به به ! به به ! چه تاپیك جالبی ! دستتون درد نكنه !
اولین بار كه اومدم چون هنوز آب پاش به دست نشده بودم چیزی ننوشتم ولی الان كه گلا دیگه دارن پژمرده می شن ! اینم یكیشه :
همه رفته بودن بیرون و فقط من تنها خونه مونده بودم ! چشمتون روز بد نبینه مهمون رسید ! تازه چه مهمونی ! كسی كه كلی باهاشون رو در بایسی داشتم ! خلاصه نشستن و گل كاری هام شروع شد ! اول از همه وقتی می خواستم بچهشون رو بغل كنم حسابی گریه اش رو در آوردم ! وقتی مامانم اومد تازه فهمیدم كه چه كردم ! چایی كه دم نكرده بودم هیچ ! هر چی میوه آورده بودم همه اش نشسته بود !!! خلاصه این یخ تو فر آب شدم رفتم تو زمین !
نتیجه ی اخلاقی : هر وقت خانواده جایی رفتن عمرا تنها تو خونه نمونید و اگر هم مجبور شدید كه بمونید حتما دقت كنید !
البته ذكر كنم این نكته رو كه به هر حال آب و تاب زیادی به این داستان اضافه دشه وگرنه من خیلی هم فرزم و كم از این گل كاری ها می كنم !
آتنا @@@
