گوشه ای از زندگی مرحوم حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی سالار روحانی زاهد و با تقوای سمنان
عالم ربانی ، روحانی سخت كوش، متهجّد، الگوی صفا و صمیمیت و صداقت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ آقا علی سالار قدس الله روحه در سال 1307 هجری شمسی پای به جهانی نهاد كه عمری تلاش صادقانه و مشقّات فراوان در انتظارش رقم می خورد. خانواده اش متدیّن و از نظر مادّی متوسط بودند و همین تدیّن سبب شد كه ایشان با عشقی زایدالوصف بسوی علوم مقدس دینی كشیده شود و كسوت مقدّس پیامبر (ص) را بتن پوشد و بهمین جهت بعنوان طلبه ای عازم مشهد مقدس شد.
علی رغم شرایط سخت مالی و اقتصادی و دوری از خانواده تحصیلات دوران سطح را بپایان رساند . در این مدت توانست از محضر اساتیدی چون مرحوم آیت اله میلانی و مرحوم سبزواری كسب فیض نماید پس از مراجعت به سمنان تحصیلش در محضر علمای بزرگوار سمنان ادامه یافت .
ترویج مبانی مقدس شرع را در مسجد صاحب الزمان محلات كه امامت جماعت آنجا را نیز عهده دار بود آغاز كرد. دیری نپایید كه صراحت لهجه و صفای باطن او خیل مشتاقان موحّد را به آن مسجد كشید.صمیمیّت و صفای همراه با شجاعت او آنچنان نظام ستمشاهی را به وحشت انداخت كه هر روزه گزارشی از گفته ها و عملكردش توسط مامورین ساواك گزارش میشده است كه پرونده بدست آمده از ساواك منحله رژیم طاغوت موید همین گفتار است.
یاد حمله مكرر عوامل طاغوت به منزل ایشان و ضرب و شتم و دستگیری و زندانی نمودن این روحانی جلیل القدر خاطر هر انسان آزاده ای را می آزارد و قلبش را جریحه دار می كند.
بخاطر داریم و فراموش نخواهیم كرد كه هنوز جای ضربات بر سر مباركش بهبود نیافته بود كه مجدّدا" مورد ضرب و شتم قرار میگرفت و عمّامه مقدّسش بخونش رنگین می شد.
دستگیری و تبعید او بزندان گرگان به عنوان روحانی پیرو خط امام (ره) و ضد رژیم منفور پهلوی همراه با حبس و شكنجه را مردم عزیز سمنان به یاد دارند و در دفتر خدای در هم كوبنده ی ستمگران ثبت و ضبط می باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل گروهك ها بویژه منافقین و فداییان باصطلاح طرفدار خلق سنگر مسجد ایشان با حضور مردم حزب الله و بسیجیان مخلص چون كوهی استوار و قله ای فتح ناشدنی ایستاد . بهمین دلیل بارها در برنامه تهدید و ترور قرار داشت . مشخصا" در سال 63 اطلاعاتی كه از خانه تیمی منافقین معدوم در خیابان طالقانی سمنان بدست آمده حاكی از آن بودكه ایشان و تعدادی از روحانیون و بعضی نیروهای حزب اللهی در برنامه ترور آن ناجوانمردانبودند كه بحمدالله نافرجام ماند "تبت یدی ابی لهب و تب "
همچنین در فاجعه ی خونین مكه در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجّه سال 1407 قمری، كه هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فریضه الهی برائت از مشرکین بودند به دست ماموران دولت وهابی عربستان سعودی مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفته و سر مباركشان شكسته شده بود.
در جنگ تحمیلی و طول هشت سال دفاع مقدس بارها همگام با بسیجیان در خط مقدم جبهه حضور یافته ، آماده ی شهادت بود اما تقدیر الهی چیز دیگری بود .
در محیط كشاورزی نیز با اقتدا به مولایش علی (ع) نه تنها در پی رفع مشكلات كشاورزان بود بلكه خود نیز با كار و تلاش یاد آور زحمات آن پیشوای معصوم (ع) بود.
ایشان منشا خیرات و بركات زیادی برای مردم بودند و به همین جهت به كمك مردم خیّر و نیكوكار موسساتی نظیر ، صندوق قرض الحسنه والفجر ، كتابخانه ، فروشگاه تعاونی مصرف حزب الله و موسسه ی خیریه ی حضرت ولی عصر (عج) با برنامه هایی مانند جلسات قرآن ،عقاید، ورزش،خیاطی ، و هنری و رسیدگی بمشكلات كشاورزی ، عمران و آبادانی ایجاد نمود.
از خداوند متعال برای آن راحل بحق پیوسته حشر با سرور شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) مسئلت می نماییم .
عاش سعیدا" و مات سعیدا"