روح افراد جامعه برای ارتقا و پیش رفتن به سمت آرامش نسبی باید از هنری اصیل و استوار بر پایهای محكم تغذیه كند، شاید با هدف رسیدن به همین نقطه بود كه مسوولان باغ موزه هنر ایرانی، «هنر ماه» را كلید زدند؛ رویدادی كه با این تعریف آغاز به كار كرد تا ضمن واكاوی بخشهای درخشان هنر ایران اسلامی، آن را با تعریفی امروزین بهزندگی شهروندان پیوند دهد.
یكی از اهداف اصلی این رویداد بازگرداندن هویت فرهنگی و هنری به زندگی شهری، بازخوانی هنر اصیل ایرانی ـ اسلامی و پیوند آن با زندگی معاصر بود و از همین رو كار خود را با تكیه بر هنر اصیل نگارگری آغاز كرد.
هنری با ریشههای عرفانی
نگارگری از هنرهای اصیل و كلاسیك ایرانی و برخاسته از حكمت، عرفان و نگاه هنرمند به عالم بالاست. بخشی از تاثیرات نگارگری روی مخاطب در خارج از حریم بوم و قاب است و ریشه در ادبیات و حكمت ایرانی دارد. نگارگران به عنوان یك انتقالدهنده عمل میكنند و تنها وظیفه دارند پیام آسمانی و الهی را روی بومهایشان تصویر كنند تا بیننده را در مواجهه با آثارشان به درك و تفكری عمیق وادارند.
حكمت الهی سرمنشا یك اثر نگارگری است و برای همین آثار نگارگران بشارتدهنده زندگی آرام، بیدغدغه، اخلاقمحور و همراه با رعایت اصول انسانی است. معمولا در این فضای آرام، لباس شخصیتها رنگی نمایش داده میشود و آنان غمی یا غصهای ندارند. این محیط مفرح در كادری مربعشكل كه در حكمت نمادی از زمین است، ترسیم شده كه دور و برش را سبزه، درخت و گل پوشانده است. در این میان حتی نگارگران ایرانی در ترسیم جنگهای شاهنامه نیز از القای خشونت پرهیز میكنند و خون و خونریزی را در حریم بومهایشان به نمایش نمیگذارند.
جوانان در كنار استادان
این موضوع كه اكنون در نگارخانه باغ موزه هنر ایرانی آثاری از نگارگران پیشكسوت مكتب اصفهان به نمایش درآمده است، اتفاق بزرگی برای این هنر به شمار میآید. در این نمایشگاه آثاری از زندهیادان محمدعلی زاویه، مهدی تائب، كلارا آبكار، حاج آقا امامی و ابراهیم جباری (جباربیك) به نمایش درآمده است كه هر كدام سرآمدان هنر نگارگری در زمانه خویش بودهاند و آثارشان اكنون زینتبخش موزههای بزرگ آثار هنری است.
در كنار آثار این هنرمندان كه پایبند به اصول بنیادین نگارگری بودند، آثاری از نگارگران جوان نیز به نمایش درآمده است تا به گفته مسوولان نشاندهنده تحولات این هنر به مخاطبان باشد. نگارگریهای این هنرمندان جوان اگرچه مقید به مكتب تهران و استوار به اصول سنتی و اصیل است، اما امروزیتر شده است.
هنری در دوراهی سنت و نوگرایی
در حاشیه برپایی نمایشگاه آثار استادان و جوانان نگارگری ایران در باغ موزه هنر، آنچه بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید، بحثهای مربوط به حفظ اصول یا نوگرایی در این هنر است.
مصطفی آقامیری از اساتید برجسته این هنر با اشاره به این كه نگارگری نیازی به نوگرایی ندارد، میافزاید: نگارگری به عنوان یك هنر سنتی، ریشه در تاریخ ایران دارد و آنقدر حرفهای ناگفته دارد كه نیازی به نو شدن ندارد.
وی اضافه میكند: ما نباید منتظر تحول در نگارگری باشیم، زیرا این هنر هر لحظه درون خودش در حال نو شدن است. هر بار كه هنرمند قلم مو را به دست میگیرد، جنبش و پویایی در اثر به چشم میخورد كه با روز قبلش نیز متفاوت است.
در میان هنرمندان این عرصه، به عدهای دیگر برخورد میكنیم كه به نگارگران نوگرا معروفند. آنان بر این عقیدهاند كه نگارگر باید حرفهای امروزین را با استفاده از موتیفها و نقشمایههای اصیل در بومهایش تصویر كند تا برای مخاطب قابل درك و فهم باشد.
هنرمندان نوگرا اعتقاد دارند بیننده باید بتواند حرفهای درون اثر را درك كرده و با دنیای واقعی اطرافش تطبیق دهد.
این دسته از هنرمندان فكر میكنند چون هنر اصیل نگارگری ریشه تاریخی دارد و مردم ایران از گذشته تا كنون با آن به نوعی در ارتباطند، بنابراین تعامل میان شیوههای جدید هنری و بهرهگیری از نشانههای اصیل نگارگری تاثیری دوچندان روی مخاطب میگذارد. از این دسته هنرمندان میتوان به فرح اصولی اشاره كرد كه در این زمینه میگوید: در ایران میشنوی كه دوره نگارگری تمام شده است حال آن كه این روزها بیش از همیشه در اروپا و آمریكا آثار معاصری را میتوان دید كه از موتیفها و نشانههای نگارگری بهره میبرند.
