• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 1659)
دوشنبه 19/2/1390 - 10:57 -0 تشکر 316216
مرگی بالاتر از شهادت هم هست؟

سلام

 

خب این سوال من تو عنوان هستش...ولی فكر كنم چندتا ابهام داره سوالم

 

اصلا شهادت یعنی چی؟ صرفا كشته شدن در راه خداست یا نه هر مرگی كه در راه خدا باشه؟...اصلا در راه خدا یعنی چی؟ خب مثلا می دونیم كه دانشمندان هم كه با قلمشون در راه خدا جهاد می كنن ثواب شهید رو می برن...ولی خب كشته شدن یه چیز دیگه است...نمی دونم...

 

كلا می خوام واسم باز شه دیگه....شاید سوالم واسه شما بی معنی باشه...نمی دونم...

 

 

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 19/2/1390 - 11:13 - 0 تشکر 316219

سلام

نه صرف کشته شدن در جبهه نیست

مومن واقعی اگر در بستر هم از دنیا بره...شهیده

یا مادری که هنگام تولد فرزندش از دنیا بره...شهیده

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
دوشنبه 19/2/1390 - 12:59 - 0 تشکر 316235

به نام خدا
با سلام وعرض ادب
وباتشکر از سوال حضرتعالی
قبل از پرداختن به این سوال زیبا ابتدا این مقدمه را عرض می کنم:
مردنها و درگذشتها چند نوع است:
ال
ف. مردن طبیعی یا موت طبیعی (نه اخترامی) یعنی یك كسی عمر طبیعی خود را كرده و تمام شده.
ب. موت اخترامی به وسیله عوامل طبیعی مثل جوانمرگ شدن‏ها در اثر حصبه و وبا و طاعون و غیره. یعنی به وسیله امراض و میكروبها.
ج. موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح مثل زلزله وسیل و تصادف اتومبیل و غیره كه در آنها عمد كسی در كار نبوده است و خود مقتول هم تقصیری نداشته است.
د. موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح مقتول در آن تقصیر داشته مثل اینكه مست بوده و سوار اتومبیل شده و تصادف كرده و مرده است ولی شخص دیگر تقصیر نداشته.
هـ
. موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح كه هم مقتول و هم شخص دیگر تقصیر داشته است مثل غالب كشته شدن ها به وسیله لجاجتها و تعصبها و جهالتها و مستیها و مانند اینكه دو نفر در كاباره به خاطر یك زن هر جایی یكدیگر را می‏كشند.
و
. موت اخترامی به قتل عمد كه مقتول هیچ گونه تقصیری نداشته و صرفا جنایت قاتل سبب شده، مثل اینكه شخصی به یك بهانه‏ای شخصی را هدف قرار می‏دهد و می‏كشد یا كسی راه خود را می رود و دیگری از روی هوس او را هدف قرار می‏دهد یا آنكه روی غرض با پدر یا برادر یا خویشاوند، او را هدف قرار می دهد. برای آنكه دل اقوامش را بسوزاند، آن بی تقصیر را می كشد یا به خاطر اینكه كینه نسبت به پدر مرحوم او را در دل دارد، او را بی تقصیر می كشد یا به خاطر اینكه نفس وجود او را مزاحم خود می بیند (مثل اینكه با بودن او فلان زن عشق او را نمی پذیرد و یا فلان مقام برای او مسلم نمی شود بدون آنكه خود آن شخص دخالتی داشته باشد در مزاحمت عشقی یا مقامی او) او را می‏كشد.
ز. كشته شدن در راه سربازی و فداكاری و شهادت كه مقتول خود را در راه عقیده و هدف خود فدا می كند و عمد دارد ولی در راه هدف مقدس عالی خود كشته می شود، و به عبارت دیگر مرگ انتخابی كه انسان آگاهانه مرگ را برای تحقق بخشیدن به هدفش انتخاب می كند.

ح. البته نوعی دیگر مرگ انتخابی هست كه خودكشی و فرار از مقابله با حوادث است كه ضعف است.

