تماشای موسیقی در ویترین تاریخ
موسیقی ایرانی از گذشتههای دور در سینه هنرمندان این هنر جای گرفته و با ساز و آواز به نسلهای بعدی منتقل شده است. این نوا هرگز نخواهد مرد، چراكه هستند راویانی كه این میراث را از استادان خود به ارث برده و به آیندگان میسپارند. با این حال نسل آینده علاوه بر همه اینها باید بداند موسیقیای كه به دستشان رسیده از كجا آمده و با چه سازهایی نواخته شده است؛ سازهایی كه رنگ میراث گرانبهای تاریخی را به خود میگیرند. شاید برای هر مخاطبی دیدن سازهای اساتید گذشته و نیز وسایلی كه روزهایی را در كنار تاریخسازان موسیقی ایران گذراندهاند، جذاب باشد، اما آیا امكان تجربه كردن چنین دیداری برای هنردوستان فراهم است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت در تهران و یكی دو شهر دیگر ایران، موزههایی هستند تا به این نیاز موسیقی دوستان پاسخ دهند.
تماشای چند هزار ساز قدیمی با قدم زدن در خیابانهای تجریش و كوچه پسكوچههای آن به عمارتی برخورد میكنیم كه نگاه هر رهگذری را به خود جلب میكند. این مكان كه سر در كوچكی را به معرفی خود اختصاص داده، هزاران ساز كه روزی نوایی از آنها بیرون میآمده را در دل خود جای داده است.موزه موسیقی تهران كه هماكنون 2 سال از راهاندازی دوبارهاش میگذرد، در ویترینهای خود سازهایی از دوره زندیه و قاجار تا به امروز و بیش از 500 نمونه ساز محلی را به نمایش گذاشته است. البته در این میان 43 ساز در حوزه موسیقی دستگاهی از دست ساختههای قنبری مهر و برخی سازهای ابداعی استاد ژاله و دیگران نیز به چشم میخورد كه به گفته علی مرادخانی، مدیر موزه همگی از گنجینههای ملی ایران هستند.در تمام روزهای عمر 2 ساله موزه، تلاش بر این بوده كه سازهای مختلفی وارد و بخش زیربنایی آن تكمیل شود، ولی از آنجا كه موزه موسیقی تهران یك نهاد غیرانتفاعی است، شاید روند وارد شدن سازها به آن و دیگر برنامههای تجهیزش با تاخیر صورت میگیرد.علی مرادخانی گرچه قبول دارد این موزه با سرعت لازم و درخوری تجهیز نمیشود، اما تاكید میكند: ما در این مدت كوتاه، سازهایی از محمدرضا درویشی را كه مجموعهای بزرگ است در كنار بخش اعظمی از سازهای محلی ایران به موزه وارد كردهایم كه بخشی اهدا و تعدادی خریداری شدهاند. برای همین با جرات میتوان گفت كه هماكنون گنجینه ارزشمندی از موسیقی نواحی ایران را در موزه داریم.او ادامه میدهد: البته در كنار سازهایی كه خریداری یا از سوی هنرمندان اهدا میشوند، نباید غنی شدن كتابخانه این مجموعه را هم نادیده گرفت، چراكه اكنون این بخش موزه از لحاظ تعداد عناوین كتابها و سامانه اداری بسیار متحول شده است.
سازهای گرانقیمت روند ورود سازها به موزه موسیقی به دو صورت اهدایی و خرید صورت میگیرد كه به گفته مرادخانی تمام سازهایی كه برای موزه خریداری میشوند، توسط كمیسیون ارزشیابی متشكل از اساتید برجسته از نظر اصالت، قدمت، سلامت ساز و... بررسی و قیمتگذاری و طی مذاكره با دارنده آن و پرداخت مبلغ تعین شده، ساز خریداری میشود.مدیر موزه موسیقی با اشاره به تلاش این مركز برای درآمدزایی، میگوید: با برپایی كلاسهای آموزش مرمت ساز، راهاندازی یك استودیو برای ضبط موسیقی و احداث یك سالن كوچك موسیقی برای اجراهای اساتید، به دنبال آن هستیم تا بتوانیم بخشی از هزینههای خود را تامین كنیم و نگذاریم میراث فرهنگی سازهای ایران به دست سوداگران بیفتد.وقتی وارد هر موزهای میشویم شاید بعد از دیدن هنرهای ایرانی به دنبال آثاری از كشورهای دیگر باشیم تا بتوانیم علاوه بر آشنایی با آنها به تفاوت هنر خود با دیگران بپردازیم، اما وقتی درهای موزه موسیقی تهران به روی مخاطبان باز میشود، تنها با سازهای ایرانی مواجه میشوند. مرادخانی مدیر موزه موسیقی در اینباره میگوید: ما دستور كارمان این است كه چراغ خانه خودمان را روشن كنیم بعد وارد حوزه موسیقی جهان شویم، چراكه كار در زمینه موسیقی دنیا كار زیادی میبرد كه ما نه جای آن را داریم و نه امكانش را.
