سلام دوستان .
اگر لطف کنید ودر پاسخ به چند سوال زیر با من همراهی کنید ممنون میشم.
امروزه اکثر جوونای ما به نحوی فضای دانشجویی رو تجربه میکنند و مسئله ای که خیلی در دانشگاه های ما شایع هستش ارتباط با جنس مخالفه به طوری که میشه گفت بیش از نیمی از جوونا دوست دختر یا پسر دارن .
از طرف دیگه به نظر من جوونی نیست که ندونه با برقراری ارتباط با جنس مخالف ایجاد عاطفه و هیجان کاذب میکنه ، یعنی یه جورایی هر کس فکر می کنه عاشق شده و عشقش رو پیدا کرده در صورتی که بعد از مدتی دوستی متوجه میشه اشتباه کرده و طرفش رو ول می کنه.
حالا اصلا به این مسئله کاری ندارم که این دوستی ها از نظر شرع و عرف مورد قبول هست یا نه ، نکته مبهم تو ذهنم اینجاست که چرا وقتی میبینیم روز به روز آمار طلاق در ازدواج هایی که از طریق دوستی ( منظور شیوه غلط انتخاب همسره که بدون هیچ شناختی و در نظر گرفتن ملزومات مورد نیاز برای انتخاب همسر ) صورت میگیره بیشتر میشه و بیش از 50 % طلاق ها مربوط به ازدواج های زیر 2 ساله ، چرا بازم به سمت این سبک انتخاب همسر میریم و خود ما جوونا حاضر نیستیم به خودمون بیایم و جدای از عواطف و هیجانات جنسی برای زندگی آینده تصمیم بگیریم ؟
سوال دومم هم اینه که :
به نظر شما چرا قشر جوون جامعه تصمیم به خودکشی دست جمعی عاطفی گرفته ؟
( منظورم از این سوال اینه که : وقتی ما میدونیم دوستی هامون به ازدواج ختم نمیشه و اگرم ختم بشه عاقبت خوبی نداره چرا راه دوستی رو پیش میگیریم تا عواطفمون رو خرج کسی بکنیم که قرار نیست با ما بمونه و حاضریم ورشکسته عاطفی بشیم ولی برای آماده کردن شرایط خودمون برای ازدواج تلاش نکنیم !)
سوال 3 : به نظر شما خود قشر جوون کم کاری میکنه برای یادگیری مهارت های لازم برای تشکیل خانواده و یا آموزش در فضاهایی مثل دانشگاه ضعیفه تا جوونا رو به سمت انتخاب مناسب هدایت کنه ؟
سوال 4: اگر شما به عنوان یک دانشجو بخواید یک کاری در زمینه ترویج ازدواج صحیح بین دوستان و هم دانشگاهیاتون انجام بدید چی کار می کنین و احساس می کنید الان جوونای ما به چه آموزش هایی نیاز دارن ؟