• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانشجویی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانشجویی (بازدید: 12950)
شنبه 7/8/1390 - 19:25 -0 تشکر 381123
••••کارگاه اسرار نفوذ در افکار دیگران••••

به نام او که هرچه بود و هست اوست

 

کارگاه اسرار نفوذ در افکار دیگران

 

خوب اول از همه اونایی که قدم منت گذاشتن و این کارگاهو دنبال میکنن تشکر کنم که لایق خوندن دونستین

 

خوب...بریم سراغ کارگاه

ببینید همونطور که از اسمش برمیاد با هم در مورد اسرار نفوذ در افکار دیگران بحث میکنیم و میتونم بهتون قول بدم مطالبی که براتون میگم گاهی اوقات اونقدر براتون جالب و هیجان انگیز باشن که یهو ناخودآگاه جیغ بکشین...البته اوایلش مقدمات هستن دیگه

 

ببینید قرار نیست ما در فکر یکی با نیرو های ما فوق بشر نفوذ کنیم چون این کار مرد کهن میخواد ولی از روش های بسیار جدید و آزموده شده حتی توسط خودم براتون میگم چطوری حرف بزنید یا چا اعمالی رو انجام بدین و یا چه واکنشایی داشته باشید تا همه در برابر خواسته های شما سر تعظیم فرود بیارن و در برابر درخواست های شما نه نیارن...

از همین الان بگم در بعضی از بخشایی که قراره با هم کار کنیم ممکنه یه سری عقیده داشته باش این کارا غیر اخلاقی هست و طرف ناخودآگاه مجبور میشه درخواستتون رو بپذیره...ولی در این مورد هم میشه بحث کرد....به شخصه این موضوع رو در بیشتر مواقع  قبول ندارم ولی بعضی کتابا و بعضی مقالات در مورد قوانین ترغیب و قوانین نفوذ گفتن درست نیست...قضاوت با خودتون...توصیه منم اینه فقط اینارو یاد بگیرین...ولی سعی کنید خودتون باشید و اینارو تو راه درست استفاده کنید

اصلا ببینیم اینایی که قراره بگیم چیه؟

ببینید ما هر روزه با هزاران نفر در ارتباطیم...هزار آدم با افکار و اخلاق مختلف...کارهای تکراری و موقعیتی در جامعه اجتماعی داریم.اگر از فردا یاد بگیریم چطوری رفتار کنیم که بشه در بین همه مثل یه رهبر و کسی باشیم که همه رو حرفش حساب میکنن و هیچ وقت درخواستتون رد نشه زندگیمون کاملا عوض میشه

 

هر امری نظری حرفی بود تمام قد به گوشم 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 7/8/1390 - 19:29 - 0 تشکر 381124

سلام و عرض ادب به تمام دوستان

این کارگاه یکم دیر تشکیل شد ولی بی شک با مطالب جالبش براتون جبران میکنم

جدای این ....این کارگاه صرفا علم محض نیست و ممکنه خیلیا خیلی چیزا بلد باشن که به دردمون بخوره و میخوام شرکت کنند و این الماس رو با علمشون بیشتر و بیشتر تراش بدن

خوب اگر سوالی حرفی بود کاملا در خدمتم

موضوع آخر هم اینکه بخش بخش براتون میزارم و در بالای پاسخ ها مثل پاسخ پایین شماره میزارم که بدونید جدید اومده یا نه

با آرزوی موفقیت برای همه ی شما

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 7/8/1390 - 19:32 - 0 تشکر 381125

سلام

خب برا من اون ردیف اول سه صندلی بذارید.. لطفا کنار پنجره باشه :))

توضیحات مقدماتی خوب بود.. تا ببینیم بعدا چه گفته خواهد شد :دیی

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 7/8/1390 - 19:33 - 0 تشکر 381126

شماره 1 

اول از همه قبل از بازگویی رازها آدمارو خلاصه در زمینه برخورد با عوامل دسته بندی کنیم چون نیاز میشه:

دسته ی اول:آدمایی هستن بسیار ریز بین و منتقد...فقط و فقط منتقد..اونا ریز ترین جزئیات اون عامل رو هم میبینن و ایراد میگیرن و به طور مثال اگر بهشون کنترل یه تلویزیون رو بدیم اولین کانالی که میاد اگر یه فیلم وسترن باشه گیر میدن این تفنگی که داشت 7 تا تیر جا میشد چطوری صدای 8 شلیک اومد؟این اشتباهه...این که نشد فیلم....اصلا همشون همینن...مثل اون یکی که.....

