سلام
غروب از کار به خونه میرسه
بلافاصله لباسهارو در میاره ولباس راحتی می پوشه.
.روزنامه رو باز می کنه وشروع به خوندن می کنه..خط به خط روزنامه رو خونده ..حالا توجهش به تلویزیون جلب میشه...آخ جون امشب یه سریال ویه فیلم سینمایی خوب داره..حتما باید تماشا کنم..فیلمهارو میبینه ...ساعت ده شده ..کانال رو عوض میکنه ..شبکه 3فوتبال داره ...عجب فوتبالی..می شینه تماشا می کنه ..ساعت یازدهه ووسط فوتبال..تازه یادش می افته نماز نخونده..به سختی بلند میشه،بسرعت وضو می گیره ومشغول نماز میشه،اما چه نمازی..تلویزیون روشنه گوشش به گزارش گزارشگره ودر هر رکعت هم چند تا خمیازه...
راستی فکر می کنید چه تعداد از ما اینطور هستیم.
چرا برا خیلی از ما نماز اولویت آخره..واقعا با این خدای خوبی که ما داریم واین همه محبتی که به ما داره..آیا درسنه که ما اینطور نماز بخونیم
اگر نه روی دل اندر برابرت آرم
من این نماز حساب نماز نشمارم
ازین نماز ریایی چنان خجل شدهام
که در برابر رویت نظر نمیآرم
ز عشق روی تو من رو به قبله آوردم
و گرنه من ز نماز و ز قبله بیزارم
مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی
حدیث درد فراق تو با تو بگذارم
و گرنه این چه نمازی بود که من با تو
نشسته روی به محراب و دل به بازارم
نماز کن به صفت چون فرشته ماند و من
هنوز در صفت دیو و دد گرفتارم