توجه و یادگیری
توجه تا حد زیادی بر آنچه یاد می گیریم اثر می گذارد. از نظر روان
شناسان، توجه شامل سه فرایند مرتبط با یکدیگر است. اول، انسان برای تحلیل
اطلاعات نیاز به تمرکز گیرنده های حسی خود بر منبع اطلاعات( تحریک ) دارد.
گاه این نوع توجه را سوگیری توجه یا سوگیری گیرنده می نامیم. دوم، حتی وقتی
که افراد توجه خود را بر منبع اطلاعاتی مفروضی متمرکز می کنند، تنها بخشی
از اطلاعات ارائه شده را به طور انتخابی پردازش می کنند. این نوع توجه که
به ساختار فکری فرد بستگی دارد، توجه انتخابی نامیده می شود. سوم، به دلیل
محدودیت ما در پردازش اطلاعات، قادر به کنار آمدن با انبوهی از اطلاعات و
یا موضوعات پیچیده نیستیم. یکی از روش های کنار آمدن با انبوهی از
اطلاعات، یافتن ساختار زیربنابی اطلاعات است. ما از میان دیگر چیزها ، در
جست و جوی چیزهایی هستیم که قابل گروه بندی و یا قطعه قطعه شدن باشند. یکی
از دلایل استخدام راهنما به هنگام سفر آن است که راهنما به ما در کنار آمدن
با پیچیدگی های محیط جدید کمک می کند. راهنما کمک می کند تا بر آنچه باید
ببینیم و یاد بگیریم تمرکز کنیم( توجه انتخابی ) . علاوه بر این، آنها اغلب
اطلاعاتی را در اختیارمان قرار می دهند که به سازماندهی و معنا بخشیدن به
اطلاعاتی می انجامد که بر گیرنده های ما تاثیر می گذارند. برای رساندن این
مفهوم که به ویژگی های سازمان یافته موقعیت پی ببریم، از کلماتی چون
دریافت، معنی و درک استلفاده می کنیم. آنچه به خاطر می آوریم تصاویر،
موضوهات، و داستان هاست؛ گاه بخش هایی از اطلاعات نامربوط را به طور تصادفی
به خاطر می آوریم.
آیا توجه به طور ارادی قابل کنترل است؟
فقط بخشی از توجه به طور ارادی کنترل می شود. برای مثال، هنگامی
که در محیط چیز جدیدی ارائه می شود، توجه به طور معمول به سوی این منبع
جدید تحریک معطوف می شود. اگر به خاطر ناتوان بودن از درک اطلاعات قادر به
پردازش آن نباشیم، توجه ما احتمالا تغییر جهت می دهد. در مواجهه با
اطلاعاتی که قبلا پردازش کرده ایم نیز توجه ما به چیز دیگری معطوف می شود.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد، احساس یکنواختی می کنیم. اگر در توجه فرد تغییر
ایجاد شود، در یادگیری او نیز تغییر ایجاد می شود. لذا کنترل توجه ، کلید
یادگیری موثر است.