تبیان، دستیار زندگی

"چه کنم؟ ای زندگی!!!یکسال است که پشت کار می دوم؛ باز هم کارم گیرم نمیاد. چار سال درس خوندم هیچ بدردم نخورد. کاش که  درسا رو نمی خواندم، یگان وظیفه می گرفتم که از این غم خلاص می شدم."

 سلام دوستان عزیز.......

این تاپیک به درخواست دوست عزیز  mehdishams ایجاد شده......از شما دوستان عزیز میخوام که بیاید تو این تاپیک به مشکلات کاری دانشجویی و راهکار حل اونها بپردازین..... وبرای اونایی که تازه دانشجویین سپر بالا شین و یادشون بدی از همین اول راهی باید چیکار کنن...

منتظرم....

خوب اینم اولیش که ب بسم الله رو خودم گفته باشم.......بقیش با شما:

****در طرف تقاضا شرایط بدتر است‌؛ زیرا اکثر تحصیل‌کرده‌ها قاعدتا می‌بایست جذب سازمان‌های وابسته به دولت شوند‌؛ ولی بر طبق سیاست‌گذاری‌ها، دولت و سازمان‌ها و بنگاه‌های دولتی در حال کوچک شدن هستند و اگر استخدامی‌داشته باشند‌، در بیشتر مواقع کیفیت تحصیل اهمیت زیادی ندارد و بیشتر ماهیت روابط است که امکان اشتغال را به وجود می‌آورد. (‌نسبت فارغ‌التحصیلان به تعداد افرادی که در هر سال استخدام می‌شوند، بسیار بزرگتر از یک می‌باشد‌.) به علاوه شرایط استخدام به ترتیبی است که کیفیت تحصیل تاثیری بر میزان حقوق و مزایای افراد ندارد. به عبارت دیگر اگر به هر طریقی بتوان در یک سازمان دولتی استخدام شد‌، فرق معنی داری نمی‌کند که دانش‌آموخته شده در چه سطحی باشد‌.

بسم الله
خب من از خودم میگم

قرار نیست صرف دانشجو بودن شرایط کاری رو رقم بزنه
واضح تر اینکه اشتباهه اگر کسی درسی رو بخونه و مدرکی رو بگیره که بره سر کار یا شغلی

تحصیلات میتونه تاثیر داشته باشه اما به نظر من فاکتور اصلیش نیست .
تحصیلات داشتن در مرحله ی اول ، شناخت دنیای علمی برای یک دانشجو باید محسوب بشه و اینکه شخصیت علمی پیدا کنه و فرهنگش بره بالا !
دیدش بزرگ بشه
فکرش باز بشه و ....

نتایج تحصیل به نظر من اگر این موارد باشه خیلی ارزش مند خواهد بود نسبت به اینکه بخواد موقعیت شغلی یک فرد رو صرفا ایجاد کنه

من خودم شخصا رشته های فلسفه و حسابداری خوندم اما همه میدونیم که خیلی از رشته های انسانی خصوصا فلسفه و منطق نمیتونه جایگاه مناسبی برای کار ایجاد کنه .
یا در رشته ی حسابداری ، وقتی من تحصیل میکردم ، هدف اصلیم آشنایی با مبانی اقتصاد نظری و کیفیت رشد اقتصادی در جوامع بود ....
نه اینکه به این امید باشم که جایی کار حسابداری انجام بدم ! چون چندان هم از این شغل خوشم نمیاد !!!!!

در آخر اینکه ،
کار و فعالیت جسمی و ذهنی هر چه باشد شرافتمند و با ارزش است حتی اگر بیل زنی باشد که در عکس مشاهده میشه ....
چرا که عالم ترین فرد روزگار هستی در تمام علوم و فنون ،یعنی امام علی ع به عنوان الگوی ما شخصیتی بود که از هیچ کاری ابا و خوفی نشان نمیداد حتی چاه کندن و درخت کاری .

سلام
به نظر من همه مثل شما فکر نمیکنن.........خوب خودتون بگید کسی هست که بدون علاقه رشته ای رو بخونه ای تازه خوند حالا دوست داره که تو رشته که تحصیل کرده بره سر کار ....تازه تا جایی هم برای استخدام مدرک مهمه...

خوب دلیل بعدی رو میگم:
دلیل برای میزان بالای بیکاری در بین تحصیل‌کرده‌ها‌، سطح انتظارات است‌. آنان دیگر حاضر نیستند با حقوق پایین مشغول به کار شوند یا هنگامی‌که کارهای پیشنهادی به میزان کافی با سطح تحصیل‌شان انطباق ندارد‌، دلیلی نمی‌بینند که آن را بپذیرند‌.

