خاطره طنز
در مسجد تیپ در فاو سخنرانی بود. بعد از مراسم، یکی از بسیجیان بلند شد، ظرف آب را برداشت و افتاد وسط جمعیت به سقاگری. می گفت: هر که تشنه است، بگوید یا حسین(ع). عجیب بود! در آن گرما و ازدحام نیرو که جای سوزن انداختن نبود، حتی یک نفر هم آب نخواست. منِ از همه جا بی خبر بلند گفتم: یا حسین(ع). بعد بسیجی برگشت پشت سرش را نگاه کرد و گفت: کی بود گفت یا حسین (ع)؟ دستم را بلند کردم. گفت: بلند شو بیا! این لیوان، این هم پارچ آب. امام حسین (ع) شاگرد تنبل نمی خواهد! و همه به من خندیدند
سیدمهدی فهیمی، فرهنگ نامه جبهه، تهران، نشر پایداری، 1381، ج 3، ص63.