• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعلیم و تربیت (بازدید: 1023)
جمعه 29/7/1390 - 19:48 -0 تشکر 378201
هفده راهکار برای مشکلات نوجوانان

 

 

1- شناخت شخصیت نوجوان:

ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):

از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری:

در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.

4- آموزش:

مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌های نوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:

ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد می‌کنیم.

6- اعتماد سازی:

باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:

ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:

ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

9- الگوهای رفتاری والدین:

نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.

10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:

خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

11- گوش دادن:

با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.

12- تکیه بر نقاط قوت:

با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش قوتش را تجلی بخشیم.

13- انتظار به اندازه:

با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

14- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:

نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

15- مشورت با نوجوان:

نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:

همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.

17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:

نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.

منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران

جمعه 29/7/1390 - 21:3 - 0 تشکر 378235

با نام خدا و سلام
همکار عزیز ضمن عرض خوشامد مجدد خدمت شما و تشکر از ایجاد این تاپیک اگر موافقید هر کدوم از این اصول هفده گانه را بصورتی بازتر مورد بحث و نقد قرار بدیم و اطلاعات کامل تری اگر هست بگذاریم
اگر موافقید از فردا کار برسی این اصول را شروع کنیم

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

جمعه 29/7/1390 - 22:41 - 0 تشکر 378290

teachman گفته است :
[quote=teachman;521731;378235]با نام خدا و سلام
همکار عزیز ضمن عرض خوشامد مجدد خدمت شما و تشکر از ایجاد این تاپیک اگر موافقید هر کدوم از این اصول هفده گانه را بصورتی بازتر مورد بحث و نقد قرار بدیم و اطلاعات کامل تری اگر هست بگذاریم
اگر موافقید از فردا کار برسی این اصول را شروع کنیم

سلام و تشکر
اما به دلیلی که کمی سرم شلوغه ممکنه فقط هفته‌ای یکی دو بار بتونم بیام حالا فردا دوست دارید راجع به کدوم بند صحبت بشه؟

جمعه 29/7/1390 - 22:43 - 0 تشکر 378294

golbanukhanom گفته است :

سلام و تشکر
اما به دلیلی که کمی سرم شلوغه ممکنه فقط هفته‌ای یکی دو بار بتونم بیام حالا فردا دوست دارید راجع به کدوم بند صحبت بشه؟
teachman گفته است :
[quote=golbanukhanom;334358;378290][quote=teachman;521731;378235]با نام خدا و سلام
همکار عزیز ضمن عرض خوشامد مجدد خدمت شما و تشکر از ایجاد این تاپیک اگر موافقید هر کدوم از این اصول هفده گانه را بصورتی بازتر مورد بحث و نقد قرار بدیم و اطلاعات کامل تری اگر هست بگذاریم
اگر موافقید از فردا کار برسی این اصول را شروع کنیم

من بند یک را باز می کنم امیدوارم شما و سایرین نیز همراهی‌ام کنید به خصوص برای باز کردن سایر بندها با تشکر

جمعه 29/7/1390 - 22:48 - 0 تشکر 378296

golbanukhanom گفته است :

من بند یک را باز می کنم امیدوارم شما و سایرین نیز همراهی‌ام کنید به خصوص برای باز کردن سایر بندها با تشکر
golbanukhanom گفته است :

سلام و تشکر
اما به دلیلی که کمی سرم شلوغه ممکنه فقط هفته‌ای یکی دو بار بتونم بیام حالا فردا دوست دارید راجع به کدوم بند صحبت بشه؟
teachman گفته است :
[quote=golbanukhanom;334358;378294][quote=golbanukhanom;334358;378290][quote=teachman;521731;378235]با نام خدا و سلام
همکار عزیز ضمن عرض خوشامد مجدد خدمت شما و تشکر از ایجاد این تاپیک اگر موافقید هر کدوم از این اصول هفده گانه را بصورتی بازتر مورد بحث و نقد قرار بدیم و اطلاعات کامل تری اگر هست بگذاریم
اگر موافقید از فردا کار برسی این اصول را شروع کنیم