دسته ی دوم:آدمایی هستن که در برخورد با عوامل خوب و خوش بین هستن و سعی میکنن بهترین تصمیم رو بگیرن...عموما تو قشر متوسط هستن و جامع بین هستن و اگر تلویزیونی جلوشون باشه میبینن و لذت میبرن

دسته ی سوم:ادمایی که خلاق هستن...اونا وقت نمیزارن فیلم ببینن...اونا تلویزیون رو میسازن و از زاویه ای دیگه هم دنیا رو میبینن و هیچ عاملی نمیتونه اونارو شکست بده

البته این دسته بندی ما از لحاظ کلی برخورد با عوامل بود ....

حالا ما در اینجا میخوایم شما بدونید در برابر این سه دسته آدم مختلف چیکار کنید و حتی اون دسته ی اول رو هم ترغیب به انجام درخواست شما کنن...این کار خیلی راحته...حتی دسته سوم هم رام میشن...خیلی آسون...مثال میزنم...هرکسی باشیم با هرجور زندگی وقتی سربازی میریم بعد از یک هفته عادت میکنیم موهامون تراشیده باشه.لباس مخصوص بپوشیم و هفته ای یکبار به خونه زنگ بزنیم و ....یا مثلا بازی فوتبال...چرا حتی بدترین و خشن ترین آدما خطا نمیکنن؟خوب یه قانونه ولی هردوی ایناو هزاران مثال دیگه واسه اینه که شما تو گروهی قرار گرفتین که همه فکر میکنن اون یکی این قانون رو پذیرفته و میترسن اعتراض کنن که نکنه از چشم همه بیفته و تک و تنها باشه...یه مثال کوچیک بود ایشالله کامل یاد میگیریم

قسمت اول(در مورد مقدماته و قسمتای بعدی بسیار هیجانی تره)

شما باید آدما رو خوب بشناسید و پیش بینی کنید چه کارایی قراره انجام بدن اصلا یکی از اصول اینکار اینه که خوب درک کنید... شما تو زندگیتون شاید اینکار نکنید ولی تمامی هتل هایی که میرین به خوبی از این مورد استفاده کردن و میدونن که باید تلفن های راه دور رو با هزینه دو برابر بدن(چون شما مجبورید) و هزینه غذاهایی که در یخچال داخل اتاقتون هست رو 5 برابر حساب کنن(چون شما جای دیگه نمیرین بخرین.مثال:رانی 2500 تومان) چون میدونن ممکنه حوصله شما سر بره و سینما و تئاترشون یا بعضی هتل های پیشرفته که ایران هنوز ندیدم به هر اتاق اینترنت پرسرعت بدن با قیمت چندین برابر ولی اینا از اصول پیش پا افتاده هستن و قراره ما کولاک کنیم در کنار هم و فراتر از این مهندسی های ذهن آماتوری فراتر بریم

بگذریم...بهش میرسیم

خوب...ما قراره یه عملی رو انجام بدیم که باید طرف رو متقاعد کنیم.اولین اتفاق چیه؟

درسته...برخورد...یا نزدیک شدن به هم.یا تماس .. در این مورد باید بگم توانایی بالای مغز تو پالایش افراد اینطوره که در کمتر از 4 ثانیه در مورد طرف قضاوت میشه..اکثر اوقات هم پاسخ ما به شخص مقابل نه هست...هنوز ندیده.نشناخته.حتی سلامی هم نشده ولی نه...این شخص به نظرم یه جوریه...نه نمیخوام باهاش حرف بزنم و....دلیشم وجود ضمیر ناخودآگاهه...ضمیر ناخوودآگاه به محض اینکه آدمی بیاد توسط مغز کل هیکل جسم صورت حتی ساعت و بند کفش پالایش میشه و ضمیر ناخودآگاه هم اینو به شبیه ترین آدمی که قبلا دیده وصل میکنه و میگه تو پرونده هامون نسبت به این آدم دید خوبی هست یا نه دید بدی هست

ولی موضوع اینجاست که اگر ظاهری خوب داشته باشید و اگر خوشگل باشید به قولی تو چشم طرف مقابل بله هستین یعنی برای قدم اول تو چهارثانیه اول که برخورد دارین جواب به شما اینه:شاید بله...نمیدونم

تو این چهارثانیه حتی به هم نگاه هم نکردینا...خواستم پالایش مغز رو بگم...حالا خوشگلی اندام و صورت که هدیه ی خداست حرفی نیست ولی ظاهر رو میشه خوب کرد تا پاسخ اولیه مثبت رو بگیریم چون قراره به جاهای جالبتر برسیمJ

