به گزارش ایسنا، «ملوین برگ» رماننویس و كارگردان تلویزیونی قصد دارد مستندی را بر اساس رمان «خوشههای خشم» كه جایزه نوبل ادبیات را برای «جان اشتاینبك» به ارمغان آورد، به روی آنتن شبكه «بی بی سی» ببرد.
«برگ» قصد دارد اواخر امسال به آمریكا سفر كند تا معروفترین اثر «اشتاینبك» را در شرایط مدرن مورد بررسی قرار دهد. وی تصمیم گرفته است مانند خانواده «جود» در این رمان معروف، به نقاط مختلف ایالات متحده آمریكا همچون كالیفرنیا و اوكلاهما سفر كند و تاثیرات اولین چاپ آن در سال 1939 بر مردم آمریكا را بررسی كند.
او همچنین به دنبال داستانهای مشابهی كه در آمریكای امروز با ركورد اقتصادی و اجحاف بانكها در حق مردم اتفاق میافتد، میگردد.
«جان اشتاینبك» از نویسندگان برجسته قرن بیستم آمریكا بود. رمانهای مشهور او «خوشههای خشم»، «شرق بهشت» و «موشها و آدمها» هستند.
شبكهی «بی بی سی» همچنین درصدد است مستندی درباره یك برندهی نوبل دیگر هم به روی آنتن ببرد. این شبكه قصد دارد برنامهای درباره «ویلیام گلدینگ» بسازد و با مصاحبه با اعضای خانواده، دوستان و بررسی آرشیوهای شخصیاش به ابعاد مختلف زندگی این نویسنده بپردازد. «بی بی سی» در این راه با نویسندگان معروفی چون «استفان كینگ» و «یان مكایوان» هم مصاحباتی انجام میدهد.
به نوشته روزنامه گاردین، این شبكه انگلیسی همچنین برنامهای درباره «چارلز دیكنز» رماننویس سرشناس قرن نوزدهم در دست تولید دارد. در این مستند به كتاب «سو پركینز» كه درباره «كاترین هوگارت» همسر این نویسنده، نوشته شده است، پرداخته میشود.
«چارلز دیكنز» یكی از بزرگترین نویسندههای زبان انگلیسی هفتم فوریه سال 1812 در منطقه «لندپورت» در شهر «پورتموث» انگلیس زاده شد. وی در سال 1827 در یك دفتر وكالت به كار مشغول شد تا به یك وكیل تبدیل شود. حرفهای كه بعدها در بسیاری از آثارش بیعلاقه بودن خود را به آن نشان داد. «دیكنز» در سال 1830 با نخستین دختر مورد علاقهاش به نام «ماریا دیدنل» آشنا شد كه گفته میشود مدلی برای شخصت «دورا» در «دیوید كاپرفیلد» بوده است؛ اما بهدلیل مخالفت پدر و مادر دختر، ازدواج صورت نگرفت.
او در سال 1834 به حرفه روزنامهنگاری رو آورد و برای پوشش رقابت انتخابات پارلمانی انگلیس در روزنامه «مورنینگ كرونیكل» به كار مشغول شد. موفقیت «دیكنز» ادامه یافت تا جایی كه در سال 1837 رمان «اولیور توییست»، در سال 1838 رمان «نیكولاس نیكلبای» و سپس رمان «مغازه فضول پیر» را در سال 1840 نوشت كه همگی پیش از آنكه به چاپ برسند، بهصورت داستانهای سریالی منتشر میشدند. «دیكنز» نگارش آثار محبوب خود را همچنان ادامه داد و در سال 1843 كتاب «سرود كریسمس» را نوشت كه نخستین اثر از مجموعه كتابهای كریسمس اوست.
بعد از مدت كوتاهی زندگی در ایتالیا و سوییس، موفقیتش را با كتاب «دامبی و پسر» (1848)، «دیوید كاپرفیلد» (1849)، «خانه بادگیر» (1852)، «روزگار سخت» (1854)، «دوریت كوچولو» (1857)، « داستان دو شهر» (1859) و «آرزوهای بزرگ» (1861) ادامه داد.
او از قدرت تخیل فوقالعادهاش، حس شوخطبعی و ذهن كنجاوش، بخصوص در دوران كودكی برای نگارش داستانهایش استفاده میكرد. شخصیتهای داستانهای او از ماندگارترین شخصیتها در ادبیات انگلستان هستند كه از جمله آنها به «اسكروچ»، «اولیور توییست»، «میكاوبر»، «ساموئل پیكویك»، «خانم هاویشام»، «چارلز دارنی»، «ابل مگویچ» یا «خانم گامپ» میتوان اشاره كرد.
«چارلز دیكنز» در روز نهم ژوئن سال 1870 بر اثر سكته قلبی درگذشت و همانطور كه وصیت كرده بود، مراسم تدفین او بسیار كمهزینه و معمولی برگزار شد.
از «چارلز دیكنز» رمانهای متعددی مانند «زندگی و ماجراجوییهای نیكولاس نیكلبای»، «سرود كریسمس»، «كریكت روی شومینه»، «مارتین چوزلویت»، «ناقوسها»، «نبرد زندگی»، «مرد جنزده»، «خانه بادگیر»، «روزگار سخت»، «دوریت كوچولو»، «داستان دو شهر»، «آروزهای بزرگ»، «دوستان مشترك ما» و «اسرار ادوین درود» (ناتمام) باقی مانده است.