اینها اقسام مردن و كشته شدن است كه بعضی اسف انگیز است و بعضی نیست، بعضی در حقیقت سزای مقتول است و بعضی نیست، بعضیها صرف نفله شدن و ضایع شدن است و بعضی نیست. قسم اول را می توان گفت از جنبه شخصی متوفی، اسف انگیز نیست، گو اینكه از لحاظ اجتماع در بعضی افراد ممكن است ضایعه باشد. در قسم دوم نفله شدن و ضایعه است و موجب تآسف است ولی كسی مورد ملامت نیست، و همچنین قسم سوم. در قسم چهارم مجازات مقتول است در واقع، و همچنین در قسم پنجم؛ به علاوه اینكه در این قسم شخص دیگر نیز مورد ملامت است. و در قسم دوم و سوم و چهارم و پنجم نفله شدن و ضایع شدن و هدر رفتن موجود است و در قسم چهارم و پنجم تأسف بر اخلاق عمومی است كه چرا منحط و پایین است. در قسم ششم تآسف از نفله شدن مقتول و تآسف از اخلاق فاسد قاتل است. در این قسم، انسان متآسف است كه بی جهت شخص بی تقصیری نفله شد و هدر رفت. ولی در قسم هفتم در عین اینكه از جنبه قاتل و اخلاق و روحیه او جای تآسف و تآثر است، از جنبه مقتول جای تحسین و تعظیم و سرمشق گرفتن است.
مجموعه آثار شهید مطهری ج 17ـ حماسه حسینی صفحه470 الی 472،شهید مطهری
به نقل از سایت تبیان
ادامه دارد

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

دوشنبه 19/2/1390 - 13:1 - 0 تشکر 316236

اما شهیدوشهادت یعنی چه؟
«شهید» از ماده «شهود و شهادت» به گفته «مقائیس اللغه» در اصل به معنی «حضور» و «آگاهی» و «اعلام» است، و به هنگام شهادت دادن هم «علم» لازم است هم «حضور»، و هم «اعلام».
ولی «راغب» در مفردات می‏گوید این واژه به معنی «حضور» توأم با «مشاهده» است، خواه با چشم ظاهر باشد یا با چشم دل.
«مشاهده حج» به مكانهای مقدسی گفته می‏شود كه فرشتگان و مؤمنان در آنجا حضور می‏یابند.
و اینكه به كشتگان راه خدا «شهید» می‏گوید یا به خاطر آن است كه فرشتگان رحمت در كنار آنها حاضر می‏شوند، یا به خاطر مشاهده نعمتهای بزرگی است كه برای آنها مهیا گشته، یا حضور آنها در پیشگاه خدا، یا قیام آنها در طریق شهادت به حق، و یا به خاطر افتادنشان بر زمین است، چرا كه یكی از نامهای زمین «شاهده»می‏باشد.
روز جمعه را نیز «شاهد» می‏نامند چرا كه شاهد اجتماع مسلمین است و روز عرفه را «مشهود» می‏گویند به خاطر آنكه زائران بیت‏الله الحرام در آن حضور دارند.
به هر حال اطلاق وصف بر ذات پاك خداوند یا به خاطر حضور او در همه جا است، یا به جهت گواهی او بر تمامی اعمال بندگان.
پیامی كه این توصیف الهی به همگان می‏دهد، حضور او در همه جا و گواهی او بر اعمال بندگان است، نه تنها فرشتگان و كاتبان نامة اعمال، و نه فقط اعضاء بدن انسان و زمان و مكانی كه در آن و بر آن زندگی می‏كند، گواهان اعمال او هستند، كه از همه بالاتر ذات پاك خداوند شاهد و شهید است، مسلّماً توجه به این حقیقت اثر عمیقی در اصلاح اعمال و رفتار او دارد.
پیام قرآن ج 4، حضرت آیت الله مكارم شیرازی و سایر همكاران
به نقل از سایت تبیان

