امروز: كارشناس املاك همراه صاحبخانه در چوبی را هل داد و وارد عمارت شد، ساختمان فرسوده حال نفس كشیدن نداشت، كارشناس با نگاهی اجمالی، قیمت نهایی را بدون احتساب بنا پیشنهاد داد، معامله براحتی انجام شد، از 7 مرداد90 به بعد دیگر خانهای به نام صداقت وجود نداشت، صداقت هم مانند چند خانه تاریخی دیگر به خاطرهها پیوست...
در جستجوی مقصر
كم نیستند چنین بناهایی در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر كه تاریخی چند صد ساله دارند و اكنون در انتظار ویرانی قرار گرفتهاند، ساختمانهایی كه گویا در این كلانشهرها جای برجها و مراكز خرید را تنگ كردهاند.از آنجا كه روزبهروز بر تعداد تخریبها افزوده میشود، برای بسیاری از مسوولان هم این داستانها جذابیت اولیه خود را از دست داده است؛ هر چند ماه یكبار خبر از بین رفتن بنایی در گوشهای از كشور به گوش میرسد و چند روزی توسط جراید در بوق و كرنا میرود و هر كدام از سازمانها برحسب وظایف خود مشكلات را بر گردن نهاد دیگر میاندازند و پس از جر و بحثی رسانهای همه چیز در سكوت مطلق فرو میرود. اما چاره چیست؟ تقصیر بر گردن مالكی است كه تقاضای خارج شدن بنا از ثبت ملی و استفاده بهتر از ملك خود را دارد یا سازمان میراث فرهنگی كه با توجه به بودجه در نظر گرفته شده توانایی خرید تمامی ساختمانهای به ثبت رسیده را ندارد؟ شاید هم مقصر دیوان عدالت اداری است كه به مالك اجازه میدهد در صورت تمایل صاحبخانه بر طبق قانون بنا را از ثبت خارج كند؟
ثبت بنا، زمینه ساز تخریب آن شد
اگر با صاحبان بناهای فرسوده صحبت كنید، تمایلی به از دست دادن ملك یا فروپاشی آن ندارند. حتی بسیاری خواستار فروش آن به سازمان میراث فرهنگی ، بازسازی و باز شدن درهای آن برای تماشای عموم مردم هستند، اما سازمان میراث فرهنگی در این زمینه قدمی بر نمیدارد. تعدادی از این بناها به دلیل قرار گرفتن در دورهای خاص یا برخورداری از سبكی در معماری شناخته شدهاند و بعضی از آنها علاوه بر قدمت به دلیل حالت نوستالژیك خود منحصربهفرد هم شدهاند. یكی از این بناها، خانه اتحادیه (میراث به جا مانده از امینالسلطان) است، همان ساختمانی كه ناصر تقوایی با یك بار دیدن عاشقش شد و باعث شد تا فیلمبرداری سریال دایی جان ناپلئون در آن صورت بگیرد.
بابك اتحادیه- یكی از مالكان این بنا - دلیل توجه رسانهها به موضوع خارج شدن این خانه از فهرست میراث را خاطرات تصویری مردم از این بنا و به وجود آمدن حس نزدیكی بیشتر میداند و میگوید: جدا از خانه اتحادیه كه با خارج شدن آن از فهرست ثبت ملی، دل بسیاری از مردم گرفت اما از نظر من آثار تاریخی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران وجود دارند كه در حال نابودی و از بین رفتن هستند، اما به دلیل ناشناختهماندن یا حساسیت كم، مانند این خانه شناخته نشدهاند. وی به ثبت رسیدن بنا را دلیل اصلی تخریب آن میداند و میافزاید: تا چند سال پیش تعدادی از بستگان من در این خانه زندگی میكردند و هر كدام تغییراتی جزئی در خانه خود ایجاد كرده بودند، اما وقتی خانه به ثبت رسید، هرگونه تغییرات در آن منوط به اجازه سازمان میراث شد و سختگیری شدیدی در این زمینه انجام گرفت و عاملی شد تا همه این خانه را ترك كنند. در حالی كه اگر این سازمان همكاری بیشتری انجام میداد هم بنا حفظ میشد و هم ساكنان مجبور به كوچ از خانه نمیشدند.
