كوفه منطقه ای حاصلخیز در سمت غربی رود فرات است كه بنابر نظر مشهور در سال 17 قمری[1] به علت موقعیت جغرافیایی و متناسب بودن آب و هوا به عنوان محل اسكان نیروهای نظامی كه به فتوحات در شرق اسلامی اشتغال داشتند، انتخاب گردید[2]؛ هر چند پیشینه تاریخی آن را به روزگار پیشدادیان نیز رسانیده اند.[3] كوفه یكی از مناطق استراتژیك است كه وقوع برخی رخدادهای تأثیرگذار در این ناحیه آن را از سایر نقاط جهان اسلام متمایز ساخته است. انتخاب آن به عنوان مركز حكومت توسط امام علی(ع)؛ مركز ثقل قرار گرفتن آن در بسیاری از قیام ها از عاشورای سال 61 گرفته تا قیام های علویان و عباسیان؛ و همچنین مطرح بودن به عنوان یكی از مراكز علمی، آن را حائز اهمیت ساخته است. از سوی دیگرعكس العمل هایی كه در طول تاریخ، مردم كوفه نسبت به مسائل نشان داده اند، باعث ایجاد نوعی نگرش خاص نسبت به رهبران و نیز مردم شده است. مردم كوفه به عنوان افرادی دمدمی مزاج و پیمان شكن نسبت به رهبران شناخته شده اند. درباره رهبران نیز این سؤال مطرح است كه چرا با وجود این خصیصه اخلاقی كوفیان، همواره به آنان چشم امید بسته اند. در این مقاله سعی بر این است با تكیه بر واقعه عاشورای سال 61 قمری از دو بعد به شخصیت شناسی مردم كوفه پرداخته شود. 1- بررسی حدود و ثغور مسائل و شبهات مطرح نسبت به رهبران و مردم كوفه 2- پاسخ به سؤالات. در این راستا در ابتدا نکاتی چند راجع به مردم کوفه و رهبران متذکر می گردیم.