موزهای در میان بازار كاغذ ابوالحسن صبا یكی از راویان موسیقی ایرانی است كه هنرش را از درویش خان، علینقی وزیری و میرزا عبدالله وام گرفته و با تربیت نوازندگانی چون همایون خرم، فرامرز پایور، حسن كسایی، داریوش صفوت، علی تجویدی و... آن را به نسل كنونی معرفی كرده است.خانه صبا كه روزی میزبان بزرگان موسیقی امروز ما بوده، هماكنون در میان مغازههای كاغذ خیابان ظهیرالدوله، خانه ـ موزهای شده كه هر روز هنردوستان را برای بازدید از خود صدا میزند.حمیدرضا شبابی كه عهدهدار موزه موسیقی صباست، درباره اهمیت این مركز فرهنگی میگوید: موزه صبا اولین موزه موسیقی بود كه توسط خانواده آن زندهیاد در اختیار فرهنگ دوستان قرار گرفت كه البته با توجه به مساحت و توان مالیاش نباید آن را با دیگر موزههای پایتخت مقایسه كرد.وی درباره روند تجهیز و گسترش موزه صبا توضیح میدهد: از زمانی كه موزه را افتتاح كردیم تمام وسایل، عكسها و سازهای استاد صبا را همراه عروسكهای فرهنگهای مختلف ایران ـ كه متعلق به همسرشان بود ـ در ویترینهای خانه صبا جای دادیم كه البته آنهایی كه نیاز به مرمت داشتند توسط استاد قنبری مهر، بازبینی و احیا شدند.
شاگردان صبا در خانه استاد از آنجا كه موزه صبا تنها به آثار این هنرمند اختصاص دارد، در 2 سال بازگشاییاش طرح راهاندازی بخش مكتبخانه، سایت و... را برای خود دارد، اما یكی از مواردی كه احتمال انجام آن در آیندهای نه چندان دور وجود دارد قرار گرفتن آثار شاگردان صبا به صورت مقطعی در این موزه است.شبابی در اینباره میگوید: متاسفانه ما به دلیل كمبود جا، چنین امكانی نداریم و هماكنون نیز از تمام امكانات موزه از جمله دیوارها و سالن نمایش هم برای آثار خود استاد صبا بهره میبریم .مشكل عمده موزها، استقبال نكردن مردم از آنهاست كه موزه صبا هم از آن مستثنی نیست. شبابی میزان استقبال از موزه صبا را كم ارزیابی كرده و میگوید: متاسفانه تهران به نسبت شهرستانها از نظر بازدیدكننده از مراكز فرهنگی عقب افتاده است و باید در این زمینه یك اقدام كارشناسی صورت گیرد.وی ادامه میدهد: متاسفانه موزههای تهران امكان دیدهشدن را آن هم به دلیل تبلیغات نامناسب ندارند و این خود باعث میشود گردشگری كه وارد شهر شود از وجود چنین مكانهایی بیاطلاع باشد.
همكاری نكردن خانه موسیقی با موزه صبا شبابی با اشاره به عدم ارتباط موزه صبا با دیگر نهادها از جمله موزه موسیقی و خانه موسیقی میگوید: متاسفانه ما ارتباط خاصی با آنها نداریم و این در حالی است كه نهادهایی مثل خانه موسیقی میتوانند در روند كارهای موزه حتی میزان بازدیدكنندگان و معرفی آن به دیگران نقش مهمی داشته باشند.او میافزاید: به عنوان مثال مسوولان جشنوارههای موسیقی میتوانند مهمانان داخلی و خارجی را برای بازدید بهموزه بیاورند كه تاكنون چنین نشده است. ما حتی در این مدت بارها از هنرستان موسیقی دعوت كردیم كه هنرجویانشان را به موزه بیاورند كه تا این لحظه هیچ اتفاقی نیفتاده است.
