بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا بقیة الله الاعظم
سلام
عید مبعث مبارك
کوچه های مملو از عطر یاس
ابراهیم قبله آرباطان
... و از تو می گویم
که بر بلندای انتظار ایستاده ای
شما که در لابلای «جمعه ها» و «ندبه ها» دست های دعا پنهان هستید
و چگونه نیایی که کوچه هایمان عطر قدم هایت را گرفته است
که گل های یاس باغچه امید، شکوفه داده اند
که دل ها برای آمدنت تنگ شده است
که دلت برای این همه پرستوی عاشق تنگ شده است
و باران خواهد بارید
پایت که بر گونه های تاول زده زمین بخورد.
«سبز یا سفید»
فرقی که نمی کند
کافیست بهار اتفاق بیفتد
سبز می پوشی و عدالت را سفیدپوش...
قدم هایت، تمام دلتنگی ها را، از گونه های خیابان ها خواهد برد
و امروز، چه قدر به تو محتاجیم،
امروز که نفس هایمان به شماره افتاده است و پرپر شدن گل های امید خودمان را نظاره گر هستیم!
سخت است، برای تو که می آیی و با خود می آوری: «عدالت» قاب خاک گرفته طاقچه ها را
«عدالت» گم شده در پشت پرده خنده ها را
«عدالت» زندانیِ سلیقه ها و خواستنیِ همیشگی را.
امروز از تو گفتن، دِینی ادا کردنی است که پنجره های امید، به دیوارها باز می شود که پیچک های باور،از دست های انتظار بالا نمی رود که جاده ها، گرد و خاک فراموشی در صورت دارد.
که تو را از جمعه ها خواستن، اقناع مان نمی کند
که «ندبه»ها، چنان دلنشین نیست.
ما می خواهیم دعاهایمان، عطر دهان تو را داشته باشد.
می خواهیم اقتدا به وسعت دستان شما بکنیم.
می خواهیم آخرین نمازمان را به شما اقتدا کنیم
می خواهیم زیر پاهای شما، شکوفا شویم
و آن گاه است که خوب بودن، معنا خواهد گرفت.
باغچه ها، شقایق های عاشق، می رویاند.
کوچه ها، عطر وصال می گیرد
صبح می شود و در شرق ترین ضلع کعبه لبخند تو، پایان تمام شب گریه ها خواهد شد.
پایگاه حوزه
اللهم عجل لولیك الفرج