شناخت شخصیت نوجوان و جوان و حالات آنان





مقدمه

دوران نوجوانی و جوانی با دوره های قبل و بعد آن تفاوت های اساسی دارد.شخصیت آنها بتناسب رشد كرده است ولی صفت شاخص آن سستی پیوند میان عوامل متعدد شخصیت است و این امر خود سبب پیدایش صفات، حالات و رفتارهائی می شود كه برای مربیان مسأله آفرین می شوند.
اینان افرادی مغرور و خودخواه، برتری طلبند و پرتوقع، در مواردی جبارند و متكبر، اخلال و تخریب در كارشان بچشم می خورد و اندیشة اینكه بزرگ شده اند و حتی بیشتر از پدر و مادر می فهمند آنان را در اشتباهی عظیم می افكند.
در اثبات شخصیت و عظمت خود اصرار می ورزند و سعی دارند نظرات خام خود را بر دیگران تحمیل كنند. اثبات این امر از طریق مخالفت با دیگران، خشونت های سخت و گاهی تندروی های بیحساب است. عكس العملهائی كه بروز می دهند بسیار نامطلوب و گاهی برافروزنده شعله خشم والدین و مربیان است.

غرور آنان

جوانی سن غرور و بلندپروازی است، دوران رشد شهوت و غضب است، دوران غفلت و بیخبری است و دوران مواجهه با خطرات است.
این غرور برای شان نوعی مستی میآورد آنچنان كه به خاطر آن به همه متلك می گویند، از همه انتقاد میكنند یا مباحثه میكنند نه برای روشن شدن حقیقت، بلكه برای محكوم كردن.
بخاطر غرور در مسابقات شركت میكنند تا ركوردی بدست آورند و یا شیفته اعمال ممنوع و خطرناك میشوند تا غرور خود را ارضا كنند، گاهی فكر میكنند به انجام همه كارها توانایند. همه چیز را میدانند و حتی والدین خود را گیج و بی اطلاع و افكارشان را پلاسیده میدانند. بخاطر غرور همه آنهائی كه بخواهند برخلاف نظرشان رأیی دهند محكومند.
بخاطر غرور از زیر بار پذیرش مسؤولیتی كه مورد پسندش نیست طفره میرود و یا چیزی را كه شخصاً مفید تشخیص داد بدون مشورت با دیگران به دنبالش روان میشود.جنبه انفرادی و تك روی در او قوی است و دیگران، حتی بالغان را با دیده بی اعتنائی می نگرد. این غرور بر تمام تمایلاتش غلبه كرده و حساسیت فوق العاده ای در او نسبت به دیگران پدید آورده است.
اینان بهمان میزان كه احساس غرور میكنند در برابر دیگران احساس شرمساری و خجلت هم دارند و در عین شرم خودخواهی و بیقیدی كودكانه خود را نیز حفظ مینمایند. مغرور ولی بخود و به قدرت و علم خود اعتماد ندارند. طالب داشتن خوی و خصایص بزرگسالانند.

خودپرستی آنان:

اینان در این سن زیاد بخود اهمیت میدهند و حالت پرستش و دوستی خود (نارسیسم) در آنان بحد اعلی میرسد. از حدود سنین 13-14 اندیشه شان متوجه خودگرائی میشود. تصویری ذهنی از خود پیدا میكنند كه مجموعه ای فشرده از تجارب و ادراكات اولیه و حال و ایستادگی در رفع و جبران ضعف های دوران كودكی است.
خودپرستی آنان با اثبات شخصیت همراه است آنچنان كه می خواهد همه او را بنگرند و نگاه كنند. طرز تفكر او هم خودپرستانه است، درباره خود می اندیشد، و از دیدن زیبائی های خود لذت می برد. اینان حتی در مواردی به فكر تماشای زیبائی های خود می افتند و به خود عشق می ورزند.
خودپرستی شان اگر مهار نشود آنها را آنچنان از درك حقایق عاجز میكند كه جز خود كسی را نمی بینند و حتی دوست دارند دیگران از آنان پیروی كنند. از علل انحراف و تن دادن به جرم برای جوانان خودپرستی آنهاست كه جلوه آن را در عربده كشی ها، ارعاب و تهدیدها، تخریب ها اعمال خودسرانه شان می بینید و از این طریق می خواهند زمام امور را در دست گیرند.
در مبادلات فرهنگی در مواردی بحث از عظمت و شخصیت خود دارند كه این خود سبب عرض اندام ها به رخ كشیدن ها تفوق نشان دادنها و پوشاندن نقاط ضعف خویش است كه البته می بایست در آنها اصلاح و تعدیل گردد.