موزهای در دل كویر اگر از پایتخت ایران دور شویم و نگاهی به شهر كرمان بیندازیم، متوجه فعالیت عدهای پژوهشگر میشویم كه با تلاش بیوقفه خود انواع سازهای محلی، كلاسیك و سنتی را از دل روستاها و شهرها بیرون كشیدهاند و در مكانی با عنوان موزه جای دادهاند.یكی از پژوهشگرانی كه در این روند نقش پررنگی داشته، فواءد توحیدی است كه تاكنون سازهای منحصر به فردی را جمعآوری و در ویترینهای موزه موسیقی كرمان به نمایش گذاشته است. او در اینباره میگوید: موزه كرمان هماكنون 400 ساز موسیقی نواحی، كلاسیك، ایرانی و غیرایرانی را از دوره باستان تا به امروز در خود نگهداری میكند.این موزه از نظر عنوان بسیار كامل اما از نظر آرشیوسازی، ناقص است و در آن تنها از
13 كشور جهان نمونهای به نمایش گذاشته شده است.توحیدی ادامه میدهد: ما علاوه بر وجود سازها، دستنوشتههایی از هنرمندان برجسته ایران از جمله روحالله خالقی، خوانساری، وهابی، عبادی، محجوبی و دیگران داریم. همچنین بخشی از موزه را نیز به نمایش دستگاههای قدیمی پخش موسیقی، آثار نقاشی هنرمندان، آثار صوتی- تصویری، عكس و كارگاه سازسازی استاد مسعود كرمانی اختصاص دادهایم.
موزه كرمان شاید به تهران بیایدبه گفته فواءد توحیدی، بیشترین آثار به نمایش گذاشته در این موزه، به سازهای اهدایی هنرمندان اختصاص دارد و شاید بتوان گفت هیچ سازی توسط موزه خریداری نشده است، چراكه بودجهای برای این امر در اختیار ندارد.وی ادامه میدهد: با این كه موزه موسیقی كرمان زیرنظر میراث فرهنگی است، اما مسوولان این سازمان هیچ حمایتی از پیشینه موسیقی ایران نمیكنند و نسبت به آن بی توجه هستند.در این سالها سازمان میراث فرهنگی اقدامات لازم را برای تجهیز موزه موسیقی كرمان انجام نداده است و حتی از نظر ایمن سازی ساختمان موزه نیز كاری صورت نداده، به گونهای كه اگر زلزله كوچكی شهر را بلرزاند، بیشك ساختمان موزه بر سر سازها خراب میشود.توحیدی با تایید این مطلب تاكید میكند: ما تاكنون درخواستهای زیادی را برای انجام برخی حمایتها از سازمان میراث فرهنگی داشتهایم كه متاسفانه هیچكدام عملی نشده است كه اگر باز هم ترتیب اثری به درخواستهای ما در این زمینه داده نشود، ما موزه ساز كرمان را به تهران منتقل میكنیم.این پژوهشگر موسیقی با ابراز تاسف از خراب شدن تعدادی از سازهای موزه به دلیل نگهداری نامناسب میگوید: متاسفانه به دلیل رطوبت و گرما و نیز عدم رعایت استانداردهای لازم پوست و بدنه برخی سازها خراب شده و اگر این روند ادامه یابد از موزه ساز كرمان چیزی باقی نخواهد ماند.
موزهای در ساحل خلیج فارس بوشهر كه میراث موسیقایی گرانبهایی دارد، چند سالی است كه در خود موزهای را جای داده است كه تنها به نگهداری و نمایش سازهای منطقهای اختصاص دارد و پذیرای هیچگونه ساز غیر بومی نیست.محسن شریفیان پژوهشگر موسیقی بوشهر درخصوص این موزه كه شاید از دید خیلیها دور مانده است، میگوید: موزه ساز بوشهر یكی از اختصاصیترین موزههای موسیقی ایران است كه تنها سازهای بومی بوشهر و مناطق اطراف را در خود جای داده است كه به دلیل ضعف اطلاعرسانی خیلیها از وجود آن بیاطلاع هستند.وی در ارتباط با بهرهگیری این موزه از امكانات رسانهای جدید توضیح میدهد: در موزه بوشهر برخلاف سایر موزهها یك لوح فشرده ارائه میشود كه هر مخاطب میتواند با قرارگرفتن در كنار ویترینها و دیدن آن، به صورت تصویری نحوه ساز زدن، صدای ساز و مشخصات آن را بشنود.شریفیان با انتقاد از نگاه غیرتخصصی مسوولان به موسیقی میگوید: متاسفانه موزههای موسیقی به جای آن كه نگاه حرفهای به این هنر داشته باشند، بیشتر جنبه تزئینی دارند.او ادامه میدهد: ما در معرفی موزهها با ضعف مدیریتی روبهرو هستیم و این مساله باعث شده نه در كشور خودمان و نه در سایر كشورهای دنیا شناخته شویم.شریفیان معتقد است موزه موسیقی تهران با رایزنی میتواند سازهای ایرانی را در موزههای كشورهای مختلف دنیا نمایش دهد و از حضور سازهای دیگر كشورها نیز در موزه بهره ببرد. البته باید پذیرفت كه موزه موسیقی تهران تنهاست و باید به آن فرصت داد كه خودش را در بین مردم ایران و دنیا جا بیندازد.
منبع :جامجم