میثم عزیز شوخی شوخی
با آخوند هم شوخی
یادم نمی ره تو یه مجلسی که اخوی روحانی آنجا بود
برای دیدن اخوی محترم رفته بودم
آن روز از من خواست منبر برم
من هم قبول کردم و
بعد از اتمام سخنرانی
اخوی که از قبل می دانست چه خبره زودتر بیرون رفت
از آنجایی که سادات رو خیلی دوست داشتند
مجبور شدم با یه ملت 2000نفری روبوسی و چاق سلامتی کنم
التماس دعا