برتری جوئی:

تشخص طلبی و برتری جوئی از صفات و ویژگی های آنهاست كه البته دارای ریشه غریزی و درونی است و در مواردی بعلت تربیت غلط تعدیل شده و حتی اوج گرفته است. او میخواهد از دیگران برتر و بزرگتر باشد و دیگران بر این برتری او را تأیید كنند و از این طریق او صاحب رتبت و مقام و قدرتی باشد.
برخی از اینان برای اثبات برتری خود بدلایل خنده داری متوسل میشوند. مثلاً مدعی میشوند كه یكی دو كلاس از دیگران بیشتر خوانده اند، نماینده فرهنگ نسل جدیدند، به فرهنگ پیران انتقاد دارند. خودخواهی و برتری طلبی شان آنها را وادار میسازد كه دائماً خود را با دیگران بسنجند و ابعاد حیات خود را با دیگران مورد مقایسه قرار دهند و متوجه عیب خود نشوند.
در آنها گاهی میل و رغبتی پدید می آید برای انجام كارهای بزرگ عملی و اجتماعی كه البته در مواردی میتواند موفقیت آمیز باشد ولی این امر قربة الی الله نیست بلكه میخواهد مردم او را بزرگتر و برتر بدانند و البته برخی از آنان كه در این راه نتوانند موفقیتی بدست آورند سرخورده شده و از میدان بدر میروند.
تصور و گمان شان این است كه میتوانند همه چیز را بشناسند و حتی تشخیص آنها از تشخیص دیگران برتر و درست تر است. چه بسیار از آنان كه برای اثبات برتری خود به تندخوئی و ستیزه جوئی می پردازند و میخواهند از این طریق بر دیگران مسلط شوند.
بعضی از اینان كه برای اینكه شخصیت كاذب شان شكسته نشود و ارزش موهوم خود را حفظ كنند در برخی موارد به كارهای احمقانه ای دست می زنند و گناهان بزرگی را مرتكب میشوند. قدرت طلبی و حب ریاست و برتری جوئی از تمایلات نیرومند و خطرناك است كه اگر مهار نشود عقل و حیات را تیره میسازد.

رقابت:

در این سنّ مسأله رقابت با دیگران و چشم و هم چشمی ها مطرح است. اینان دوست دارند چون قهرمانان مورد نظر و موفق به جلب توجه شوند بدین نظر به كارهای عجیب و غریب دست میزنند و با هر كس از در رقابت وارد میشوند.
رقابت ها اگر موفقیت آمیز باشند شخصیت عاطفی شان را ارضا كرده و برای شان غرور و سربلندی می آورد و چنانچه توفیقی در پی نداشته باشد كارشان را به عداوت و كینه توزی منجر خواهد كرد. بهنگامی كه می بینند دیگران از آنها جلو زده اند فوق العاده ناراحت شده و بیقرار میگردند مخصوصاً اگر این امر در حضور جنس مخالف باشد.
امكان رقابت در سایه آزادی ها تأمین میشود او بدین نظر در جستجوی آن آزادی مورد نظر است و اگر با وجود آن آزادی و امكان باز هم از عهده برنیامد شروع به دلیل بافی كرده و سعی دارد ثابت كند در همه حال او از دیگران برتر است ولی شرایط برای او مساعد و با او همراه نیست.
در جنبه رقابت ممكن است او ابتدا از تحصیل و درس با همسالان برنامه خود را آغاز كند و در آن گاه كه در این زمینه موفقیتی تحصیل نكرد از طریق بازی، ورزش، هنر و دیگر راهها وارد شود و در همه حال بنحوی گوی سبقت را از دیگران برباید.

