[quote=neka57;671492;322685]
نتم خدا
سلام
این اتاقی که اینها با اشتیاق دارن توش یرک می کشند اتاق مدیره ..می دونید دارن به چی نگاه می کنند ..به جلسه ای مدیر با جانشینش ...مدیردر حال بررسی فعالیت اونه ...همچین فعالیت جانشینشه ارزیابی می کنه.. واز طرفی جانشین دل تو دل نیست با خوش فکر می کنه که اگر مدیر اخراش کنه چکار کنه ؟باز بیکاریش شروع میشه... چطوری برگرده خونه ... در همین حال مدیر با صدای بلند می گه؟آقا این چه وضعشه؟ این دعوا چی تو انجمن بره انداختید؟ چرا بچه ها از کارها شما شاکی اند مگه قرار نبود ظنز های خوب بنویس چی شد ... آقا یک فرصت دیگه می دم تا جبران کنی؟طنزهای خوب بنویس نه شعر....دل بچه های انجمنو بدست بیاری ..بهشون شیرینی بدی ...حساباشونوپر کنی خلاصه نبینم کسی توانجمن ناراضی باشه ...وگرنه حکم اخراجت با اعدامتو باهم میدم دست ...بفرما بیروون....
جاده راستی اگر وصیتنامه می نویسی اول از بچه ها حلالیت بگیر لازمت میشه...بعد هم همه اموالت اعم از منقول وغیر منقول بخصوص پولات رو بین بچه ها قسمت کنی تا بعد از تو بین بچه ها برسر میراثت دعوا نشه شعرات مال خودت لازمت میشه...بچه ها قول میدن هر صد سال یکبار یادت کنند....
السلام علیک یا عبدالله الحسین (ع)
سلام
اینطور كه شما گفتید نیست..
تو اون اتاق كاربرای انجمن طنز جمع شده بودند كه عملكرد مدیریت انجمن رو مورد بررسی قرار بدند واگه بشه بر اساس دمكراسی از بین خودشون یه رئیس وجانشین انتخاب كنند.جلسه سری بوده ورئیس هم كه خیلی دلش می خواسته از محتوای جلسه سر در بیاره به جانشین میگه بیا قلاب بگیر تا من بالا برم ببینم چه خبره...
جانشین میگه عمرا...من قلاب بگیرم..امكان نداره..
ولی وقتی مدیر میگه یا قلاب بگیر یا یر كنارت می كنم...جانشین كه تازه منصوب شده بوده و دوست نداشته پستش رو از دست بده..قلاب میگیره ومدیر پاشو رو سر جانشین میذاره وبه جلسه سرك می كشه..
ولی مشخصه جانشین زیاد راضی نبوده..چون اگه نیگاه كنید متوجه میشید خیلی خودشو جمع كرده تا شاید مدیر قدش به اون دریچه نرسه.....
