سلام
به نقل ازسرویس ورزشی تابناک ـ
می گوییم چه کار فرهنگی صورت می گیرد که در سر در باشگاه ههایشان با خط درشت می نویسند باشگاه فرهنگی ورزشی....!
می گویند ما در ایام محرم سیاه پوش می شویم و باشگاه را سیاه پوش می کنیم، به مناسب ایام فاطمیه یا شهادت ائمه اطهار اعلامیه و اطلاعیه می دهیم، در ماه مبارک رمضان در روز روشن یک اتاقکی درست می کنیم تا بازیکنان عزیز بروند داخل آن اتاقک روزه خواری کنند و بعضی ها همین کار را هم نمی کنند، بر سر مزار شهدا حاضر می شویم و...
می گوییم همه اینها خوب و بجا و لازم و ضروری اما آیا کار فرهنگی کردن در سطح اول ورزش ایران در یک رشته پرطرفداری مثل فوتبال این است و همه اش در همین موارد خلاصه می شود؟
می گویند ما حرفه ایی فکر می کنیم همانگونه که هوادار و مسول از ما نتیجه می خواهد ما هم بهترین ها را جمع می کنیم تا جواب این مردم را بدهیم و تازه همینکه هفتگی ده ها هزار جوان را به استادیوم ها می کشیم و آنها هر چه دوست دارند برای داور و بازیکن حریف و مسول و مربی و در و دیوار می گویند خودش بزرگترین کار فرهنگی است.
می گوییم چرا این همه در صدا و سیما و روزنامه ها شما صحبت می کنید و با همه در می افتید و حالت تهاجمی و طلبکارانه دارید
می گویند اگر اینگونه نباشد نمی توانیم حقمان را بگیریم.
می گوییم وقتی شما آقای مدیر مقابل میلیونها بیننده تلویزیونی به یک مربی سابق تیم ملی می گویی :"تو" و چند بار هم می گویی تو معلوم است که بازیکنت حرف های گنده تری ممکن است به آن مربی بزند ولی باز جواب دیگری می دهد.
می گوییم چرا همیشه چندتا سند توی داشبورد ماشینتان هست تا اگر شبی نیمه شبی بازیکن بزرگتان در یک کلانتری گیر کرد فورا بدون اینکه رسانه ها متوجه شوند یکی از اسناد را گرو بگذاری و نازنین بازیکن خلافکارت را با سلام و صلوات بیرون آوری .....
می گویند آبروی بازیکن و باشگاه یکی است و چون اینها محبوبیت دارند نباید خلاف کوچکشان بزرگ شود...
تا می رسیم به اینکه بازیکن در روز روشن که می داند ده ها دوربین ثابت و متحرک و چشم های زیادی او را زیر نظر دارد دور از جان شما به کنار زمین فوتبال می رود و آنجا را تبدیل به توالت سیار می کند و آن یکی دوستش سعی می کند سایبانش شود و روز بعد هم جلو چشم میلیون ها بیننده دو بازیکن خیلی معروف آنچنان بی پروا و بی شرمانه از خجالت یکدیگر در می آیند که تو چاله میدان هم از این اتفاقات اگر می افتاد تا یک عمر طرف سرش را بلند نمی کرد و یا دو بازیکن هم تیمی دیگر آنچنان فحش های آبداری به هم می دهند که بازیکن حریف پادرمیانی می کند و داور هم مجبور به اخراج آن بازیکن معروف تر فرنگ رفته و برگشته و ملی پوش می شود تا بیش از این آبرورزی نشود.
فوتبال را برای چه می خواهیم؟!
برای شادی و نشاط و ساختن آدمهایی کامل از بین جوانانی سالم یا می خواهیم هر هفته سیرکی اجرا کنیم تا عده ایی را مشغول کنیم؟
داشتن یک اتاق فرهنگی در هر باشگاه و هر فدراسیون با یک کارمند که اسمش مسول فرهنگی است دردی را از این خرابخانه دوا نمی کند و بیایید اول انسان بسازیم و بعد فوتبالیست و ورزشکار معروف تربیت کنیم.
بیاید فکری عاجل داشته باشیم که اگر غیر از این باشد می ترسیم فردا در میدان فوتبال دور از جان شما حرکات زشت تر و بدتری انجام دهند همین کسانی که پول زیاد آنها را از آدمیت دور کرده است.
با محروم کردن چیزی حل نمی شود که باید برای مدیریت باشگاهها به فکر انسان هایی اینکاره باشیم تا آنها بتوانند انسان تحویل جامعه بدهند بعد ورزشکار و قهرمان.