کمرویی در حدی که مانع فعالیتهای اجتماعی ما نباشد؛ بلکه موجب رعایت حقوق دیگران و ملاحظات اخلاقی بشود ،مترادف حیا بوده ، مثبت، و بلکه ضروری ارزیابی می شود .اما گاهی کمرویی چنان پیش می رود که موجب انزوا ، عجز و ناتوانی فرد در ایجاد ارتباطات اجتماعی می شود و شخص را بسیار ضعیف می نماید .
افراد کمرو ،معمولا مورد سوء استفاده دیگران قرار می گیرند زیرا احساس شرم ، قدرت مخالفت و ابراز نظر را از ایشان سلب می کند به همین جهت خجالتی ها ،اکثرا سلطه پذیرند و در تصمیم گیری ها، سست و ضعیف عمل می کنند ؛لذا کسانی که با افراد کمرو سروکار دارند خیلی زود به این نتیجه می رسند ،که باید به جای آنها هم تصمیم بگیرند .
کمروها علی رغم آنکه در حضور دیگران مخصوصا غریبه ها بسیار پرتحمل و مهربان جلوه می کنند ،در ارتباط با افراد خانواده خود ،کم تحمل و زود رنجند این یک واکنش طبیعی در مقابل فشاری است که از بیرون تحمل می کنند .
بدیهی است که اگر پدر خانواده ،فردی کمرو باشد ،آن خانواده باید از بعضی از امتیازات عمومی و اجتماعی صرف نظر کند زیرا سرپرست خانواده شهامت برخوردهای اجتماعی را ندارد .البته اگر مادر قوی باشد ،طبیعتا اختیار خانواده به دست مادر می افتد و بعضی از مشکلات تا حدی حل خواهد شد اما مشکلات دیگری جایگزین آن خواهد شد .