به نام آفریدگار زیبایی
***
به مناسبت عید سعید قربان انجمن ادبیات تقدیم می کند :
***
آزمون بندگی در راه بود
بنده ای در راه قربانگاه بود
دشنه در یک دست و در دست دگر
با عزیز قلب خود همراه بود
***
باز تاریخ عرصۀ تصمیم شد
آه، اسماعیل در تعظیم شد
می توان تنها همین خط را نوشت:
لحظه های سخت ابراهیم شد
***
در دلش غوغای سختی پا گرفت
اشک در عمق نگاهش جا گرفت
دست لرزان با نیام آمیخت و
خنجر آهیده را بالا گرفت
***
بست اسماعیل چشم خویش را
رو نمی کرد آن همه تشویش را
در دلش گویا تصور می کند
بوسۀ سنگین و سرد نیش را
***
در فرود خنجر از بغض خلیل
گشت جاری بر زمین دریای نیل
ایستاد انگار هستی لحظه ای
جلوه گر شد لطف یزدان جلیل
***
از میان آسمان، از پشت ابر
مژده ای آمد که ابراهیم صبر
ما پذیرفتیم قربانی تو
آمد اکنون وقت آسانی تو
***
ما گذشتیم از تو و فرزند تو
بازبخشیدیم نعمت را به تو
بره ای را ذبح کن تا بعد از این
عید قربان سنتی باشد ز تو
***
یا علی