در این آشپرخانه کوچک جانبازی با همسرش دارد شام می پزد
بعد از مدتی من را به خانه آوردند و پس از چند روز دوباره به جبهه اعزام شدم. درعملیات فاو من فرمانده پیک ستاد فرماندهی و مسئول اطلاعات عملیات بودم و حدود 20 موتورسوار تحت فرمان من اخبار و نامههای محرمانه را جابجا می کردند. 6 ماه در فاو مستقر بودیم تا اینکه زمان عملیات فرا رسید. وقتی از اروند عبور کردیم عملیات آغاز شد در حین عملیات من به سرعت با آر پی جی در حال فرار بودم چون یک هواپیمای عراقی بازهم من را تعقیب می کرد. پیش از این کارخانه نمک توسط گلوله های شیمیایی مورد حمله قرار گرفته بود و منطقه کاملا آلوده بود. در حین فرار زنجیر ایست بازرسی یکی از نگهبانیها باز نشده بود و من با همان شدت به زمین خوردم و خاک آلوده وارد دهان و پوستم شد.
وقتی که زمین خوردم هواپیما به به سمت من شلیک کرد و از ناحیه دست و پا و چشم مجروح شدم. حتی پزشکان بخشی از روده های من را کوتاه کردند. در عملیاتهای دیگر هم چندین بار ترکش خوردم که هنوز تعداد زیادی ترکش در سر و سینه ام وجود دارد.
و اما امروز 23 سال از جنگ می گذرد. ایرج باباجانپور قهرمان ملی و جانباز 70 درصد که سابقه منهدم کردن ده ها تانک را دارد در خانه ای 35 متری و اجاره ای در منطقه سبلان تهران زندگی می کند. این جانباز امروز پدر خلیل 28 ساله، چمران 27 ساله، سلمان 25 ساله و قطع نخاع، زهرا 24 ساله و زهره 20 ساله است.
جانباز باباجانپور می گوید: برای درمان مصدومیت شیمیایی و ترکشهایم مجبور شدم به تهران نقل مکان کنم. امروز حدود 6 سال است که در تهران هستم ولی نمی دانم چرا پرونده جانبازی ام هنوز از شمال به تهران منتقل نشده است. البته بنیاد شهید تهران گفته است ما قبول نمی کنیم پرونده به تهران منتقل شود.
روز جانباز کسی یک پیامک هم برای ما ارسال نمی کند
الحمد لله حقوق ماهانه بنیاد شهید برای جانبازان 70 درصد خوب است ولی من تمام زندگی ام را با صد میلیون قرض و بدهی برای درمان فرزندم سلمان هزینه کردم. سلمان موقع شیرجه زدن در دریا دچار قطع نخاع شده و تحت درمان قرار دارد. خانه ای که اکنون در آن زندگی می کنیم 5 میلیون رهن و ماهانه 220 هزار تومان کرایه اش است. الحمدالله خدا را شاکر هستم که زنده ام و نفس می کشم هر چند دیگر یادمان رفته جانبازیم چون حتی در روز جانباز دیگر کسی یک پیامک هم برای ما ارسال نمی کند.
هر چند روزگار سختی داریم ولی تنها آرزویمان دیدار با رهبر انقلاب است. زیرا دیدن سیمای ایشان است که به ما روحیه و خون تازه می دهد.
---------------------
گفتگو و عکس از سید هادی کسایی زاده