نسل ما از پختگی بیش از اندازه میسوزد.
نه از انحراف بیش از حد :|

البته خیلی هاشونم نپز هستنا!!!

(نمیخان بپزن)

( منظورم ازین صحبت این بود یک جانبه ننگرید)

سلام
عجب قلمی! خدائیش یه دنیا لذت بردم از این مطلب، خیلی تاثیرگذار نوشته شده بود، صداحسنت.
والا من که کوچیگتر از اظهار نظرم، اما خوب شما دهۀ شصتی ها یه چیزی دارین که ما بهش حسودیمون میشه، من یه نظری دارم نمی دونم قبول دارین یا نه؟! ولی خوب قبول کنین :"هرکه در این بزم مقرب تر است، جام بلا بیشترش می دهند"، خلاصه این که من می گم خدا این دنیا رو واسه بنده خوباش نپسندیده، کلا سهم اون خالص خالصا از این دنیا، سختی و ناسازگاری بوده، هست و خواهد بود (البته اگه بعد از این دنیایی باشه).
چه می دونین، شاید این همه سختی که گفتین از محبت و نظر لطف خدا باشه، چی از این بالاتر؟!
کاش ما هم اندازۀ شما پخته شده بودیم، می سوختیم، ملالی نبود، عوضش خیالمون از اون دنیامون راحت بود، کاش ما هم اندازۀ شما می فهمیدیم، می فهمیدیم حق کدومه، باطل کدومه، اینقدر درگیر هجمۀ فرهنگی نبودیم، شده بود از دیدنِ هم نسلی بسوزین که به حساب آی کیو باشه انیشتنو قورت می ده، به حساب هوش و درک باشه علامه ایه، ولی نتونسته درست و غلطو تشخیص بده؟ می دونین چرا؟ چون نمی دونه غلط چرا غلطه و درست چرا درسته.اعتقاد نداره چون نمی دونه فلسفه اش چیه.خلاصه دنیای ما رنگی هست،مشکلمون هم همین رنگی بودنشه.

این جمعِ درد دیده کجا چشم دوخته؟
کاین نام را نهاده به خود :"نسل سوخته"
تا کِی گلایه می کنی از شعله های دهر؟!
دنیا به عاشقان به جز آتش فروخته؟!
آن روزهای سخت و سیاهی که دیده اید
زخمی که از زبان من و ما شنیده اید
سوزاندتان ولی به لطف همین سوختن
طعم حقیقیِ دنیا چشیده اید
وقتی رخِ زمانۀ تان چین گرفته بود
دنیا ز رخ نقاب دورغین گرفته بود
دیدید صورتی ز جهان را که راست بود
وقتی به پشت خویش زمان زین گرفته بود!
ما آمدیم بعدِ شما، همردیفِ صبح
خوابیده ایم در ضربان ظریف صبح
ما غافل از شمیم خوش لاله ها شدیم
هرگز نمی شود نفسِ ما حریفِ صبح
هرچند در بساط من امروز سایه هست
باور کنید در دلِ من هم گلایه هست
خورشید راه و چاه شما را نشان نداد؟
در نسل ما مگر آن قدر آیه هست؟
دنیای تان اگرچه پر از رنج و جنگ بود
خالی ولی ز نقش و نگار و ز رنگ بود
هم نسلیِ تو کِی اهل دروغ بود؟
هم نسلی ات کجا و کِی اینسان زرنگ بود؟
هم نسلهای من همگی در دوراهی اند
ره نیست، جملگی پیِ آغوش چاهی اند
فرق میان باطل و حق را نیافتند
محکومِ جهل و فریب و تباهی اند؟!

سلام
واقعنااااا ..دوران سختی داشتین ..ولی اون دوران بچه ها خصوصا جوونا درک اجتماعیشون خیلی بالاتر از الان بوده....
خیلی چیزا رو زود متوجه میشدن ...مثل الان نیست که !!کم کم بگذره سن رای دادن رو می کنن از 25 سال به بالا! !!
جناب شاهین واقعا عالی بود شعرتون هم از لحاظ معما که عالی بود هم از نظر سبک و ظاهر که اینم عالی بود:)...حالا با این شعر و توصیفات دیـــــــــــــگه ناراحت نباشید:)

سلام

آخی !

میگم یه چیزی !
منظورتون از دهه ی شصت متولدین 51 تا 60 هست یا 61 تا 70 ؟ آخه به میون مردم این باب شده که یه دهه رو جلوتر میگن مثلا متولدین 61 تا 70 رو میگن دهه شصتی ، درصورتی که متولدین 51 تا 60 دهه شصتی محسوب میشن.

خیر
اسمش روش هست دیگه
دهه شصت یعنی از ابتدای سال 60 تا انتهای 69
دهه شصتیها ، یعنی متولدین 60 تا 69

که البته ما در اینجا فرضمان بیشتر شامل حال کسانی ست که تا پایان زمان جنگ تحمیلی متولد شده در کشور هستند .