خانههای تاریخی متروكه
بسیاری از كشورها به هر طریق ممكن سعی در نگهداری آثار تاریخی خود میكنند تا هم جنبه درآمدزایی آن از طریق جذب گردشگر حفظ گردد و هم اثر دیگری به فهرست افتخارات تاریخی و باستانی آنها اضافه شود. البته نخستین شرط در این راه، آن است كه خانه به هیچوجه خالی نماند و از آن استفاده شود.مالك خانه تاریخی امینالسلطان در این خصوص هم میگوید: خود من به عنوان صاحبخانه علاقهمند بودم تا سازمان این ملك را خریداری كند و آن را تبدیل به مركزی برای علاقهمندان به رشتههای هنری كند. تا پیش از خارجشدن این خانه از ثبت هر از گاهی دانشجویان رشته معماری یا باستانشناسی برای واحدهای درسی خود به این محل رفت و آمد میكردند. با دیدن این وضع، من هم تمایل داشتم كه بتوان این خانه را به آموزشكدهای برای طرفداران بناهای تاریخی تبدیل كرد، كه متاسفانه چنین نشد.
او ادامه میدهد: از آنجا كه ما قصد خیر داشتیم، با سازمان میراث فرهنگی برای فروش این خانه وارد مذاكره شدیم و با وجود آن كه كارشناس آنها قیمت بنا را 4 میلیارد و 650 میلیون تومان عنوان كرد، ما بر سر 4 میلیارد به توافق رسیدیم. با وجود این، پس از مدتی سازمان دیگر رغبتی از خود برای خریداری نشان نداد و به دلیل تعدد وراث ما هم تصمیم به فروش خانه به دیگران گرفتیم.
مالك خانه امینالسلطان میافزاید: با نامهای كه به دیوان عدالت اداری بردیم، خانه را از ثبت میراث فرهنگی خارج كردیم. كارشناس هم با در نظر گرفتن موقعیت تجاری منطقه قیمت آن را 10 میلیارد تومان عنوان كرد كه با قیمت پیشنهادی سازمان بسیار فاصله داشت. وقتی چنین برخوردهایی به وجود میآید قبول كنید كه شما هم بودید دلسرد میشدید و تصمیم میگرفتید به منفعت خود بیشتر فكر كنید.
ناتوانی مالكان در نگهداری خانههای قدیمی
این داستان تنها شامل حال خانه معروفی مانند اتحادیه نمیشود و بناهای تاریخی دیگری كه در گوشه و كنار كشور به سختی نفس میكشند، خود گواه این بی عدالتیها هستند. تأمین مخارج نگهداری ساختمان بدون هیچ كمك و عدم اجازه برای انجام یك سری تغییرات و تعمیرات مشكل بزرگ بسیاری از مالكان بناهای ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی است. احمدرضا بزرگزاده كه صاحب یكی از این خانهها در شهر اصفهان است ناتوانی در مخارج را بزرگترین دلیل برای فروش میداند و تاكید میكند: این خانه متعلق به دوره قاجاریه بوده و زمان ساخت آن به 212 سال پیش باز میگردد كه سال 1354 هم به ثبت ملی رسیده است. تاكنون تمامی مخارج بر دوش خود ما بوده و سازمان كمكی نكرده است. شاید تا چند سال پیش میتوانستیم از پس این هزینهها برآییم كه با توجه به وضعیت فعلی، دیگر ادامه این كار غیر ممكن است. او ادامه میدهد: با این كه ما تمایل داریم بنا را حفظ كرده و همچنان در آن زندگی كنیم، اما با این وضعیت و بیتفاوتی سازمان میراث فرهنگی، به فكر خارج كردن آن از فهرست ثبت ملی و فروش آن افتادهایم. اگر تنها قرار باشد كه مهر به ثبت رسیدن بر پیشانی این خانه باشد و هیچ كمكی از خود سازمان به ما نرسد چنین پلاكی چه ارزشی برای ما دارد؟ بزرگزاده میافزاید: این خانه 4 طبقه است و با توجه به گچبری و مقرنسكاریهای ظریفی كه در آن صورت گرفته، نوعی خاص از معماری دوره قاجار را نشان میدهد كه با توجه به هزینههای سنگین نگهداری آن، چارهای جز فروش آن نمیبینیم.
