) زیر دریایی نساخت؟ چرا حضرت ابراهیم (ع) برای شکستن بتها آرپیجی نساخت؟ چرا حضرت موسی (ع) برای مبارزه با فرعون اقدام به ساخت موشک یا بمبهای خوشهای و نوترونی ننمود؟ چرا حضرت عیسی (ع) که حتی کور را بینا میکرد، اقدام به ساخت بیمارستانهای مجلل و مدرن و ... ننمود؟ یا چرا پیامبر اکرم (ص) که شقالقمر نمود، سفینههای فضایی با سوخت موشکی نساخت؟ چرا اولیای الهی پیامها و نامههای خود را مانند دیگران به صورت نوشته و توسط پیک اسبسوار میفرستادند و اینترنت و ایمیل نساختند و میلیاردها چرای دیگر در این زمینه.
پس مخاطبین سوال و شبهه – به ویژه دانشگاهیان گرامی – باید قبل از تلاش برای یافتن پاسخ معین یک سؤال، به طراحی و مهندسی آن سؤال که به تناسب هدف چیده شده توجه داشته باشند.
ج – به عنوان مثال در همین مقوله دقت شود که اساساً سؤال «اگر امام صادق یا ... (ع) داشت» سؤال غلطی است. طراحی و مهندسی این سؤال برای تخریب است و نه دستیابی به پاسخ. چرا که امام یعنی مظهر اتم اسمای الهی، مخزن وحی و معدن علم. پس اگر امام است، حتماً علم دارد و لفظ «اگر» در این سؤال بیمورد است و اگر علم ندارد، حتماً امام نیست. لذا معلوم میشود که طراح سؤال اصلاً «امام و امامت» را نمیشناسد و قبول هم ندارد و این سؤال انحرافی را برای ایجاد انحراف بدینگونه طراحی و مهندسی نموده است. و گرنه میتوانست بپرسد: «به راستی ائمه که علم داشتند، چرا برق یا انرژی هستهای را کشف یا اختراع نکردند؟» در این نوع طراحی و مهندسی سؤال، «علم» امام تثبیت است و در خصوص این که چرا این کشف یا آن اختراع را ننمودند سؤال میشود، اما در طراحی فوق، علم امام زیر سؤال است و نه چرایی عدم اختراع یا اکتشاف برق یا سایر صنایع.
در عین حال پاسخ به صورت خلاصه و به شرح ذیل ایفاد میگردد:
الف – علم معصوم (ع) به طبیعت و اجزا یا تجزیه و ترکیب آنها سبب نمیگردد تا موضوع تکلیف و وظیفهی خود را رها کنند و به امور دیگری مشغول شوند. فرستادگان الهی (با تمامی علمی که دارند) برای انسانسازی آمدهاند و نه برای ابزار سازی.
ب – انبیا و اوصیای الهی گسیل نشدهاند تا عقل محض و عقل تجربی انسان را که علوم تجربی را به دنبال میآورد تعطیل کنند و به کشف الکتریسته، ذخایر زیر زمین مثل نفت و گاز و یا ساخت لوکوموتیو و تراکتور مشغول شوند، بلکه ارسال شدهاند تا بشر را با حجابهای عقل و فطرت آشنا سازند و چگونگی کنار زدن این حجب برای شکوفایی عقل را بیاموزند و آنان را در راه تکامل انسانیشان رهبری کنند.
ج – نظام حکیمانه خلقت نیز بر این اساس استوار نیست که انبیا و اوصیای الهی همه کار را با معجزه برای بشر حل کنند. مثلاً عصایی به زمین بزنند و نفت و طلا و اورانیوم استخراج کنند و یا با یک نگاه پنیسیلین درست کنند و یا با یک چرخش دست، همهی نتایج علوم فیزیک و شیمی در صنعت را ایجاد نمایند. بلکه بشر را ـ حتی در علوم تجربی – با قوانین و سنن الهی آشنا میکنند تا آنها با تکیه بر این قوانین خود پویا شده و ضمن طی طریق رشد انسانی، ابزار مورد نیاز بشری را نیز درست کنند. چنان چه حضرت آیت الله جوادی آملی میفرمایند: «معارف دینی در واقع ، مبین همان قوانین و سنن ثابتی هستند که علوم مختلف در جستجوی آنها می باشند. (شریعت در آینه معرفت).
د – از این رو چه در قرآن کریم و چه در آموزههای معصومین (ع) توجهات بسیاری به علوم طبیعی نیز شده است که حتی بیان تیتر آنها چندین کتاب میشود. چنان چه از روش تغذیه تا چگونگی زناشویی یا آمادهسازی بدن برای کسب علم و معرفت، تا پایههای ادبیات، نجوم، ریاضیات ...، تا حقوق، روانشاسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، زیست و ... را آموزش دادهاند. آموزههایی که نه تنها هیچ گاه علم روز با تمامی پیشرفتش منافاتی با آنها نیافت، بلکه روز به روز به واقعیت و رمز و رموز این آموزهها بیشتر دست یافت.
به عنوان مثال: اگر آشپزی بلد بود با گوشت انواع خوراکها را تهیه نماید، و دیگری بلد بود تا آشپزی را به او یاد بدهد، و دیگری بلد بود تا دامداری و پرواربندی کرده و گوشتی در اختیار بگذارد، و دیگری به علوم کشاورزی و دامپروری و صنایع مربوطه علم داشت ...، ولی پیامبری آموزش داد که اساساً انسان چه گوشتی را با چگونه ذبحی میتواند تناول کند که به جسم و روح او ضرر نزند و اگر گوشت حلال میخورد نیز آنقدر زیاد نباشد که صدمه ببیند [چنان چه پیامبر اکرم (ص) میفرمود: شکم خود را قبرستان لاشهی حیوانات نکنید]، معلوم میشود که علم او حتی در صنعت کشاورزی و دامپروری و بهداشت انسان و آشپزی به مراتب بیشتر و جامعتر است و بشر را با مبانی لازم آشنا نموده است و جای ندارد کسی بپرسد اگر پیامبری علم به بهداشت و سلامت داشت، چرا لابراتور درست نکرد، یا چرا یک آشپزخانهی مدرن صنعتی نساخت؟
ھ – دقت شود که تمامی احکام اسلامی، از طهارت شخصی گرفته تا حقوق، اقتصاد و سیاست، منطبق با نیاز و ضرورت مادی و معنوی انسان و منطبق با قوانین خلقت است. لذا فواید مادیاش که به بدن یا معاش یا معاشرت و زندگی اجتماعی و کلاً حیات دنیا تعلق میگیرد، همه بروز و ظهور علم تجربی نیز هست. و صنایع نیز اگر با تکیه بر این اصول و مبانی ساخته شود و بر اساس آموزههای دینی مورد استفاده قرار گیرد، مفید حال انسان و جامعه بشری میگردد.
پس نه ساخت ابزار [که مقدمات لازم خود را میطلبد] گواه بر علم داشتن است و نه علم منحصر به ابزارسازی است و نه کار آنها مهندسی صنایع و یا جراحی قلب و عروق است و نه الزاماً ابزار و صنایع تنها عامل رشد انسان است. بلکه این ابزار فقط میتوانند وسیلهای باشند که به تناسب عقل، بینش و دانش بشر [جهانبینی و ایدئولوژی او] یا در راه پیشرفت استفاده میشوند و یا در راه انحطاط. و انبیا و اوصیا برای آدمسازی آمدهاند و نه ابزار سازی.
*برگرفته از سایت شبهه