تبیان، دستیار زندگی

رئيس جمعيت دفاع از قدس در برلين به اشاره به تاثيرپذيري از شخصيت امام خميني (ره) برقراري عدالت را هدف اصلي حکومت اسلامي دانست. "يورگن گراسمان" در پاسخ به خبرگزاري مهر از مراحل زندگي شخصي و تحولات عقيدتي خود به تاثيرپذيري از شخصيت امام خميني (ره) سخن گفت.  

چه تجربياتي در زندگي شما را به سمت اسلام سوق داد؟ گراسمان: من در شهر کوچکي در آلمان به دنيا آمدم و به عنوان يک مسيحي پروتستان رشد کردم. در سن 20 سالگي جواني بودم با نگاهي غربي به زندگي، اگر در اين سن کسي از من مي پرسيد که نظرت در مورد خداوند چيست مي گفتم اين مشکل تو است، من مشکلي ندارم، در آن زمان مثل تمام جوانهاي همسنم دوست داشتم رفيقه اي داشته باشم و از زندگي لذت ببرم، اين تصوري بود که من و امثال من از زندگي داشتيم، تصوري که حتي امروز هم بخش اعظم مردم در غرب از زندگي دارند.   اين در حالي است که در بين معتقدان به مذهب نيز مشکلاتي وجود دارد، من به شخصه فرد مومني نبودم، اما مي دانم که مسيحيت هم چيز زيادي براي ارائه کردن به مردم اين عصر ندارد تا به کمک آن راه نجاتشان را بيابند. مسيحيت کنوني و روحانيون آن نمي دانند چطور با جوانان برخورد کنند، آنها را جذب کنند و به سئوالاتشان پاسخ دهند.     در همين دوران سفري به چند کشور داشتم، به دانمارک و اسپانيا رفتم و در 21 سالگي راهي برلين شدم. براي کسب درآمد کارهاي زيادي انجام دادم و بعد در رشته علوم سياسي در دانشگاه تحصيل کردم. آنجا بود که با آفريقاييها آشنا شدم اين اولين برخورد من با مسلمانان بود. من خاطره خوبي از آنها دارم و تا کنون نيز محبت خاصي به آفريقاييها دارم. من دوستي سوداني داشتم که 10 سال پيش فوت کرد و هنوز با خانواده وي در تماس هستم. پس از پايان تحصيلاتم يک کافه به سبک مصريها راه انداختم که  براي اداره آن دوستي مصري ياري ام مي کرد، به همين دليل مصر را شناختم و بارها به اين کشور سفر کردم، امروز خيلي ها را در مصر مي شناسم.

نخستين برخوردتان با مسلمانان کي و چگونه بود؟   گراسمان: زماني که 23 ساله بودم براي نخستين بار خدا را احساس کردم، در اين زمان مشکلات زيادي داشتم و به اين نتيجه رسيده بودم که کسي نمي تواند کمکم کند، وقتي کسي در بين انسانها نباشد که شما را ياري کند شما به چه کسي پناه مي بريد؟ اين موضوعي بود که من به آن رسيدم و خدا را يافتم. براي اولين بار در زندگي ام از صميم قلب دعا کردم.   پيش از اين ماجرا من به هيچ وجه انسان مومني نبودم، خيلي از آلماني ها مي توانند تاييد کنند که انسانهاي مومني نيستند و به چيزي اعتقاد ندارند، اين موضوع براي آنها مشکلي به حساب نمي آيد.        من هم اينطور بودم شخصا درکي از ايمان مذهبي و اعتقاد قلبي نداشتم، اما روند زندگي ام به سمتي رفت که خدا را حس کردم. اما آشنايي من با اسلام به زماني برمي گردد که هم اتاقي سوداني داشتم، طي مدتي که با وي زندگي مي کردم به ويژه در ماه رمضان متوجه شدم خيلي از کارهايي که من انجام نمي دهم و بد مي دانم، او نيز انجام نمي دهد، با خودم مي گفتم تفاوت ما در چيست چيزي که به اعتقاد من درست و صحيح است، او نيز درست مي داند، اما نمي توانستم خودم را به عنوان يک مسلمان تصور کنم.

