كلام اشكهای مردان متفاوت است، اما شدت و با معنا بودن آن كمتر از زبان اشكهای زنها نیست. هرچه مردها از لحاظ تكرار، روان بودن و شدت اشكها دچار كمبود هستند، غنا و پیچیدگی اشكهای آنها بیشتر و تأثیرگذارتر است. در صورتی كه مردها نتوانند احساسات خود را به طور كامل بروز دهند، بارها محكوم میشوند كه عاری از احساسات عمیق هستند. اما به این معنا نیست كه مردها با گریستن احساسات خود را نشان نمیدهند، بلكه زبانی كه آنها صحبت میكنند، قابل تصدیق و معتبر نیست. این احساس شبیه احساساتی است كه زنان وقتی با مردها به رقابت برمیخیزند و به دنبال ایدهآلهای مردانه هستند، بروز میدهند.
اشك دیدگان مردها چه میگویند
مردها هم با سرازیر كردن اشك دیدگان خود، احساساتشان را بیان میكنند، در صورتی كه به اشكهای آنها توجه نمیشود، مورد قدردانی قرار نمیگیرد یا درك نمیشود. یك دلیل اینكه شدیدترین و عمیقترین احساساتی كه مردها با گریستن بروز میدهند، ناشی از درد نیست، بلكه آنها اشك همدردی، غرور و شادی را هم سرازیر میكنند. وقتی بخواهید با استفاده از چارچوب مناسبی، زبان منحصر به فرد احساسات مردانه را درك كنید، متوجه میشوید كه مردها فقط احساسات خود را بروز میدهند.
گریستن در مردان
روشهایی كه مردها برای ابراز احساسات خود استفاده میكنند، مشخص، هوشمندانه، متظاهرانه و مهار شده است. اشك مردها به دلیل پیروی نكردن از معیارهای متعارفی كه برای گریستن وجود دارد، ناشناخته است، چرا كه این معیارها نشان احساساتی بودن فرد و بیشتر در گریستن خانمها به چشم میآید.
مشخصههایی كه در ذیل میآید از بارزترین صفاتی است كه فقط در گریستن مردها مشهود است. مردها كمتر تمایل دارند كه برای فریبكاری گریه كنند. تنها دلیل این مسأله عدم موفقیت این روش در مردهاست. گرچه زنها در بسیاری از موارد با متوسل شدن به گریستن نفوذ خود را در میان جمع بیشتر میكنند، اما اگر مردی به هنگام صحبت بگرید، تنها باعث میشود به او به دیدة تحقیر نگریسته شود و مورد بیاحترامی قرار بگیرد. بیشتر مردها زمانی میگریند كه اتفاقی واقعی رخ داده باشد.
مردها به روش هوشمندانهای میگریند. مردها بندرت و برای مدت زمان كوتاهی گریه میكنند و اشك چندانی از چشمان آنها سرازیر نمیشود. آنها تقریباً بی صدا گریه میكنند و هنگام گریستن كمتر به خودشان توجه دارند. در بسیاری از موارد آنها بهنگام گریستن صورت خود را میپوشانند تا مغلوب شدن بیروح چهرة آنها كمتر دیده شود.
مردها تمایل دارند تا در موقعیتهای ویژه گریه كنند. تحقیقی كه ویلیام لامباردو انجام داده، نشان میدهد كه مردها تنها در پاسخ و واكنس به دو موقعیت كه زنها در آن شرایط گریه میكنند، میگریند، این دو موقعیت عبارتند از فوت معشوقه و خواندن دعای مذهبی.
