• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 995)
دوشنبه 14/6/1390 - 16:53 -0 تشکر 362840
درخواست دوچرخه به سبک بچه زرنگ ها!!!

به نام خدا 

کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟

بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده

نامه شماره یک
سلام خدای عزیز

اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی.
دوستار تو
بابی



بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.



نامه شماره دو

سلام خدا
اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
بابی



اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.



نامه شماره سه

سلام خدا
اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
بابی



بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش کرد. تو فکر فرو رفت. رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.

بابی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر مقدس رو کش رفت ( دزدید ) و از کلیسا فرار کرد.

بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.



نامه شماره چهار

سلام خدا
مجسمه مادر مقدس پیش منه. اگه می خواییش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
بابی

هر گاه از زندگی ناامید شدی به کوه برو...

فریاد بزن: آیا هنوز امیدی هست..؟

آنگاه خواهی شنید: هست... هست... هست...!

چهارشنبه 16/6/1390 - 9:47 - 0 تشکر 363344

سلاااااااام
خیلی جالب بود.
یادم باشه منم هر چی آرزو داشتم ، قبلش به فکر گروگان گیری باشم.
:-)

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

پنج شنبه 17/6/1390 - 8:57 - 0 تشکر 363551

چقدر بچه باهوشی
طفلک مامانه که فکر میکرده داره کار اخلاقی می کنه
ولی کلا راه حل جالبی بود
خیلی خوشم اومد


KUU
پنج شنبه 17/6/1390 - 18:13 - 0 تشکر 363713

سلام
جناب kuuzzmm
نکنه شمارو یاد بچگیهاتون میبدازه؟؟؟

هر گاه از زندگی ناامید شدی به کوه برو...

فریاد بزن: آیا هنوز امیدی هست..؟

آنگاه خواهی شنید: هست... هست... هست...!

شنبه 19/6/1390 - 10:49 - 0 تشکر 364074

faghih_f گفته است :
[quote=faghih_f;701758;363713]سلام
جناب kuuzzmm
نکنه شمارو یاد بچگیهاتون میبدازه؟؟؟

سلام

اره دقیقا منو بچگی هام می اندازه

یادمه یه بار مامانم بابت کاری که انجام داده بودم تنبیه کرده بود و اجازه نداد خونه پدربزگم برم

بعد یه کاری برا مادرم پیش اومد و رفت بیرون

وقتی پدرم اومد اون کار رو گردن خواهرم انداختم و گفتم که مامان تنبیه اش کرده که نیاد خونه پدر بزرگ

هیچی دیگه  منو باابام رفتیم خونه پدربزرگم

خواهر طفلکمم خونه موند

کلی حال کردم ...

ولی بعدش حالم گرفته شد !!!!


KUU
شنبه 19/6/1390 - 12:59 - 0 تشکر 364116

سلام
وای ایول
دمش گرم چه قدر باهوشه این بچه
kkuuzzmm عزیز چه بچه ی شری بودی شما
من بچه های شر رو خیلی وست دارم
اصلا به بودن با بچه های شر افتخار میکنم
همشون باحالن

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
شنبه 19/6/1390 - 13:55 - 0 تشکر 364133

raha0075 گفته است :
[quote=raha0075;557377;364116]سلام
وای ایول
دمش گرم چه قدر باهوشه این بچه
kkuuzzmm عزیز چه بچه ی شری بودی شما
من بچه های شر رو خیلی وست دارم
اصلا به بودن با بچه های شر افتخار میکنم
همشون باحالن

ممنون رها جون شما لطف داری

مام به بودن با بچه های مثل شما خیلی خیلی  افتخار می کنیم

البته بگما من بچگی یام دیگه بیش از حد شر بودم

طوری که مادرم منو فرستاد خونه پدربزرگم تا بزرگ شم

و همیشه آرزو می کنه یه روزی بچه ام همون بلاا ها رو سرم بیاره

تا بفهمم مادرم چی کشیده


KUU
شنبه 19/6/1390 - 15:19 - 0 تشکر 364154

سلام سلام سلام به همه

اینطور که پیداست انجمن طنز ، پاتوق بچه های شر و شیطون قدیم و بزرگان فعلی روزگار شده ، ما نیز از صمیم قلب آرزو میکنیم همچین کودکانی نصیب همه دوستان گرامی بشود تا همگی بدانیم والدین گرامیمان از دست ما چی کشیده اند !!

این هم آرزوی اختصاصی جاده دوستی :

بارالها هر کسی اکنون ندارد طفلکی

گیرش آید او همین جــــــــور کودکی

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

شنبه 19/6/1390 - 15:48 - 0 تشکر 364160

سلام
اوه اوه جاده خان از این دعاها واسه من نکن
من خودم شر نبودم که همچین بچه ای نصیبم بشه " البته نصیبم شده یک دوسالی هم میگذره"
kkuuzzmm
بله عزیزم
منم افتخار میکنم
ایشاالله از نزدیک با هم همراه باشیم

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
دوشنبه 21/6/1390 - 8:3 - 0 تشکر 364755

ممنون جاده از دعات و شعرت
رها جون یعنی شما یه بچه دو ساله دارید ؟؟؟
خوشبحالش عجب مامان باحالی داره


KUU
دوشنبه 21/6/1390 - 11:34 - 0 تشکر 364817


سلام
ببخشید شما ها دارید چی میگید ؟
رها جون مگه نگفتی 15 سالته چطوری بجه ی دوساله داری؟
فکر کنم منظورت این بوده که مامانی داداش کوشولو برات اورده نه؟
خلاصه جمعی رو از افکار مجهور نجات بده عزیزم
داداش کوشولو یا بجه ی کوشولو
مامان که نیستی مطمئنم تقریبا

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.