او با اشاره به این كه رویكردش به این هنر معاصر است، میافزاید: 30 سال پیش كه كار در حوزه نقاشی و گرافیك را شروع كردم، با بحران هویت شخصی، بحران هویت اجتماعی و جهانی مواجه بودم و برای یافتن ریشهها و بنیانهای فرهنگی سرزمین مادری خود به مینیاتور ایرانی ارجاعاتی میدادم. او البته تاكید میكند: اما هیچ گاه یك نگارگر محض، یك نگارگر پیرو دوره خاصی از مكتب مینیاتور نبودم و تلاش كردهام آثاری را خلق كنم كه درباره امروز حرف میزند، اما ارجاعاتی به نگارگریهای صفوی و پیش از آن هم دارد.
اصولی ادامه میدهد: این دقیقا همان روشی است كه در هنر معاصر هدف است. شما آزادید از قالب و شیوههای گوناگون بهره ببرید، به هر دورهای كه علاقه دارید ارجاع دهید، اما مهم این است كه در پی چه هستید و چه میكنید و چه میخواهید بگویید؟
این هنرمند كه آثارش به حراجیهای مهم منطقه و جهان راه یافته و با اقبال خوبی نیز مواجه بوده است، با اشاره به اینكه مهم شیوه برخورد با نگارگری است، میافزاید: درخشانترین دوره نگارگری ایران به دوره صفویه و ما قبل آن بازمیگردد. در این شیوه، با چشمپوشی از پرسپكتیو واقعگرا، میتوان بهشت و جهنم، ماه و خورشید، زشتی و زیبایی را در یك سطح كنار هم قرار داد كه یكی از مولفههای هنر معاصر است.
در نقطه مقابل فرح اصولی، گروهی از هنرمندان اعتقاد دارند كه نگارگری، هنری امروزی نیست. آنان میگویند: امروز هنرمند باید دغدغههای شخصیاش را بیان كند كه نگارگری قالب مناسب برای آن نیست.
این منتقدان میافزایند: نگارگران قدیمی به مرور از دنیای امروز فاصله گرفتهاند و قادر نیستند دلنگرانیهای بشر امروز را به تصویر بكشند.
این گروه از هنرمندان پیشبینی میكنند، اگر نگارگری به همان روش اصیل خود، راهش را ادامه دهد، در آینده نزدیك مخاطبان خود را از دست خواهد داد زیرا از دنیایی حرف میزند كه مخاطب امروز از دركش عاجز است.
هنر برای زندگی یا زندگی برای هنر
در بین این تفاوت آراء میان هنرمندان نقاش و نگارگر، شاید برگزاری نمایشگاههای هنری از این دست و البته همایشهایی كه در حاشیه آن بر پا میشود، بهانهای شده تا هر ماه این موزه بر پیوند دیرین و تاریخی «هنر و شهروند» تاكید كند، تاكیدی بر این موضوع كه در هیاهوی زندگی شلوغ از خاطر نبریم كه همواره زیست ایرانیان با هنر عجین بوده و از همین منظر زندگی ایرانی با نظم، تلطیف روابط اجتماعی و آرامش خاطر همراه بوده است؛ موضوعی كه آیدین آغداشلو هنرمند و تاریخ هنرشناس برجسته نیز به آن معتقد است.
به عقیده آغداشلو فرهنگ، تجسم روح بزرگ ایرانی و زبان گویای این روح است و هنرمندان در سالیان متمادی این روح را پاس داشتند و در صد سال اخیر هنرمندان نگارگر اصیلی نظیر زندهیادان تجویدی و زاویه آن را نگهبانی و به میراثداران آینده خود سپردهاند.
او به نكته ظریفی اشاره میكند و میگوید: این نگارگران معاصر در روزهای سلطنت قاجار كه نقاشی غربی تمام و كمال هنرمان را در سیطره خود داشت و تمدن غربی بر جامعهمان سایه انداخته بود، نیاز جامعه را دریافتند و در پی احیای هویت گمشدهای برآمدند كه آن روح بزرگ را در خود داشت. آنان میدانستند تنها با جستجوی آن هویت گمشده و بازیابی آن است كه جامعه ایرانی به آرامش میرسد. مردم نیز از آنها حمایت كردند و با هنر ایرانی آشتی كردند.
وی با اشاره به این كه نگارگری معاصر همیشه بدنبال راهی بوده تا گذشته را به حال پیوند دهد ادامه میدهد: نگارگر معاصر میدید كه «حال»، همه گذشته را زیر پای خود گذاشته و معنای قدیمی به مخاطره افتاده است. هنرمند نگارگر میدانست باید كاری كند و در این مسیر با فراز و فرودهای بسیار مواجه بود كه در بخشی به توفیقهایی دست یافت. منبع جام جم