پرتّوقعی

جوانی سن پرتوقعی است و این توقع خود ناشی از خودپرستی و مهم دانستن خویش است. انتظار دارد كه همه در خدمت او باشند، برای او فكر كنند بدون اینكه انتظار این داشته باشند كه او هم در صدد جبران برآمد.
بخاطر پرتوقعی مشكل پسند است، از همه ایراد میگیرد. سخنان و اظهارنظرهای متضاد و متناقض دارد خواهش هایش در مواردی حادّ و غیر قابل تحمل است. هر تمایلی او را به تصمیمی وامیدارد و به راهی سوقش می دهد. بر اثر آن توقعی میكند اگر چه برای او نفعی در بر نداشته باشد.
بخاطر پرتّوقعی میخواهد كه او را قدر و مرتبت نهند، دوستش بدارند، با زبان تملق درباره اش سخن گویند، در همه محافل حرف و سخن او باشد و چون چنین امری محقق نمی شود مدّعی میگردد كه دیگران او را درك نكرده اند و قدر و رتبتش را نمی دانند و بدین نظر نسبت به آنان بدبین است آنچنان بدبین است كه برخی این مرحله از حیات را دوره بدبینی و منفی بافی نام نهاده اند.
هم چنین بعلت پرتوقعی وابستگی فوق العاده ای در زمینه تملك دارد. برای لباس و دیگر وسایلش ارزش فوق العاده ای قائل است. برای وسایل و ابزارش دیدی انحصاری دارد و میخواهد همه اشیاء مربوط به خود را در جائی اندوخته و از چشم متجاوزان دور نگه دارد.

رازداری:

نوجوانان و جوانان در رابطه با گروه و دسته خود راز دارند آنچنان كه نمی گذارند مسأله ای اگر چه بی اهمیت از بین آنها نفوذ كرده و به دیگری برسد. این مسأله در بین آنها كه دسته ای و باندی تشكیل میدهند بیشتر به چشم میخورد.
رازداری در بین دختران بیشتر رایج است. سعی دارند آن را در دفترچه خود بنویسند و نگذارند معلمان، دوستان و حتی مادرشان از آن سر درآورد. حالت انحصار طلبی آنها در رازداری عجیب است. حتی ممكن است در این راه به دروغ گوئی هائی متوسل شوند. ادای مظلومیت درآورند تا در آن خود را بیخبر از مسأله ای نشان دهند.
ضمناً این نكته قابل ذكر است آنچه آنان بحساب راز و سرّ میگذارند چیزی نیست كه چندان قابل ذكر باشد، امری است قراردادی كه در آن تعهّد سپرده اند مسأله را با كسی در میان نگذارند و مطلب فیمابین را مخفی دارند. شاید بعدها در مراحل آینده حیات از این همه پافشاری در رازداری آنهم بر سر چنان مسأله پوچی خود بخنده آیند.

كمك رسانی ها:

نوجوان و جوان به تناسب سن و مقتضای حیات عاطفی و هیجانی خود دلی سرشار از شوق به محرومان و ضعیفان دارد. در آنجا كه مسأله كمك خواهی و نیاز طلبی مطرح باشد با سر و جان بدان مقصد میدود. البته او همان كسی است كه در خانه اگر پدر و مادر خود را تشنه بیابد آب به حلق شان نمی ریزد ولی در رابطه با دیگران این چنین است كه تصویر شد.
این امر از آن بابت است كه گفتیم او برتری طلب و خودنما و خواستار نام و شهرت و آوازه است. اگر در خانه تلاشی كند مسأله علنی و آشكار نمی شود و صدای تبریك و احسنت و مرحبا گوئی دیگران بلند نمی گردد در حالیكه در میان جمع وضع بر عكس است و اقل مسأله این است كه عده ای شاهد تلاش و كوشش او هستند.
بدین سان وضع عاطفی او متوجه كمك به مظلومان و محرومان است و زیر بازوگیری ها و شركت در مؤسسات خیریه و دفاع از مظلوم. ولی اگر در این راه موقعیت او معرفی شود و دیگران آن را ببینند برای او كمال مطلوب خواهد بود.

