فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
چشمها پرسش بیپاسخ حیرانیها
دستها تشنه تقسیم فراوانیها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما، جای چراغانیها
حالیا! دست كریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
وقت آن شد كه به گل، حكم شكفتن بدهی!
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها!
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها...
سایه امن كسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها
چشم تو لایحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
قیصر امین پور
از سایت شهید اوینی
سلام
قرار این هفتمون این باشه كه هرروز موقع غروب آفتاب، دم اذون، رو به قبله، دست به سینه، با توجه كامل به آقامون یه سلام بدیم... بشه مرهم دل تنگمون...
السلام علیك یا اباصالح المهدی
قرار بعدی به عهده ی goolha عزیز