مردها هنگام گریستن بیشتر به علایم درونی توجه دارند تا علایم بیرونی. بظاهر سیستم اعصاب مردها اطلاعات دریافت شده را به طور متفاوتی پردازش میكند و با چگونگی پردازش اطلاعات در سیستم اعصاب زنها كمی متفاوت است. یعنی مردها در مقابل علایم مختلف شروع به گریستن میكنند، بخصوص اگر این علایم به جای علایم بیرونی از علایم درونی باشد. در حالی كه زنها بیشتر علایم بیرونی محیط و تعاملات اجتماعی را مدنظر قرار میدهند، مردها بیشتر حالات درونی خود را كنترل میكنند. برای نمونه، زن در پاسخ به چیزهایی كه به او گفته میشود یا روی او صورت میگیرد، گریه میكند؛ اما یك مرد وقتی كه در پاسخ به اتفاقات دنیای بیرونی، احساسات مختلف در درونش شكل میگیرد، آنگاه اشك از چشمانش سرازیر میشود. ابتدا به فرزند متولد شدهاش نگاه میكند، بعد ضربان قلب او تندتر میشود و در معدهاش احساس سوزش میكند. بغض گلوی او را فشار میدهد. بعد اشك از دیدگانش سرازیر میشود. لازمة فرایند گریستن، وجود مرحله میان حادثه فعالكننده و گریستن متعاقب آن است.
مردها در واكنش به احساساتی كه بخشی از هویت اصلی آنهاست، به طور منحصر به فردی گریه میكنند. همانطور كه زنها در واكنش به موضوعاتی همچون محبت و جدایی بسیار سریع اشك از دیگانشان جاری میشود. مردها هم در ریختن اشكهایی مهارت دارند كه به ماهیت اصلی آنها مربوط میشود، به هر حال بسیاری از مردها سعی میكنند جلوی بروز این احساسات را بگیرند.
مردها شخصیت منحصر به فردی دارند، در بیشتر فرهنگها یك قالب مشخص برای آنها وجود دارد و نقشهای نانآور، مدافع، جنگجو، ورزشكار، شوهر، پدر و بازیكن تیمهای ورزشی را ایفا میكنند. بعضی از احساسات خاص با نقشهای واگذار شده و برگزیده مربوط است ـ مردها هنگام احساس غرور، شجاعت، وفاداری، پیروزی و شكست اشك از چشمانش جاری میشود.
مردها مایل نیستن در مورد اشكهای خود صحبت كنند. گویی اشك آنها با خودشان سخن میگوید. مردها صحبت كردن در مورد اشكهای خود را عین كاهش منظور و نیروی خود میدانند.
مردها سخت تلاش میكنند تا بر اشكهای خود غلبه كنند و آنها را بپوشانند. مدت زمان متوسط گریستن مردها در مقایسه با زنها كه شش دقیقه است، در هر بار دو دقیقه است.
مردها از گریستن خود عذرخواهی میكنند. مردها چندان گریه نمیكنند، چرا كه نه تنها با این كار به آنها پاداشی داده نمیشود، بلكه به طور تحقیرآمیری دلالت بر عدم كنترل آنها دارد. به همین دلیل با جاری شدن اشك دیدگان مردها، آنها احساس پشیمانی و شرم میكنند.
با جاری شدن اشك، مردها به جای اینكه از ابراز صادقانة احساسات، احساس خوبی داشته باشند، احساس تأسف و پشیمانی دارند و سعی میكنند در آینده بیشتر بر خود كنترل داشته باشند.
مردها با توجه به گروه همسالان خاص خود به روشهای مختلفی گریه میكنند. عواملی همچون سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی، تشخیص موقعیت جنس و همانندی با نقش كلیشهای مردانه بر احتمال روان گریستن مردها تأثیرگذار است.
اشك دیدگاه مردها مؤثرتر است. دلیل این امر وقوع به نسبت كم این رویداد است. وقتی مردها با زنان اشكها صحبت میكنند، توجه اطرافیان به آنها جلب میشود. همانطور كه گریستن زنها باعث آزردگی خاطر اطرافیان میشود، گریستن مردها همین تأثیر را دارد و به معنای فاجعه عظیمی است كه رخ داده یا واكنش شدیدی است كه در مقابل موضوع بیاهمیتی نشان داده میشود.
مردها چگونه در مقابل اشك دیدگان دیگران عكسالعمل نشان میدهند.
مردها هم از راه گریستن پیام خود را به طور متفاوتی انتقال میدهند و هم چگونگی عكسالعمل آنها در مقابل اشك دیگران در بیشتر موارد غیرقابل درك است.