سلام
اینروزها قیمت تخم مرغ داره سر بفلک میزنه.شونه ای هشت هزار تومن.قیمتش داره از قیمت مادرش هم بالا تر میره..کیلوئی 2500تومن...دیگه یواش یواش باید خواب اینو ببینیم که هر موقع گرسنمون میشد سریع چند تا تخم مرغ میشکستیم تو ماهی تابه ودلی از عزا در میا وردیم...این شعر جالب رو که درد دل ما با تخم مرغه انتخاب کردم ..امیدوارم خوشتون بیاد
تا خداوند دوعالم روی ماهت آفرید
کس ندیده مثل تو اینگومه زیبا وسفید
روزگاری بهر ما کوکو واملت می شدی
ای عسل بانو چرا گشتی زچشمم ناپدید
گرچه تخم مرغ باشی ،تخم چشمان منی
بی خبر بالا نشین گشتی وکس رویت ندید
از گرانی تو مادر زار وعریان وخجل
استرس بگرفته هی اینسو وآنسو می دوید
فکر مادر باش چون از قیمت بالای تو
منجمد گردید واز شرم وحیا کنجی خزید
تاج بابایت زسر افتاده بر سر می زند
زان شبی کز بیست وسی آن قیمت بالا شنید
شانه هایت جان پناه جمله ی مخلوق بود
ضربتی از این گرانقدریت آمد بس شدید
از خر شیطان بیا پایین وبا ما رابیا
تا شنیدیم از تو قیمت عقل ما از سر پرید
پا بپای مادرت هی رو به بالا می روی
مرحمت فرموده وبر سفره ی ما پا نهید
شاعر:مصطفی جهانمردی(شهرضا)