اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (حمد/6 )
« لاصلاة الا بفاتحة الكتاب» هیچ نمازی نیست مگر اینكه سوره حمد در آن خوانده شود .
به عنوان یك فریضه، بر همه امت پیامبر(ص) واجب است كه در نمازهایشان این آیه را بر زبان جاری كنند و از خداوند هدایت را طلب نمایند .
خواندن همه ادعیه مستحب است و عبارت « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» ، دعایی است واجب.
طبق این آیه همه ما قابلیت هدایت پذیری داریم مگر نه خداوند امر نمیكرد در نمازهای روزانهمان این خواهش و طلب را مطرح كنیم .
اندیشه صحیح این است كه باور كنم میتوانم مسیر درست را بیابم و با طی طریق به مقصود برسم. باید این نیاز را به خدای سبحان اعلام كنم و رسیدن به مطلوب را طلب نمایم ، و خداوند همین درخواست را مقدمه وصول قرار خواهد داد.
تصور اشتباهی است كه از ابتدا خود را ناكام تصور كنیم. گمان بریم كه پا در راه میگذاریم ولی در نیمه مسیر میمانیم و به مقصود مان نائل نمیشویم .
ضمیر ناخودآگاه ما هوشیار است آنچه كه در ذهنمان جای میدهیم و برزبانمان جاری میكنیم، به عنوان برنامهای جدی ، توسط ضمیر ناخودآگاهمان پیگیری میشود. اگر بگوییم به مقصودت نمیرسی نمیرسد ، و اگر به او القا كنیم كه طبق آموزش الهی، با درخواست از خداوند میتوانی به مطلوبت كه راه یابی ، به وصال نائل میشود .
• هدایت به صراط مستقیم ، قرار گرفتن در خط اعتدال است، زندگی كردن به گونهای كه نه در آن طریق افراط پیش گرفته شود نه طریق تفریط .
حركت در صراط مستقیم ، یعنی نه به خاطر امور ظاهری از امور باطنی كم بگذاریم ، نه از امور باطنی به خاطر امور ظاهری .
وقتی به عنوان یك فریضه ، هر روز باید از خدا درخواست كنیم ما را به صراط مستقیم هدایت كند ، به این معناست كه همه میتوانیم در خط اعتدال قرار بگیریم. اگراین قابلیت را نداشتیم ، به درخواست كردنش امر نمیشویم .
اگر هر روز بخواهند آب استخری را در یك استكان جای دهند ، كار عبثی است . همین طور هم اگر ما نمیتوانستیم درزندگی اعتدال را رعایت كنیم و به ما دستور میدادند همواره از خدا بخواهیم « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» ، امری بود عبث و بیهوده .