یک هنرمند فاقـــــــــد مسکن
رفت روزی وزارت ارشــــــــــاد
***
چون دم در رسید با خود گفت
می روم تو هــــر آنچه بادا باد
***
نوک بینی خود گـــرفت و رفت
راست پیش وزیر و پس اِستاد
***
گفت در روز اول خلقــــــت
که خدا این جهان نمود آباد
***
چون به مستضعفین زمین بخشید
اسم اینجانب از قلـــــــــــم افتاد !
***
حال البته با کمــــــــــــــی تأخیر
من به خدمت رسیده ام دلشاد !
***
تا مگر قطعه ایی زمین بخشید
بروم منزلی کنـــــــــــــم ایجاد
***
گفت با وی وزیــر با لبخند
بنده از دیدن شمایم شاد
***
چون هنرمند قدر می بیند
باید الحق به صدر بنشیناد !
***
می نویسم زمین به اسم الان
می دهــم خدمت شما استاد
***
آنگه از قطعه هنرمنــــــــــــــــــــدان
قطعه ایی هم به شخص ایشان داد !
*****
شعر : طنز پرداز خوش قریحه « رضا رفیع »
پاورقی :
منظور از قطعه هنرمندان ، همان قطعه معروف هنرمندان در بهشت زهراست !! ( البته دور از جان هنرمندان و نیز شما دوستان )