معنی و مفهوم معراج:
خیلی ها فکر می کنن که معراج یک نوع عروج و بالا رفتن ست به عوالم سماوات و ملائکه ، بعد مکالمه با آن ها و مشاهدات و سپس حضور حضرت در بزم قرب الهی و فکر می کنن معراج تنها همین است .
این سخن درست هست اما وسعت حقیقت معراج بسیار بیش تر از این مقدارست. حقیقت اینه که معراج ، سیر در کلیه ی عوالم هستی و برخورد به اسرار و احاطه کامل بر حقایق و عوالم امکانیه ست.
دوستان، کلیه ی عالم امکان منحصر به سه عالمه:
1- عالم حسی طبیعی مادی
2- عالم مثالی برزخی
3- عالم عقلی ابداعی
از کره ی خاک تا آخرین کره ی آسمانی رو میگن عالم طبیعی . حالا چرا میگن عالم حسی طبیعی مادی؟
همون طور که میدونید انسان دارای احساسات گوناگونی هست که توسط اون دنیا رو میشناسه چون این عالم رو توسط احساساتش حس می کنه به این عالم می گن عالم حسی طبیعی مادی.
عالم مثالی برزخی عالمی ست بین عالم طبیعی و عالم عقلی . در عالم عقلی همه ی حقایق و اصول به صورت ابداعی وجود دارن یعنی در عالم عقلی که همون عالم آخرته همه چیز برای انسان نو و تازه آفریده شده برای همینه که انسان هیچ وقت نمیتونه حقایق اون دنیا رو حقیقتا تصور کنه و مثال این عالم عقلی در عالم برزخ موجود شده ؛ یعنی عالم برزخ مثالی از عالم عقلی ست اما عین عالم عقلی نیست و همین طور عین عالم طبیعی هم نیست ؛ در حقیقت عالم برزخی دارای مقداری وجه عالم عقلی ست و مقداری هم دارای وجه عالم طبیعی ست . برای همینه که عالم برزخ رو عالم بین العالمین می نامن.
برزخ ارواح بعد از موت هم از جنس همین عالمه و زمانی که قیامت برپا می شه اون موقع به عالم عقلی منتقل میشن.
در این عالم برزخی بود که پیامبر(ص) با ارواح انبیا(ع) که به بدن های مثالی متعلق بودن ملاقات و مکالماتی فرمودن.
چرا میگم بدن های مثالی؟ در کتاب التهذیب روایتی از امام صادق (ع) اومده که درباره ی ارواح مومنان از حضرت سوال شده و ایشان در پاسخ فرمودند: مومنان به صورت بدن های خود در بهشت اند به طوری که اگر مومنی را ببینی می گویی فلان کس است . سپس حضرت فرمود: وقتی خداوند روح مومن را میگیرد او را در کالبدی مانند کالبد دنیا قرار می دهد پس می خورند و می آشامند و وقتی کسی بر یکی از آن ها وارد می شود او را به همان صورتی که در دنیا بوده است می شناسد .
از این روایت استنباط می شه که پیامبر زمانی که در معراج انبیا رو ملاقات کردن در حقیقت ارواح آن ها رو در بدن هایی که شبیه بدن های دنیایی بوده مشاهده کردن.
همه ی این مطالب رو گفتم که به این مطلب برسم:
در معراج در ملکوت بیت المقدس که همه ی انبیا حاضر بودن و حضرت (ص) به دستور جبرئیل امامت جماعت فرمودند و تمام انبیا در نماز به پیامبر اقتدا نمودن .
پیامبر می فرمایند: وقتی که صفوف انبیا مرتب شد جبرئیل بازوی مرا گرفت و مقدم بر همه قرار داد و من امامت برای انبیا نمودم و امامت بر همه ی انبیا برای من فخر نیست بلکه رسیدن به این مرحله از بندگی الهی ، فخر است ؛ زیرا که معلول قوت و فخر را از علتش می گیرد و علت من پروردگار است نه زیر دستان او .
این مطلب تواضع و خشوع بی منتهای خاتم الانبیا رو نشون می ده .
باید که درس بگیریم.