این از این...حالا وقتی نزدیک هم میایین...ببینید سلام رو بدون شک با لبخند داشته باشید که نیازی به اثبات هم نیست در مورد نزدیک شدن یا نشدن که بسیار بسیار مهمه بگم براتون که تو همه ی آدما یه حریم خصوصی برای خودشون دارن که حتی دوست ندارن صمیمی ترین دوستاشون به اون حریم بیان و بسیار براشون زننده هست...خود شما الان فرض کنید بهترین دوستتون جفت جفت به شماست میخواد مطلبی رو بگه...خوب زیاد راحت نیستین...همه همینن یه فاصله حدودی 40 سانتی باید رعایت شه این نکته وقتی که شما جثه ی بزرگتر داشته باشید خیلی اهمیتش بیشتر میشه وگرنه طرف مقابل انزجار پیدا میکنه حالا شما بدو آهو بدو...

خوب حالا چند نکته رو براتون لیست میکنم تا بهتر دسترسی داشته باشیم و متوجه بشیم که تو برخورد با شخص مورد نظر که میخواییم پاسخ مثبت ازش بگیریم یا اینکه متقاعدش کنیم رو رعایت کنیم:

1-همیشه طبق عقاید وسلایق و ظاهر طرف مقابل رفتار کنید تا بهترین برداشت ذهنی در طرف مقابل ایجاد شه یا شایدم اینکه اون برداشت اشتباهی که به واسطه تجارب بد داشته از ذهنش پاک شه

2-اگر طرف مقابل زن هست(شما چه مرد هستین چه زن) سعی کنید افتاده باشید و سطح نگاهتون پایینتر از سطح نگاه طرف باشه.اینو هم تو تحقیق ها گفتن آقایون که در مواردی که سطح نگاه پایین تر بوده اون خانم احساس امنیت و آرامش بیشتری داشت

3-حتما بپرسید واقعا مشتری شما یا هر کس دیگه که با اون معامله و تبادل نظر میکنید چی میخواد؟دقیقا چی میخواد؟ بیشتر کارمندان با اینکه سالهای سال کار میکنن هنوز از رئیسشون نپرسیدن واقعا ازشون چی میخواد؟دقیقا چی؟

4-همونطور که طرف مقابل حرف میزنه حرف زده شه بهتره...اگر طرف مقابل شمرده شمرده و با آهنگ آروم حرف میزنه خوب شما هم همینطور بشین

5- نمیدونم چقدر مهمه ولی همه جا اکیدا توصیه شده از عطر استفاده کنید و به همون اندازه هم گفتن اصلا زیادی نزنید که نتیجه معکوس داره

6-اگر به هر دلیلی استرس دارین و عصبی هستین مشتری یاطرف رو سمت راست خودتون بنشونید چون این امکان رو به شما میده نیمکره سمت چپ مغزتون اروم تر باشه راحت تر باشه...بیشتر توضیح دادنش تخصصی میشه که خداییش خودمم بلد نیستم

7-در امتداد احساسات طرف حرکت کنید ولی شما هم جوگیر نشید بدتر کنید.مثلا اگر گفتن عجب آدمایی پیدا میشن لباسم نو بود با ماشین رد شد گند زد بهش شما بگین واقعا شورشو در آوردن دیگه نیایین قصه ی خودتونو و تمام خانوادتون که همین اتفاق واسه تک تکشون افتاد رو هم بگین...

8-با اصطلاحات شخص مقابل حتما اشنا بشید و تو زمینه کاری و تحصیلیش تا حدی بلد باشید این خیلی موثره چون طرف شمارو آدم خودی و دلسوز خودمونی تلقی میکنه

9-همیشه سعی کنید شنوا باشید...همیشه درک کنید حتی اگر درک نمیکنید...همیشه طرف مقابل رو برای خودتون قهرمان تصور کنید و بهش بگین چطوری به اینجا رسیدی؟همه عاشق اینن داستانشون رو تعریف کنن..بعدا خود به خود این اتفاق میفته که اون طرف شمارو قهرمان میدونه...(قابل اثباته)

10-پیدا کردن دشمنی مشترک:این واقعا کارسازه...مثلا اینکه بدونیم طرف از ساختمون کهنه ای که توشه راضی نیست و ما هم از اوضاع خراب خونه ای که یه بساز بنداز ساخته و رفته گله کنیم(داره موضوع غیر اخلاقی میشه نه؟ حالا اطلاعات صرف هستن و یادگیریشون خیلی به درد بخوره)

