• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن نصف جهان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
نصف جهان (بازدید: 3296)
شنبه 30/7/1390 - 6:19 -0 تشکر 378404
یك ساعت با كودكان سرطانی بیمارستان امید

 

به گزارش ایمنا تماشای بازی و خنده‌های کودکان همیشه بزرگ‌ترها را به وجد می‌آورد حتی اگر هیچ نسبت سببی یا نسبی با کودک نداشته باشند. خیلی از افراد مسن اوقات فراغت خود را در پارک‌ها می‌گذرانند تا از شادی‌های کودکانه خستگی دوران کهولت را ساعتی هم که شده فراموش کنند.
اما کودکانی هم هستند که دوست دارند بازی کنند اما رمق بازی کردن ندارند، دوست دارند بخندند اما روزهای طولانی در بستر بیماری خوابیدن لبخندشان را کم رنگ کرده است و شاید جلوی سایر هم‌سالانشان از موهای کم‌پشتشان خجالت می‌کشند.
در یکی از گوشه‌های انتهایی بیمارستان سید‌الشهدای اصفهان بخش کوچکی وجود دارد که وارد شدن به آن به شدت احساسات تازه‌واردان را تحریک می‌کند. این جا بخش کودکان سرطانی است. نزدیک در ورودی بخش، دختر بچه‌ی چهار ساله‌ای با گریه سعی می‌کند خودش را در پشت پدر پنهان کند و مادر سعی دارد با انواع شیوه‌های کودکانه دخترک را به راه رفتن راضی کند. فاطمه سرطان خون دارد و زمانی‌که نزدیک بیمارستان می‌شوند سختی شیمی درمانی را حس می‌کند. او تنها ۴ سال سن دارد و از دو سالگی درمان را شروع کرده است.
ورود به بخش و عیادت از این کودکان آداب خاصی داشت؛ ما برای ورود به این بخش اجازه نداشتیم و بیشتر از چند قدم نتوانستیم جلوتر بریم.اما آنچه مشاهده کردیم استقبال گرم بسیاری از والدین کودکان از ملاقات کنندگان بود چرا که برخی از این کودکان ماه‌هاست که روی تخت بیمارستان بستری هستند و ورود هر تازه واردی تنوعی است برای روحیه‌ی خسته‌ی آن‌ها و والدینشان.
این بخش با تلاش‌های بی‌وقفه پزشکان و کادر درمانی برای کاهش رنج بیماران و روحیه بخشیدن به خانواده‌ها مشکلات زیادی دارد که هر یک از آن‌ها باری است به دوش والدین این کودکان رنجور.
روز جهانی کودک. مسوولان این بیمارستان قصد دارند با همکاری موسسه محک که یکی از موسسات حمایت از کودکان سرطانی در سطح کشور است جشنی را به همین مناسبت در سالن کنفرانس بیمارستان برگزار کنند.
همه بچه‌هابه این جشن دعوت شده بودند اما فقط تعدادی از آنها که تاب و توان حرکت داشتند و وضعیتشان نسبت به دیگران بهتر بود اجازه شرکت در این جشن را داشتند.
با تمام کمی و کاستی‌ها بخش کودکان سرطانی بیمارستان سید‌الشهدا در مقایسه با بسیاری از استان‌ها وضعیت مطلوب‌تری دارد. بسیاری از هزینه‌های بستری شدن در این بخش رایگان است و پرسنل این بخش به گفته‌ی همراهان و بیماران بیش از توان خود به بیماران خدمت می‌کنند.
بعد از بازدید کوتاهی از بخش کودکان سرطانی همراه با تعدادی از بچه‌ها که ماسک روی صورت داشتند و غم چهره‌شون را پشت اون پنهان کرده بودند راهی محل برگزاری جشن شدیم.
وقتی وارد سالن شدیم بچه‌های زیادی با خانواده‌هاشون با صورت رنگ شده منتظر شروع جشن بودند اگه نقاشی چهره‌هاشون رو پاک می‌کردن می‌فهمیدی درد یعنی چی و هزاران صفحه غم بر دلت ورق می‌خورد.
جشن با تلاوت آیات نورانی قرآن که توسط یکی از همین بچه‌ها قرائت شد کلید خورد و در ادامه پخش موزیک‌های شاد و جذاب لحظاتی غم را از چهره‌هاشان گریزان می‌کرد.
همه سعی داشتن برای لحظه‌ای هم که شده لبخند را بر لبان میهمانان این جشن جاری کنند که خوشبختانه در ظاهر هم موفق بودند در کنار معصومه نشستم ۸ ساله بود اهل نجف‌آباد و کلاس اولی از ۳ سالگی با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد وقتی از حس حضورش توی این جشن پرسیدم خدارو شکر کرد و گفت خوشحالم که برای دیگران مهمم. از آرزوهاش که پرسیدم چشماشو زیر انداخت و گفت آرزو دارم خوب بشم برم زیارت امام رضا(ع).
محدثه ۱۱ سالش بود کنار دست معصومه نشسته بود، آرزوش از آرزوی معصومه بزرگ‌تر بود، آرزو داشت بره زیارت خانه خدا و برای خودش و همه بیمارا دعا کنه.
علی که ۷ سالش بود از کنارم رد شد صداش کردم کنارم نشست، قیافه جذابی داشت با لبخند و روحیه‌ای مضاعف به سوالام جواب می‌داد از آرزوهاش که پرسیدم یه کامپیوتر می‌خواست و آرزو داشت وقتی بزرگ میشه یه مغازه کامپیوتر فروشی داشته باشه.
از لابلای صندلی‌ها که رد می‌شدم نگاهم به پسرکی تنها افتاد که با بی حالی در یکی از صندلی‌ها جای گرفته بود وقتی کنارش نشستم مودبانه سلام کرد اسمش امیر حسین بود از حضور توی این جشن هیچ حسی نداشت و از آرزوش که پرسیدم اشک توی چشماش حلقه زد و گفت: آرزویی ندارم.
برنامه‌های متنوعی در طول برگزاری جشن اجرا شد، رقص کردی، پانتومیم، پخش سرود و آهنگ‌های شاد و جذاب و در آخر هم کیک تولدی در بین بچه‌ها تقسیم شد.
از دیشب که برگشتم خیلی ذهنم مشغوله، مدام قیافه ی خیلی از بچه هایی که توی بخش بستری بودن از جلوی چشمام رد می شه،دلم می خواد خودم دوباره برم ملاقاتشون،مخصوصا دو تاشونو خیلی دوست دارم ببینم.یکی شون یه پسره ۱۴ ساله بود.سرطان ریه داشت،استخوناش زده بود بیرون،تمام دستش سوراخ سوراخ بود.باورتون نمی شه ولی من تا حالا بچه ای به این با ادبی ندیده بودم.خیلی وقت بود که اون جا بستری بود.از قیافش می شد خوند که افسرده ی ماژوره...