خرید، تنها راهكار حفظ خانههای قدیمی نیست
میراثیها هم خود از این وضعیت دل خوشی ندارند و از این همه تخریب خسته شدهاند. مسوولان سازمان میراث فرهنگی معتقد هستند با توجه به بودجه اندكی كه هر سال برای این سازمان در نظر گرفته میشود، توانایی خرید تمامی خانهها و حفظ آنها را به این روش ندارد.
روحالله احمدزاده، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری چندی پیش اعلام كرد بر اساس برآوردهای انجامشده ما سالانه به اعتباری حدود 500 میلیارد تومان برای تملك، احیا، مرمت و نگهداری آثار و بناهای تاریخی نیاز داریم در حالی كه تمام بودجهای كه برای سازمان در نظر میگیرند، 50 میلیارد تومان است.
جدا از توانایی سازمان میراث فرهنگی برای خرید تمامی بناهای قدیمی دارای ارزش، چنین روشی در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. در واقع در بیشتر كشورهایی كه دارای بناهای تاریخی و قدیمی هستند، با اعطای مجموعهای از تسهیلات، معافیت از مالیات، وامهای بلندمدت یا اجازه تغییر كاربری به مالك، علاوه بر حفظ بنا خود مالك را مشتاق به نگهداری و حفظ آن میكنند.
چرا خانهها از فهرست میراث خط خوردند
اتفاقی كه در یكسال گذشته رخ داده و باعث خروج تعدادی از بناهای تاریخی از فهرست میراث فرهنگی شده، نیازمند كالبد شكافی بیشتر است. امید غنمی، حقوقدان و مدیركل حقوقی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری میگوید: تمامی احكام خروج آثار تاریخی از فهرست میراث ملی، تنها با تكیه قضات دیوان عدالت اداری روی نظریه ارائه شده سال 1361 شورای نگهبان استوار است كه براساس آن، ثبت آثار تاریخی كه مالك خصوصی دارند، شرعا درست نیست. البته او از قانون دیگری هم خبر میدهد كه سال 1375 به تایید شورای نگهبان نیز رسیده و برای تخریبكنندگان آثار تاریخی، مجازات تعیین كرده است. او در گفتوگو با «جامجم» میافزاید: در این قانون برای مالكان خصوصی كه بنای تاریخی را تخریب میكنند، مجازات در نظر گرفته شده كه مورد استناد كارشناسان سازمان میراث فرهنگی است و البته قضات دیوان عدالت اداری تنها به قانون سال 61 13مراجعه كرده و آن را سند قرار میدهند. در همین راستا، مهدی حجت، اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی نیز چندی پیش به ایسنا گفته بود: خروج آثار تاریخی از فهرست آثار ملی با دفاع از مالكیت خصوصی و بر اساس قانون «الناس مسلطون علی اموالهم» صورت میگیرد كه البته یك قانون دیگر با عنوان «لاضرر» مقابل آن است كه میگوید «لاضرر و لاضرار فی الاسلام»؛ قانون لاضرر به این معناست كه اگر چیزی را از بین ببرند و به جامعه مسلمانان ضرر برسد، عملی خطاست.
او ادامه داد: فرض كنید، من كتاب منحصر بهفردی از ابوعلی سینا دارم كه از اجدادم به من ارث رسیده است و میخواهم آن را بسوزانم، اگر از كسانی كه دفاع از حقوق مالكیت فردی برایشان بسیار اهمیت دارد بپرسم آیا شرعا اجازه سوزاندن این كتاب منحصر بهفرد را كه به آن مسلط هستم و به من متعلق است دارم یا خیر، میگویند خیر، این كار اضرار به جامعه ایجاد میكند.حجت در پایان آن گفتوگو تاكید كرده است: وضعیت بناهای تاریخی نیز مانند كتاب است، وقتی یك متخصص بگوید، از بین بردن آن، اضرار به جامعه است، بنابراین نباید این كار با عذر شرعی انجام شود. رئیس ایكوموس ایران با اشاره به گذشت بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی، پرسید: آیا در حدود 25 سال گذشته، دیگران خلاف شرع كردهاند و آیا فقط در 5 تا 6 سال گذشته مسوولان در حال برگرداندن حقوق مردم به آنها هستند؟!