11-اینم یکی از موضوعات مهمه که بد نیست بدونید زیاد مرتبط نیست وقتی یه فهرستی داریم که به فرض 30 تا عنوان توش باشه بی شک افراد اولی رو به یاد دارند(در اکثر اوقات اولی یا دومی رو انتخاب میکنند ولی وحی منزل نیست این اتفاق بیفته ممکنه یه اسمی عنوانی خیلی چشمگیر باشه و ...) ولی در کل اینجوریه که در فهرستها این اتفاق میفته...ازون مهمتر برای اطلاع عمومیتون بگم اگر قراره نامزد انتخاباتی دانشگاه یا هرجای دیگه بشین اگر هرکسی میتونه 10 دقیقه حرف بزنه و بلافاصله بعد زا آخرین سخنرانی آخرین نماینده از بین حضار رای گیری بشه بنا به شرایط یا باید اولین نفر باشین یا اخری...چطوری؟اگر کلا دو سه تا کاندید هستین و ظرف 15 دقیقه همه سخنرانیا تموم میشه اگر اولین نفر نباشین رای های حضار رو از دست دادین(وحی منزل نیستا...ممکنه یکی متنش کولاک باشه) اگر زمان زیاد باشه مثلا تعداد کاندیداها زیاد باشن یا زمان سخنرانیا زیاد باشه باید آخرین نفر باشین تا حرف و ذهنیت شما رو تو ذهنشون گنگ نداشته باشن...خلاصه اگر زمان بین اولی و آخری کم بود اول باشین و برعکس . برای مثال میگم:همرو خبر ندارم برای اونایی که میدونم میگم برای انتخاب شورای شهر یه شهر تو شمال تو محلات مختلف فرمهای مختلف دادن که ترتیب اسامی فرق داشت...جالبه تو اکثر محلاتی که اسامی ای که از بین 15 نفر اول نوشته میشد تو اون محلات بیشتر رای میاووردن...

12-نگاهاتون خیلی مهمه...اصلا سعی نکنید پیچیده باشه نگاهاتون...عادی و دوستانه

13-این مورد رو اعتراف میکنم خیلی سخته ولی اگر بعضی مشکلات و محدودیت ها نبود توضیح میدادم این موضوع چقدر جالبه...و اون هم نفس بودن هست

یعنی ریتم نفس کشیدن شما با ریتم شخص مقابل یکی بشه...خوب خیلی سخته...و فقط محض اطلاع عمومی بود

مورد آخر هم بگم که سعی کنید دیگران رو که طرف مقابلتون قبول داره تایید کنید با این کار انصاف خودتونو تایید میکنید 

نکات دیگه رو نمیگم که بخودی وقت گیر نباشه وهمینطور محدودیت در بیان بعضی موارد دارم و به قسمتای هیجانی کار میپردازم

ادامه دارد................................................................... 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 7/8/1390 - 19:47 - 0 تشکر 381136

یه چیز دیگه هم که کاربردیه و جلوتر لازممون میشه رو بگم که بعدها به دردمون میخوره تو بررسی شرایط آدماست

منظورم اینه چطوری بفهمیم یکی راست میگه و یکی دروغ؟

ببینید اگر تو اینترنت بگردین خیلی چیزا در این مورد پیدا میکنید ولی ما راه دیگه ای میگیم...تو جاهای دیگه گفتن و ما هم یه دور خلاصه میگیم و اگر شما هم نکته ای به ذهنتون رسید دریغ نکنید به شدت استقبال میکنیم
اینکه رنگشون عوض میشه
اینکه حرکات تند چشم دارن
عرق کردن
ضربان تند قلب
و اینکه مهم هم هست اینه که خوشون رو زیادی بیخیال جلوه بدن

ولی یه شیوه ای که هیچ جا بیان نشده مشاهده ی مسیر دید هست
حالا میگم چطوری ولی بدونید تمام این کارگاه آموزشی بطور مطلق قرار نیست رو همه جواب بده...بنا بر اکثریت هست وگرنه کلوئنز هنرپیشه معروف استاد این کاراست چطوری میخوایین بفهمیم چی تو سرشه؟کلا گفتم واسه اکثریته

