آهنگیكه حس نداشته باشد، بهدرد نمیخورد
سعید فرجپوری، آهنگساز و نوازنده كمانچه، طی 30 سال گذشته در گروههای شیدا، فرهنگ و هنر سنندج، عارف، آوا، دستان، پایور و... نوازندگی كرده و كنسرتهایی را در مراكز فرهنگی اروپا، آمریكا، كانادا و آسیا به همراه گروههای مختلف برگزار كرده است.این نوازنده كه تدریس در كانون چاووش، مركز حفظ و اشاعه موسیقی، هنرستانهای دختران و پسران، دانشگاه هنر، دانشگاه علمی ـ كاربردی و... را در كارنامه هنری خود دارد، سالهاست كه به كار آهنگسازی نیز مشغول است. او در 2 دهه گذشته با گروه دستان آهنگهای ماندگاری را خلق كرده كه از آن جمله میتوان به آلبوم خورشید آرزو، دریای بیپایان، غوغای عشق بازان و... اشاره كرد. فرجپوری آثاری را هم بهصورت تكنوازی منتشر كرده كه تكنوازی كمانچه یك در دستگاه سهگاه، تكنوازی كمانچه ۲ در دستگاه همایون و كمانچهنوازی بر اساس نغمههای كردی از آن جملهاند.
این عضو قدیمی گروه چاووش كه در سالهای اولیه انقلاب نوازندگی آثار شاخصی را به عهده داشته، هماكنون علاوه بر عضویت در گروه دستان، به عنوان نوازنده كمانچه به گروه دوستی ـ كه توسط علیزاده و ناظری راهاندازی شده ـ دعوت شده است.
شما هم اكنون به عنوان یكی از اعضای چاووش برای كمانچهنوازی به گروه دوستی كه شاكله چاووش قدیم را دارد، دعوت شدهاید. به نظر شما این گروه چقدر میتواند دنباله رو گروه چاووش باشد؟
آخرین كنسرت ما با تركیب اصلی اعضای چاووش به سال 67 در تالار وحدت باز میگردد كه با آهنگسازی علیزاده و خوانندگی ناظری اجرا رفتیم و این آخرین همكاری ما محسوب شد و امروز بعد از سالها دوباره دورهم جمع شدهایم تا كار مشتركی انجام دهیم. در واقع گروه دوستی به واسطه تصوری كه در اذهان شكل گرفته بود، مبنی بر دوری هنرمندان از همدیگر توسط آقایعلیزاده و ناظری شكل گرفت و از آنجا كه نوازندگان آن بیشتر اعضای قدیمی چاووش هستند و قصد داریم بخشی از قطعات ساخته شده چاووش را اجرا كنیم، به نوعی میتواند تداعیكننده خاطرات آن گروه باشد.
شما علاوه بر نوازندگی كمانچه، به عنوان آهنگساز درموسیقی ایران نقش موثری دارید؛ برای كنسرت گروه دوستی هم كه از امشب روی صحنه میرود، قطعاتی را آهنگسازی كردهاید؟
تصمیم برای اجرای برنامه با حضور بنده از چند هفته پیش انجام شد و قطعا بخشی از برنامه به اجرای مشترك علیزاده و ناظری كه پیش از این در تور اروپا اجرا شده بود، اختصاص دارد و در كنار آن قطعات نوستالژیك كه در حافظه مخاطبان جای دارد، بازخوانی خواهد شد، اما آهنگسازی برنامه به عهده آقای علیزاده است و من تنها به عنوان نوازنده كمانچه حضور خواهم داشت و هیچ نقشی در زمینه آهنگسازی برای اینكنسرت ندارم.
شما در گروه چاووش و دوستی به عنوان نوازنده حضور دارید، اما یكی از اعضای اصلی و از جمله پایهگذاران گروه دستان محسوب میشوید، این گروه كه امسال وارد بیستمین سال فعالیت خود شده، چه روندی را طی میكند؟
گروه دستان از زمان شروع به كارش بتدریج اعضایش تغییر كرد و در نهایت به فرم اصلیاش كه هم اكنون شاهد آن هستیم، رسید؛ به گونهای كه 10 سال اعضای آن ثابت مانده است، اما خوشبختانه دستان با توجه به اینكه همه نوازندگانش برای خود استادی بودند و هستند، توانسته تا به امروز در موسیقی سرپا بایستد و موفق باشد. به طور كلی من معتقدم هر گروهی در آغاز فعالیت خود باید اعضایی داشته باشد كه پیشینه درخشان در موسیقی داشته باشند چرا كه نوازندگان به نوعی اعتبار گروه هستند. وقتی گروه به این شیوه شكل گرفت، به مرور زمان در جامعه جا میافتد. دستان نیز پس از 20 سال فعالیت هم اكنون جایگاه مناسبی برای خود یافته و مطرحشده كه بخشی از این مطرح شدنش بهواسطه مخاطبان آن است. به نظر من، مهمترین عاملی كه باعث موفقیت دستان شده، احترامی است كه نوازندهها به هم میگذارند و نیز قبول كردن كار جمعی است.
دستان از جمله گروههایی است كه در طول فعالیت خود، بیشتر به اجرای آثار اعضای خود بسنده كرده است؛ به نوعی كه در هر اجرا یا آلبومی مخاطب با قطعات ساختهشده توسط اعضا روبهرو بوده است.