قانون، قانون است
از آن سو سازمان دیوان عدالت اداری نیز مالكیت افراد را حق قانونی آنها میداند و معتقد است بنا بر قوانین نمیتوان براحتی در مالكیت آنها دخالت كرد و در صورتی كه مالكی خواستار بنا یا ملك خود باشد هیچ سازمان و قانونی اجازه دخل و تصرف در آن را ندارد. در این خصوص رئیس دیوان عدالت اداری، حجتالاسلام محمدجعفر منتظری گفته است: اقدامات خلاف قانون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را همچنان ابطال میكنیم. ما نه دستور تخریب میدهیم، نه در صلاحیت دیوان است كه دستور تخریب بدهد و نه اینكه این را به مصلحت آثار ملی و مسائل مربوط به اموری میدانیم كه در حوزه اختیارات سازمان گردشگری است.منتظری افزوده: طبق قانون نمیتوان در مالكیت افراد كه حق مسلم قانونی و شرعی است، محدودیت ایجاد كرد، لذا سازمان میراث فرهنگی نیز نمیتواند املاك اشخاص حقیقی را ثبت كند. ما به موجب قانون، حكم میدهیم. اگر دیگران اعتقاد دارند كه این حكم اشكال دارد، درخواست اعمال ماده 18 كنند كه قطعا رسیدگی مجدد خواهد شد.
رئیس دیوان عدالت اداری در ادامه یادآور شد: اقدامات سازمان میراث فرهنگی خلاف قانون بوده و ما آنها را ابطال كرده و باز هم اعلام میكنیم كه هر مورد مشابهی باشد، اقدام میكنیم.او در پایان صحبتهایش تاكید كرد: میراث فرهنگی باید یكی از این سه راه را طی كند؛ یا ملك را از افراد خریداری نماید، رضایت مالكان را جلب كند و یا این كه قانون را به نحوی اصلاح كنند كه سازمان حق داشته باشد اموال اشخاص را محدود كند. اگر یكی از این سه راه را بروند قطعا ما حكمی مبنی بر ابطال اقدامات آنها نخواهیم داد.
میرن آدما، از اونا فقط!...
در میان بحثهای حقوقی پیچیده، بسیاری از طرفداران میراث فرهنگی معتقدند كه نمیتوان براحتی دست از هر یادگاری كه به نوعی نشان از گذشتگان و میراث كهن این سرزمین دارد، شست. هر اثر تاریخی به فراخور یادگارها، یادبودها، تعدادی از نمودها و نمادهای متعددی از سرزمین خود را یادآور میشود. به عنوان مثال خانه مشروطه در لالهزار یك یادگار است كه با تاریخ مشروطه پیوند خورده و اگر بخواهیم چنین آثاری را حذف كنیم در حقیقت ریشه و پیشینه خود را از بین بردهایم. تأثیری كه نوشتههای قدیمی و مربوط به دورههای مشخص بر آیندگان و بازماندگان میگذارد، قابل مقایسه با آثار ملموس و بناهای تاریخی نیست. حال با نابودی و عدم حفظ این آثار آیا دیگر نشانهای از تاریخ برای آیندگان ما باقی خواهد ماند. پیشینیان بهحق، رسالت خود را در آثار به یادگار مانده ایفا كردند، اما سوال این است با ادامه چنین روندی ما چه چیزی برای آیندگان از خود به جا خواهیم گذاشت؟ مراكز خرید چند طبقهای كه با ظاهر شیك و پرزرق و برق خود روی خانههایی با چند صدسال اصالت چنبره زدهاند!