خوب مشاهده مسیر دید برای اینکه بهفمیم طرف راست میگه یا نه

ببینید وقتی من از شما بپرسم اسمتون چیه و یا اینکه دیروز سر سفره ناهار چی بود و اینارو برام بگین بلافاصه سلول های مغزیتون میرن سمت بایگانی شما در نیمکره سمت چپ و اطلاعات رو گرفته و به زبون میارنو ناخود آگاه چشمتون به سمت چپ یا در مواقعی به سمت راست میره(حالا بالا و پایین رفتنش بحث خیلی زیادی داره که میگذریم)ولی وقتی از شما میخوام که خودتونو در ماشین دلخواهی که فعلا ندارین تصور کنید و بهم بگین چه خبره بی شک اینبار نیمکره سمت راستتون کار میکنه چون یک تخیل هست و هیچ بایگانی ای در این زمینه ندارین و احتمالا چشماتون به سمت راست میره
حالا این چپ و راست رفتن چشم رو زیاد مد نظر نمیگیریم چون بنا به شرایط مختلف اتفاقات مختلف می افته ولی از یه طریق میشه تا حد زیادی فهمید طرف داره از تخیل استفاده میکنه یعنی بلا به دور دروغ میگه یا نه راست میگه

ازین طریق که اول سوالاتی بپرسیم که میدونیم راست میگه مثلا اگر قراره ماشینتون رو ببرین پیش یه صافکار که میشناسینش و میخوایین بدونین تا کی حاضر میشه وقتی رفتین پیشش اول سلام و ازین حرفا بعد بپرسین سفری که هفته پیش داشت چیکارا کرد؟چطوری بود؟
اون مثلا تعریف میکنه ایجا رفتیم اونجا رفتیم شما به مسیر دیدش توجه کنید و ببینید مسیر دید و حالت های بدنش چطوریه؟بلافاصله بپرسین ماشین کی حاضر میشه؟اگر در حین گفتن اینکه هفته ی دیگه حاضره مسیر دیدش عوض شد و همچنین حرکاتای بدنش بدونید کاسه ای زیر نیم کاسست:))ولی نه به طور قطع هاااااا

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 7/8/1390 - 19:49 - 0 تشکر 381139

dehkade2010 گفته است :
[quote=dehkade2010;591792;381125]سلام

خب برا من اون ردیف اول سه صندلی بذارید.. لطفا کنار پنجره باشه :))

توضیحات مقدماتی خوب بود.. تا ببینیم بعدا چه گفته خواهد شد :دیی

سلام

به به

دهکده ی گرامی

قدم منت گذاشتین

هر امری نظری حرفی بود تمام قد درخدمتمااااااااا

هرچیزی داری که به این مورد مربوط میشه اماده ایم بشنویم:) 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 7/8/1390 - 20:49 - 0 تشکر 381158

سلام.

منم اومدمااااااااااااااا

بگو بگو یاد بگیریم.چقدر باحاله

          کربلای جبهه ها یادش به خیر       سرزمین نینوا یادش به خیر               

 

       "شادی روح امام و شهدا صلوات"          

 

                                               

 
 
شنبه 7/8/1390 - 21:42 - 0 تشکر 381194

سلام مجدد

خیلی خوب و جالب.. ممنون.

در مورد دروغ هم خوب شد گفتید.. چون می خواستم بپرسم

منم یه چی در مورد سلام کردنا بگم:).. خونده بودم که موقع سلام کردن، اسم اشخاص یا لقبشون رو به کار ببرید... که باعث افزایش صمیمیت میشه.

در مورد برخورد اول هم، به جز ظاهر و قیافه، لبخند هم خیلی موثره :))

تابعد!

یاحق

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 7/8/1390 - 22:5 - 0 تشکر 381207

سلام
بابا سلطان بی خیال، بذا زندگیمونو بکنیم، بذا همینجوری عادی بمونیم.
واقعا هیجان انگیزه، من می خونم ولی می دونم خیلی بی جنبه ام، وای به روزی که من همچین قدرتی کسب کنم، کارگاه توپی به پا کردی، موفق باشی.
یا علی

يکشنبه 8/8/1390 - 1:10 - 0 تشکر 381239

سلام
خیلی جالبه و واقعا کاربرد داره
تا اینجا که خیلی خوب بود مخصوصا دورغ

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
يکشنبه 8/8/1390 - 9:10 - 0 تشکر 381262

sardarane_eshgh گفته است :
[quote=sardarane_eshgh;461195;381158]

سلام.

منم اومدمااااااااااااااا

بگو بگو یاد بگیریم.چقدر باحاله

سلام به به سردار عزیز...نزن این حرفو خودت که یه پا روانشناسی...

اگر چیزی بلدی دریغ کنی نامردیا:)

موفق باشی 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.