پيامک هاي زيبا و پرمعنا، پنج شنبه شب روي گوشي هاي همراه نقش مي بست که بهانه اش «ليلةالرغائب» بود، شب آرزوها و پيامک دهنده مي خواست، در ناب ترين لحظه ها، در بهترين آرزوهاي پيامک گيرنده، نقش داشته باشد و در دعاها، فراموش نشود و...
اين ماجرا از يک رو خوب بود و آن توجه به آداب و سنن ديني و احياي روش هاي نيکي که مي تواند، نيکي ها را در جامعه ترويج کند، شب آرزوها مي تواند، به پالايش آرزوها و اعتلاي دعاها بينجامد، منتها اگر نگاهمان از خود فراتر برود و يادمان بماند وقتي خداوند در خلقت، چنان مقدر فرموده است که چشم هايمان، نه خود ما که ديگران را ببيند، ما نيز در سيره و روش زندگي اجتماعي و به ويژه در دعاها ديگران را ببينيم چنان که بي بي فاطمه(س) اول براي ديگران دعا مي فرمود و هنگامي که با پرسش امام حسن(ع) مواجه شد فرمود: «الجار، ثم الدار» ديگر آموزه هاي ديني هم ما را به دعاکردن براي هم و براي همه تعليم فرموده است اما انگار ما يادمان رفته است اين درس ها و سرمشق و مشق ها چون بسياري از پيامک هاي دريافتي، التماس دعا بود براي خويش. حال آن که لااقل در دعاکردن بايد به بزرگي خداوندي نگاه کرد که از او التماس دعا مي کنيم پس مي شد و مي شود براي همه دعا کرد.
اصلا به ما آموخته اند اللهم اشفع کل مريض... اللهم فک کل اسير... اللهم اغن کل فقير... و اين يعني، تنها براي مريض خود دعا نکن، تو شفاي همه مريضان را به دعا از خدا بخواه، شفاي مريض تو هم حاصل خواهد شد. تو رهايي همه گرفتاران و اسيران را طلب کن، اسير تو هم باز خواهد آمد، تو غني شدن همه فقرا را بخواه، فقر از خانه و کاشانه تو هم خواهد رفت و...
پس يادمان باشد در همه امور «همه نگر» باشيم و به ويژه در دعا... بگذريم، اين را از باب يادآوري به خود و برخي دوستان عرض کردم والا در شب ليلةالرغائب، بسياري هم بودند که زيباترين آرزوها را به دعا خواسته بودند که اجابت آن مستجاب شدن همه دعاهاست. آنان ظهور دولت يار را طلب کرده بودند که وقتي بيايد، گل ها همه باز مي شوند و ديگري، از شب آرزوها گفته بود که با شب زيارتي امام حسين(ع) همزمان است و اين يعني، حسين(ع) نهايت آرزوي اهل عشق است.
آري حسيني زندگي کردن و حسيني مردن و به حسين(ع) رسيدن انتهاي عشق است... البته آرزوهاي اجتماعي هم در پيامک ها و پيام ها جالب بود. يکي مي گفت دعا کنيد، سنگ گراني از ترازوها به دور افتد و ديگري مي خواست آرزو کند و دعا کند، نقاشي شاهنامه را زيباتر از پيش در ميدان فردوسي مشهد ببيند و شاهد اعتلاي فرهنگ اخلاقي باشد. نفر بعدي مي خواست، مسئولان بر مدار حقيقت به وحدت برسند تا مشکلات جامعه را از ميان بردارند و باز کساني بودند که سفره دعا را نه به اندازه بزرگي خداوند که به وسعت دل خود پهن مي کردند، حال آن که باز بايد گفتشان، سفره دعا، تنها سفره اي است که به اندازه داشته ها و نداشته ها و بالاتر به اندازه کرامت خدا بايد پهن کرد ....