رغبت ها و آرزوها:

جوانی از دیدی به معنی خواستن بیش از پذیرفتن و تحویل دادن است.خواسته های متعدد و متنوعی فكر و ذهن او را بخود مشغول میدارد و دائماً در صدد دستیابی بدانهاست.
تمایلات شان در اوج است. اهداف بلند و بزرگ و حتی در مواردی هدفهای عالی ولی محال الوصول در آنان پیدا میشود كه برای دستیابی بدانها به تلاش و كوشش می پردازند. این تلاشها در نزدشان آنچنان آشكار است كه اگر آرام باشند شگفت انگیز مینمایند.
آنها دوست دارند ره صد ساله را یك شبه طی كنند، درس نخوانده ملاّ شوند، مردم دوست شان بدارند، او را بستایند، با اهمیت تلّقیش كنند. میخواهند به تشكیل خانواده و زندگی بیغم و بی دردسری دست بیابند، از والدین خود بی نیاز و مستقل باشند و...
سلیقه های آنان در این رغبت و آرزو و مبتنی بر تجارب شخصی، خوانده ها و شنیده هائی است كه دوستان و معاشران به آنان القاء میكنند. حق است بگوئیم كه در این رغبت ها و آرزوها خوابهای شیرینی می بینند و در رؤیائی اگر چه در بیداری غوطه ور میشوند.

شنبه 30/7/1390 - 20:54 - 0 تشکر 378698

با نام خدا و سلام
ممنون از اینکه خودتون بحث را شروع کردید من امروز اینترنتم بشدت مشکل داره باور کنید یکساعته معطل شدم تا این صفحه بالا اومد
بحثتون را مطالعه می کنم و پاسخ را خواهم گذاشت

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

يکشنبه 1/8/1390 - 22:14 - 0 تشکر 379218

با نام خدا و سلام
موضوع جالبی هست و مطالب خوبی هم مطرح شده میخوام بگم که برخی از این رفتار ها را بوضوح در رفتار پسر 15 ساله ام می بینم و خیلی ممنونم بابت ایجاد این تاپیک و نکات خوبی که مطرح کردید

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

سه شنبه 3/8/1390 - 14:22 - 0 تشکر 379750

با نام خدا و سلام
در ادامه و تکمیل کننده مباحث فوق من هم به موضوع بلوغ در این دوره سنی می پردازم

یكی از جنبه های مهم و مؤثر در شخصیت نوجوان بلوغ است. در زمینه تحول بلوغ، دو جریان فكری وجود دارد: گزل(Gesel) می گوید: بلوغ رشد مداوم و پیوسته ای است كه از كودكی شروع و بدون انقطاع ادامه می یابد كه گاهی سریع و گاهی كند است و نمی توان برای آن خصوصیات و ساختمان معینی ذكر كرد و آن را دارای مراحلی دانست. پیاژه(Piaget) و والون(Wallon) معتقدند: رشد متشكل از مراحل و دوره های متفاوتی است و هر مرحله ساخت ذهنی مربوط به خود را دارد و بهّ دلیل همین ساخت، هر مرحله از سایر مراحل جدا و مجزّا است؛ مثلاً، دوره نوجوانی دوره آشوب درونی و انقلاب شخصیتی است، در حالی كه دوره كودكی دوره آرامش و سكون است و رشد آن آهنگ یك نواختی دارد. دوران بلوغ كه بابحران مواجه می شود، تغییراتی در كل شخصیت فرد ایجاد می كند. در آغاز نوجوانی، كودكان بیش تر به دوره سریعی از رشد جسمانی(جهش) گام می گذارند و صفات ثانویه جنسی در آن ها بروز می كند. این تغییرات در دوره ای تقریباً دو ساله رخ می دهد و با بلوغ جنسی به اوج خود می رسد. تا سنین ۱۱ سالگی متوسّط قد و وزن دختر و پسر یكسان است و از آن پس دختران پیشی می گیرند و پس از دو سال، پسران جلو می افتند و تا آخر عمر این روند ادامه دارد. البته تفاوت های فردی را نباید از نظر دور داشت، چه بسا بعضی از پسران زودتر از دختران بالغ شوند. آب و هوا و مناطق جغرافیایی و نوع تغذیه در سرعت بلوغ اثر می گذارد.

