و بوسه بر پلاک ماشین
حاج آقای وفایی- مدیر مدرسمونو می گم- خاطره ای رو تعریف کرد که هر وقت یادش میوفتم، مو به تنم سیخ می شه:
تو یکی از شهرستان های دور از مشهد ماشینمو پارک کرده بودم (ماشینشو یادم هست. یه جیپ قراضه بود که هر وقت روبروی مدرسه می دیدمش حساب کار می یومد دستم که حاج آقا دیگه تو مدرسن! ). یه وقت متوجه شدم، پیرمردی جلوی ماشین خم شده و به کاری مشغوله...کنجکاو شدم. خوب که دقت کردم، متوجه شدم پیرمرد در نهایت سادگی و عشق و صفا خم شده و پلاک ماشین رو می بوسه. دست می کشه و به صورتش می ماله... .
بغض راه گلومو بسته بود........و...
و ماشین پلاک مشهد بود... .
بچه ها! خیلی ها آرزوی یه زیارت امام رضا(ع) به دلشون مونده و تا آخر عمر امکانشو پیدا نمی کنن بیان زیارت. این پیرمرد به عشق امام رضا(ع)پلاک نمره مشهد رو می بوسه؛ ولی ما که پنج دقیقه با حرم فاصله داریم... .
............................................................................
پی نوشت 1: آره والله! حکایت ما مشهدیا مثل اون ماهی تو دریاست. ماهی تا وقتی تو امواج خروشان غلط می زنه قدر آبو نمی دونه؛ ولی کافیه یه لحظه تو خشکی بیفته. بیا و ببین برا یه قطره آب چطور دهنک می زنه.
پی نوشت 2: یاد ایام حجره نشینی بخیر. گاهی وقتا کلاس درسو رو پشت بوم مدرسه برگزار می کردیم. فاصله زیادی تا حرم نبود و منظره گنبد و بارگاه حسابی دلربایی می کرد. بچه ها اسم پشت بومو گذاشته بودن کلاس با صفای امام رضا(ع).شبایی که هوا گرم می شد، رخته خوابامونو می بردیم پشت بوم پهن می کردیم. به گنبد زل می زدیم تا خوابمون می برد. صبح هم صدای مناجات حرم بیدارمون می کرد.یادش بخیر!
پی نوشت 3: پنجره حجره ی ما رو به حرم امام رضا (ع)باز می شد. منم در طول عمرم یه بار نطق شاعریم گل کرد و گفتم:
پنجره حجره من باز شود رو به بهشت هاتفی زدرون ندا داد کی نیک سرشت
تو را چه حاجت است به خلد برین خلد برین رشک برد برین بهشت
جالبش اینه که یه روز دعای ندبه رفتم مسجد محلمون دیدم مداح داره همین شعر منو با سوز می خونه. جای "پنجره حجره من" گذاشته بود "پنجره دل من". چطور به اون رسیده بود نفهمیدم(راضی نیستم این کرامتو تا شهید نشدم جایی نقل کنید).
پی نوشت 4:یادش بخیر! یه استاد منطق داشتیم. یه روز اومد کلاس وگفت: ما 6/6/66تو جبهه بودیم بچه ها گفتن ببینین 7/7/77کجایین و چیکار می کنید. امروز 7/7/77 است . حالا امروز من به شما می گم: بچه ها ببینید8/8/88کجایینو چه پخی برا خودتون شدین.
حالا فردا 8/8/88است و من هنوز هیچ ... نشدم
فردا می خوام برم حرمو برای 9/9/99 دعا کنم
نوشته شده توسط محمد هادی میهن دوست
منبع