چرا مذهب شيعه را انتخاب کرديد؟   گراسمان: مسلمان شدن من به اين گونه بود که بعد از آشنايي با دوست سوداني ام، به مرور زمان بيشتر با هم صميمي شديم و بحثهاي زيادي در مورد مسائل اخلاقي کرديم تا اينکه در سن حدود 24 سالگي به اين نتيجه رسيدم که تنها يک خدا وجود دارد و حضرت محمد (ص) آخرين فرستاده اوست، اينگونه بود که مسلمان شدم.   اما در اين زمان هم با اسلام واقعي آشنا نشده بودم. من زماني با اسلام واقعي، سياسي و پويا آشنا شدم که امام خميني (ره) را براي اولين بار شناختم. وي به من آموخت که اسلام واقعي هميشه با بي عدالتي در جدال است. پيش از آن من با واقعيت اسلام آشنا نبودم و گمان مي کنم مردم ايران هم با رهبري امام توانستند به اين درک از اسلام واقعي برسند.   چنين ويژگي را که تنها در اسلام شيعي وجود دارد، زماني که امام(ره) در پاريس بود شناختم و مجذوب شخصيت ايشان شدم. من سخنان امام را بي چون و چرا مي پذيرفتم و حتي به دانشجويان ايراني برلين در پخش کردن اعلاميه هاي وي کمک مي کردم. من تفاوتي بين سخنان امام و حقيقت شخصيت وي نمي ديدم و همين موضوع مرا جذب مي کرد.   امام(ره)، حامي مستضعفين و منادي وحدت بين مسلمانان عليه مستکبران بود. وي به اهميت ايران به عنوان مهمترين کشور جهان اسلام در مبارزه با غرب پي برده بود. همانطور که امام(ره) مي گفت قدرت اصلي مسلمانان در وحدت است و با حفظ وحدت خودشان مي توانند در برابر بزرگترين قدرتهاي جهان بايستند، همانطور که ايران ايستاده است.

چه عاملي حکومتهاي اسلامي را آسيب پذير مي کند؟   گراسمان: يکي از مسائلي که امام بر آن تاکيد داشت مبارزه با بي عدالتي بود و اين آسيبي است که حکومتهاي اسلامي را تهديد مي کند. تا زماني که بي عدالتي وجود داشته باشد هيچ حکومتي نمي تواند ادعاي اسلامي بودن کند. در مورد ايران هم بايد متوجه اين آسيب بود.   چيزي که موجب نارضايتي مردم مي شود مشاهده کساني است که در جامعه به ثروتهاي بادآورده دست يافته و صاحب بيت المال شده اند، اين برخلاف خواست امام خميني(ره) است چرا که هدفشان خدمت به مستضعفين بود و بارها بر اين مسئله تاکيد مي کردند.     در حال حاضر نيز براي مبارزه با اين معضل و اجراي آرمان امام خميني(ره)، ايرانيها بايد اتحاد خود را حفظ کرده و به رهنمودهاي امام خامنه اي عمل کنند. حکومت اسلامي ايران بايد به تلاش خود براي اعتلاي مستضعفين ادامه داده و چهره واقعي اسلام را به نسل جوان اين کشور و به تمام جهانيان نشان دهد.

رمز تاثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران را در چه مي دانيد؟   گراسمان:  پيروزي انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) نقطه عطفي در تاريخ بود. امام خميني(ره) خدمت بزرگي به بشريت انجام داد، اما بدون وجود انسانهاي آزاده و شجاع در ايران، پيروزي انقلاب اسلامي ميسر نبود. ايثار و از جان گذشتگي مردم مسلمان ايران الگويي براي تمام انسانهاي آزاديخواه جهان است.       عظمت و اقتدار انقلاب ايران از اين حقيقت سرچشمه مي گيرد که کاملا ايراني است و از هيچ قدرت خارجي کمک نگرفته است. اين امر نقطه قوت انقلاب و دليل تاثيرگذاري آن است. به نظر من اتحاد و قاطعيت مردم ايران نيز براي تمام ملتهاي تحت سلطه راهگشا بوده و نويد بخش آينده اي روشن و زندگي بهتر است. اميدوارم اين قاطعيت و همبستگي که پيروزي را تضمين مي کند، همچنان پابرجا بماند.         منبع:مقاومت اسلامي