سلام
ما كه تابستونی رفتیم كارآموزی. اونجایی كه ما بودیم اكثر كارای مهندسی مهم و پیچیده رو خارجی ها انجام میدادن. حقیقتش فكر نكنم تو ایران كارای مهندسی زیاد انجام بشه. خیلی كارا اسمشون مهندسیه ولی در واقع اپراتوریه. من هم كمی نگران شدم كه آینده چه كار باید بكنم؟

سلام........

قبول داری هر ادمی به اندازه خودش از زندگی سهم داره.............من تعیین میکنم که سهمم چقده نه هیچ کس دیگه........

الان به این فکر کن کدوم  استعدادت بهتر میدونه باعث پیشرفتت بشه....تو هیچیت ازاین مهندسا کم نیست.......فقط ببین الگو و هدفت چیه ...........یادت باشه وقتی همه چی تعیین شده و حساب شده باشه دیگه غمی وجود نخواهد داشت........دیگه تو نیستی که میری سمت کار......زمینه هابرایتو فراهم شدن و اون میاد سمتت..........

به نام خدا - سلام .

بله من با minaret عزیز موافقم . مخصوصا رشته ی ما زیاد توش نمی شه از مهندسیش استفاده کرد مگر پروژه های خاص . بیشتر اپراتوری نصیب ما می شه .

مشکل اینجاست ما بچه های ریاضی بیشتر تئوری خوندیم و سر کار مشکل داریم . باید تو تحصیل علاوه بر تحصیل کمی هم با صنعت اشنا شیم تا به مشکل نخوریم .

سلام به همه دوستای خوبم
یه سلام ویژه به مهیار گلم
ببین نمی خوام منفی بافی کنم نمی خوام ازآدمایی باشم که فقط نیمه خالی لیوان رو می بینن اما من براساس تجربه خودم تو دنیای کوچیکی که توش دارم زندگی میکنم می گم به قول استادمون عدالت یعنی هر چیزی تو جای خودش قرار بگیره من اگه خیلی خوب درس بخونم اگه تلاش کنم بهترین باشم فارغ التحصیل که شدم باید اونقدر تو نوبت مجوز بمونم که موهام مثل دندونام سفید بشه بعد اونوقت یکی که یه ترم درمیون مشروط می شه با صد میلیون بدون نوبت داروخونه میزنه تازه کلاسم واسه ما می ذاره!!!اییییییییینه هر کاری سرمایه می خواد مهم توزیع درست سرمایه است دولت می تونه از بی سرمایه ها!!حمایت کنه ....

منم در ادامه ی حرفای minaret بگم کاملا درست میگه
تو تمام کارخونه ها و شرکتا همینه
چون مهندس حقوقش بالاست و برای هر کارخونه و کمپانی ای نمیصرفه ....عوضش میاد اون کارایی که میخواد رو به کارگری که یکم با هوشه آموزش میده 100 تومن میزاره رو حقوقش میگه برو واحد مهندسی
البته کار هم کم نیست
من مثل شماا نمیگم بیل زنی و این کارا رو کنیم نه
میشه مهارتامونو افزایش بدیم تو سن کم بجای اون کارگر مهندس نما کار کنیم...البته این هم یه راهه دومین بحث اینه چرا حتما اونی رو که درس میخونیم باید باشه؟کار میتونه هرچیزی باشه...کار زیاده به نظرم

سلام
اینجوری که وقت بزاریم درس بخونیم تموم انرژیمونو تلف کردیم.........
ببینید مثلا شما آقایون .بخواید کارمتد بشید باید سربازی رفته باشید ..سربازیم که بعد درستون باید برید تا خوب مریایی رو هم بهتون بدن........خوب تو تمام اوقات دانشجوییتون میخواید فقط درس بخوتید و بیکار باشید .......نمیشه که پس میرید یه چایی کار میکنید با چقدر حقوق!!!!!!!!!!
حالا مدرکنتون رفته بالا دیگه نمیتونید به همون کار قبلی اکتفا کنید ..پس میگن چی؟
انتظارتونو بیارید پایین تا بتونید برید سرکار !!!خیلیا با کار اول به یه جای بهتر میرسن ..........نه این که همه توقع دارید از همون اول به همه مقامات برسید!!