 

 

 

 

 

 



التماسش کردم که بیاد توی مراسم ما،ولی نیومد.فکر کنم تنها چیزی که از زندگیش دیده بود سرطان بود، و تنها چیزی که از زندگیش ‌می‌خواست مرگ بود.
یکی دیگشون که خیلی هم باهاش صحبت کردم یه دختره ۲ ساله بود.اسمش فرشته بود،از ظاهر خودش و مادرش می شد خوند که واقعا بی بضاعتن.من با عروسک باهاش صحبت می کردم.مادرش می گفت تا حالا عروسک نداشته، نمی تونه با عروسکا ار تباط بر قرار کنه.می گفت از وقتی اومده بیمارستان دیگه حرفم نمی زنه.یک لحظه خودم رو جای اون مادر گذاشتم.فکر کنم هر سوزنی که به بچه ش میزنن مثله یه میخه که در بدن مادرش فرو می برن...

 

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
شنبه 30/7/1390 - 17:31 - 0 تشکر 378592

سلام
خدا همه فرشته های کوچیکو به خونه برگردونه.
یا علی

شنبه 30/7/1390 - 21:50 - 0 تشکر 378725

سلام
توی همین شب عزیز شب دحوالارض از خدا می خوام که همه بیماران سرطانی از جمله این کوچولو های نازنین و شفا بده و تا بتونن با سلامت کامل به زندگیشون ادامه بدن

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

چهارشنبه 4/8/1390 - 6:45 - 0 تشکر 380003

منبع گزارش ؟

هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك  گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

حافظ عليه الرحمه

امضا: نيري

جمعه 6/8/1390 - 16:31 - 0 تشکر 380786

سلام
نوشتم كه خبر گزاری ایمنا

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.