ما از آثار دیگر آهنگسازان به شرط آن كه در حد كار گروه دستان باشد نیز استقبال میكنیم و در آینده سعی میكنیم در این زمینه بیشتر كار كنیم.
بخشی از آهنگسازیها گروه دستان به عهده شماست، شما در این زمینه چه معیارهایی را در نظر میگیرد؟ در كارم خیلی به حس و حال توجه دارم، بعضی وقتها پیش آمده كه من آهنگی ساختم و بعد از یك هفته اثر را گوش دادم و متوجه شدم آن حسی كه من میخواهم درونش نیست. در موسیقی شرقی، لحظهها خیلی مهم هستند، آن لحظهای كه احساسی به شما الهام میشود و ملودی در ذهن پدید میآید. بیشترین وسواس من روی این موضوع است كه اثر خلق شده توسط من دارای احساس باشد. معمولا در طول زمان لحظاتی را كه احساس خوبی به من دست میدهد، شكار میكنم مثلا هنگام نواختن جملهای میسازم، سریع آن را ضبط میكنم و بعد این لحظات ضبط شده را تدوین میكنم، چنین لحظاتی شاید در طول سال 5 یا 6 بار بیشتر پیش نیاید. قطعاتی كه من میسازم، ریشه اش به سالها و ماهها پیش برمیگردد چرا كه نمیتوان برای آهنگسازی زمان تعیین كرد. به طور كلی هم اكنون به این نتیجه رسیدهام كه در كارهایم حرف امروز را بیان كنم؛ به گونهای كه وقتی میخواهم تصنیفی بسازم، از تجربهها و نكاتی كه طی سه چهار دهه به دست آوردهام، استفاده كنم تا كاری درست، زیبا و هماهنگ پدید بیاورم.
در آهنگسازی چقدر به نغمههای موسیقی نواحی نگاه میاندازید و از آنها بهره میگیرید؟
اصولا ما در موسیقی ایرانی با توجه به پراكندگی اقوام مختلف از نظر زیباییشناسی ملودی و ریتم خیلی نغمهها داریم كه میتوانیم از آنها استفاده كنیم. وقتی میگوییم موسیقی ایرانی، این موسیقی محدود و متمركز در موسیقی در مركز ایران نیست. توان و ظرفیت موسیقی ما اصولاً با تنوع و پراكندگی بسیار زیاد اقوام بسیار بالاست و من فكر میكنم باید از زیباییهای ریتمیك و ملودیك نغمههای محلی استفاده كنیم.
حضور چند آهنگساز در یك گروه مثل دستان چقدر میتواند به روند كار جمعی كمك كند؟
من معتقدم حضور آهنگسازان مختلف در هر گروهی رنگ و تنوع خاص به آن گروه میدهد چرا كه بسته به هر اثری كه ساخته میشود، خواننده نیز تعیین میشود و این دو عامل در كنار هم تنوع بیشتری را برای مخاطب ایجاد میكند كه این خود میتواند یكی از موفقیتهای آن گروه باشد. چنان كه دستان نیز در این سالها این رویه را پیش گرفته و این خود باعث تنوع بیشتر در آثارش شده است.
یكی از مواردی كه در اكثر گروههای موسیقی دیده میشود، رفت و آمد خوانندگان مطرح و تكراری است كه البته این رویه در گروه دستان نیز دیده میشود و این در حالی است كه همه آهنگسازان خوانندهسالاری را در موسیقی ایرانی رد میكنند.
درست است كه گروه دستان با خوانندگان مطرحی چون ناظری، همایون شجریان، بیژن بیژنی و عقیلی و دیگران در این سالها كار كرده، اما هیچگاه خواننده محور نبوده است. البته به نظرم یك بخش از این قضیه به آهنگسازی برمیگردد چرا كه آهنگسازی در گروه تنوع ایجاد كرده و باعث حضور خوانندگان مختلف شده است. به نظر من اگر یك گروه یك آهنگساز داشته باشد قطعا یكنواختی در آن ایجاد میشود. ما هیچ وقت خوانندهسالاری در گروه نداشتیم چرا كه همیشه بخشی از كار دستان یك موسیقی سازی بوده در واقع در هر زمان سعی كردیم كه قطعاتسازی در كنار آوازی قرار گیرند كه هیچ وقت خوانندهسالاری در گروه ایجاد نشود، البته میتوان گفت كه تنوع موسیقایی در گروه به واسطه آثار مختلفی كه ساخته میشود خود یكی از دلایل عدم خوانندهسالاری است. به طور كلی میتوان گفت همیشه عدم خوانندهمحوری و آهنگسازمحوری جزو اهداف گروه دستان بوده و همه نیز به این هدف پایبند بودهاند.
با این توضیح ما همچنان شاهد خوانندهسالاری در گروهها هستیم؛ به گونهای بسیاری از گروههای موسیقی بانام خواننده سالن اجرای خود را پر میكنند؟
بله متاسفانه چنین است و این خود به نگاه رسانههای ما به این مقوله نیز باز میگردد. به عنوان مثال تمام تبلیغات یك گروه بیشتر روی خواننده است و این خود باعث ایجاد تفكری نادرست میشود. منبع جام جم