انواع تغییراتی كه با شروع دوره نوجوانی رخ می دهد عبارت است از:

الف. تغییر در اندازه بدن: در دوران ۳ تا ۴ ساله بلوغ، قریب ۲۰ ـ ۳۰ كیلو گرم به وزن و ۲۰ ـ ۳۰ سانتی متر به قد نوجوان اضافه می گردد. در این دوران به طور كلی، هم اعضای بیرونی متحول و دست خوش تغییر می گردد و هم اعضای درونی.
ب. رشد صفات اولیه جنسی: اندام های جنسی كه وظیفه تولید مثل را بر عهده دارند در این دوره رشد می كنند. این تغییرات بر اثر فعالیت غدد هیپوفیز، آدرنال(فوق كلیوی) و غدد جنسی به وجود می آید.
ج. رشد صفات ثانویه جنسی: از هنگام بلوغ تفاوت های دختر و پسر كاملاً آشكار می گردد و هر قدر بلوغ بیش تر پیشرفت كند این تفاوت ها بیش تر می شود. این صفات عبارتند از: رشد عمومی مو در بدن، تغییرات پوستی، فعالیت بیش تر غدد چربی، تغییرات صدا كه به صورت صدای زیر در دختران و صدای بم در پسران ظاهر می گردد.

نویسنده: محمدرضا محمدی
منبع: خبرگزاری فارس

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

يکشنبه 8/8/1390 - 20:50 - 0 تشکر 381473

با نام خدا و سلام
اما راهکار دوم : اصل تغافل
نقش تغافل در تربیت

تغافل یعنی ما به چیزی آگاهی داشته باشیم اما به دیگران طوری وانمود کنیم که آن چیز را نمی دانیم و از آن اطلاعی نداریم .گاهی تغافل در برابر خطاها و لغزشهای دیگران سلاح موثری می تواند باشد که ما جهت حفظ آبرو عظمت و ابهت خود و دیگران، خود را به تغافل بزنیم، گویا که دیگران خطاهایی را انجام داده اند اما ما آنها را نمی دانیم.

ازعلی(ع) روایت شده که فرموده است: از لغزش های مردم تغافل کن کارت ستوده می گردد.

البته تغافل در برابر لغزشها یی صورت می گیرد که کوچک و قابل اغماض باشد و امید به اصلاح گناهکار می رود. اما در برابر هر عمل ناشایستی نمی شود تغافل کرد. بلکه ضرورت را ایجاب میکند که ما نسبت به آن عکس العمل نشان داده و جلوی خطا کار را بگیریم.

تغافـل در راستای پوشانیدن عیوب و حفظ آبرو دیگران است. چیزی که مکتب اسلام بر آن تاکید نموده است همچنین از آنجا که حفظ یکپارچگی روحی و شخصیت کودک امر مهمی برای ما است لذا با این وسیله ما می توانیم از درهم شکستن شخصیت آنها جلوگیری کنیم به این امید که کودک ما به راه مستقیم هدایت شود و بزرگی روح آن محفوظ بماند.

از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: نیمی ار فرد با ایمان تغافل است.
نوشته: بهمن رحمانی

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

شنبه 21/8/1390 - 14:10 - 0 تشکر 386855

با نام خدا و سلام
در نبود صاحب این تاپیک من مورد سوم را که توجه به اصل راهنما بودن برای جوان بجای آمر و دستور دهنده بودن را توضیح میدم:
یکی از مهم ترین نکات در شکل گیری رابطه ای دوستانه با فرزند این است که همیشه از موضع آمرانه با وی سخن نگویید و همیشه آمرانه با وی برخورد نکنید. مگر می شود همیشه به فرزندتان دستور بدهید و در عوض از وی بخواهید همچون یک دوست با شما صمیمی باشد؟ سعی کنید در کنار موضع یک پدر یا مادر در برخی اوقات با وی نرم تر و صمیمی تر برخورد کنید. اگر با موضوعی موافق نیستید او را به جای نهی کردن راهنمایی کنید و همیشه این اصل را به جای دستور دادن و امر و نهی کردن انتخاب کنید و در اولویت قرار دهید.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.