• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 2309)
سه شنبه 10/3/1390 - 23:11 -0 تشکر 326260
یادی از بمبگذاری مسجد علی بن ابیطالب زاهدان

به نام خدا

 

خاطره ای كه تعریف میكنم مربوط به بمبگذاری سال 88 هست كه در مسجد علی ابن ابی طالب(ع)زاهدان رخ داد یادم میاد یك روز 5شنبه بود.

هوا تاریك شده بود و به رسم شب های تابستون .خیابون ها خیلی شلوغ بود.ما از بهشت محمد(ص)    وارد شهر شدیم یه دفعه صدای انفجار مهیبی به گوش رسید .

 

 تصمیم گرفتیم به سمتی كه صدا ازش شنیده میشد حركت كنیم.صدا از طرف خیابون امیرالمومنین(ع)بود.وقتی به نزدیكی مسجد علی ابن ابی طالب (ع)رسیدیم.مردمی رو دیدیم كه به سمت مسجد میدوند. ما هم شروع كردیم به سمت مسجد رفتن وارد مسجد شدم بوی خون و باروت به مشام میرسید. وقتی  وارد شبستان مسجد شدم. با صحنه خیلی دردناكی روبرو شدم زمین پر خون بود .فرشها رو جمع كرده بودند. دیوارها خونین بود .

 

  شهدا و مجروحین هنوز روی زمین بودند .من هم شروع كردم به كمك كردن  به مجروحین و  برادران كه  سریعتر اجساد شهدا رو جمع كنیم.تا اونموقع  همچنین صحنه ای ندیده بودم (بعدا در مسجد جامع زاهدان سال89 این  ماجرا دوباره تكرار شد)

 

در حال كمك كردن بودم كه چشمم خورد به  عده ای از برادران كه جمع شدن و گریه میكنند.نزدیكشون رفتم .بینشون دو تا پسر بچه رو دیدم كه ظاهرا برادر بودن.دو تا برادر تو اغوش هم افتاده بودند و هر دو شهید شده بودند.سن هاشون هم 9_10سال بیشتر نبود. حالم هر لحظه بدتر میشد. اون ماجرا گذشت و  من چند رو طول كشید تا مثل سابق  حالم بهتر شد. هیچوقت یاد و خاطره اون دو تا برادر  یادم نمیرفت بعدا فهمیدم فامیلیشون آبیز بوده یك سال و نیم از اون ماجرا گذشت .

 

 من خیلی دلم می خواست به سفر حج برم.بعد از اینكه در قرعه كشی عمره دانشجویی اسمم در نیومد  خیلی نا امید شدم به خودم میگفتم حتما این  قسمت منه كه نرم .شاید خدا بعدا نصیبم كنه  . دوستانم برای  رفتن حج اماده بودن و من اسمم در نیومده بود اونها رفتند و من موندم .با خودم خیلی  كلنجار میرفتم .یه شب سر نماز خیلی دل شكسته شدم از خدا خواستم  این سفر رو به زودی نصیبم كنه خدا رو به شهدا قسم دادم  یه دفعه یاد شهیدان ابیز افتادم .گفتم خدایا قسمت میدم به حق این دو شهید كه  این سفر رو به زودی نصیبم كن 

 مدتی گذشت و هر روز نا امید تر میشدم و دعا میكردم حدودا دوهفته بعد  یه روز فردی زنگ زد به  من و گفت از سازمان دانش اموزی زنگ میزنه.گفت ما یه كاروان دانش اموزی عمره مفرده داریم.و فردی شما رو به عنوان مربی برای اینكار  انتخاب كرده(بعدا فهمیدم اون فرد استادمون و رییس كاروان بوده كه البته  ویزا بهش تعلق نگرفت و نتونست با ما به این سفر بیاد)

 

خیلی خوشحال شدم و با خودم گفتم حتما كار خوبی انجام دادم كه خدا این لطف رو به من كرده ویا دلیلی داشته. سریعا مداركم  رو تحویل دادم و اماده سفر شدم  سه روز قبل از سفر وقتی اسم كاروان رو شنیدم سر جام میخكوب شدم اسم كاروان بود  شهدای آبیز

 

                                                                                                   ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم / در ره عشق جگر دار تر از صد مردیم
هر زمان عطر خمینی به سر افتد ما را / دور سید علی خامنه ای میگردیم

چهارشنبه 11/3/1390 - 12:41 - 0 تشکر 326431

سلام .... نميدونم چي بگم... تنم يخ كرد....البته خب اين عجيب نيست.... چرا؟ چون شهدا بزرگتر و مهربان تر از ايني هستند كه ماها تصورشو كنيم.... حجتون قبول.... خوش بحالتون....

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

چهارشنبه 11/3/1390 - 13:6 - 0 تشکر 326439

مو به تنم سيخ شد. واقعا برام زيبا بود. منم خاطرات زيبائي از شهدا دارم. بخصوص دو تا خاطره خاص دارم.... كه جاي مناسبش رو پيدا ميكنم و ميگم...

چهارشنبه 11/3/1390 - 15:54 - 0 تشکر 326503

بسيار جالب بود شهيدان زنده اند و ناظر بر اعمال ما روحمان با يادشان شاد

خوشا شهیدان و خوشا آنان که با یاد شهیدان زنده اند

چهارشنبه 11/3/1390 - 20:11 - 0 تشکر 326565

انشالله نصيب همه بشه برن زيارت كنن خانه خدا رو دوست خوبمmohassaneمنتظر اون دوتا خاطره خاص شما هستم .لطفا هرچه زودتر بگذاريد.خيلي دوست دارم بخونمشون

                                                                                                   ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم / در ره عشق جگر دار تر از صد مردیم
هر زمان عطر خمینی به سر افتد ما را / دور سید علی خامنه ای میگردیم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.