ادامه دارد 

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

دوشنبه 19/2/1390 - 13:45 - 0 تشکر 316238

شهادت
فداکارى و از جان گذشتگى در راه خدا و دین، نهایت رستگارى انسان مؤمن است و آنان که جان خویش را بر سر دین الهی مى نهند، هم به کامیابى ابدى مى رسند و هم شهادتشان سرچشمة الهام و الگوى فداکارى براى دیگران است. رسول خدا( َص ) مى فرماید:

فَوقَ کُلِّّ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فى سَبیلِ الله، فإذا قُتِلَ فى سَبیلِ اللّه، فَلَیْسَ فَوْقَهَ بِرٌّ1؛ بالاتر از هر نیکى، نیکى است، تا آن که انسان در راه خدا کشته شود. پس چون در راه خدا کشته شد، بالاتر از آن، نیکى نیست.

و در سخن دیگر مى فرماید:

أَشْرَفُ الْمَوتِ قَتْلُ الشَّهادَةِ1؛ برترین مرگ، شهادت است.

شهید مطهرى با استفاده از روایات اهل بیت : درباره شهید چنین مى نویسد:

«مَثَل شهید، مَثَل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهاى نیستى او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند، آرى، شهدا شمع محفل بشریتند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند.»2

امیرمؤمنان علیه السلام مى فرماید:

إنّ أَفْضَلَ الْمَوتِ، القَتْلُ وَالّذى نَفْسُ عَلىٍّ بِیَدِهِ لَأَلْفُ ضَربَةٍ بِالسَّیفِ أَهْوَنُ مِنْ مَوتَةٍ واحِدَةٍ عَلَى الْفِراشِ 3؛ برترین مرگ، کشته شدن (در راه خدا) است. سوگند به به آن (خدائى) که جان على به دست اوست! فرود آمدن هزار ضربة شمشیر (بر من در راه خدا) آسان تر است تا یک بار در بستر مردن!»

در احادیث آمده است که: قطرة خون شهید نزد خداوند از بهترین قطرات است. شهادت، موجب آمرزش گناهان مى شود. شهید از سؤال قبر مصون است، فشار قبر ندارد و در بهشت با حوریان هم‌آغوش است. شهید، حقّ شفاعت دارد و شهدا، اوّلین کسانى هستند که وارد بهشت مى شوند و همه بهشتیان به مقام شهید غبطه مى خورند.4

این، شمّه اى از عظمت شهید و کشته شدن در راه خداست؛ امّا «فرهنگ شهادت» چیز دیگرى است که شهادت نیز در سایه این فرهنگ، حاصل مى شود.

پی نوشت ها:

1. بحارالانوار، علامه مجلسى، (آخوندى، تهران) ج 100، ص 8.

2. قیام و انقلاب مهدى به ضمیمة شهید، استاد شهید مطهرى، ص 76.

3. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 1، ص306، بیروت.

4. ر.ک: بحارالانوار، ج 100، ص 8 - 12 و میزان الحکمه، رى شهرى، ج 5، ص190 - 192.


ادامه دارد 

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

دوشنبه 19/2/1390 - 14:14 - 0 تشکر 316243

در مورد دانشمندان (عالمان دین) و افضلیت قلم آنها
در خصوص حدیث شریف «مدادالعلماء افضل من دماء الشهدا » توضیح دهید
جواب: در حدیث شریفى که از امام صادق(ع) وارد شده فرمود: «إذا کان یوم القیامه جمع الله عزّ و جلّ الناس فى صعیدٍ واحدٍ و وضعت الموارین فتوزن دماء الشهدا مع مداد العلماء فیرحجّ مداد العلماء على دماء‌الشهداء؛(1)

« چون روز قیامت فرا رسد، خداوند اولین و آخرین مخلوقات را در یک سرزمین گرد مى آورد و ترازوها بر قرار مى گردد، سپس خون شهیدان با مرکب قلم عالمان سنجیده مى شود و این نتیجه به دست مى آید که مداد عالِمان از خون شهیدان سنگین تر است».

از این حدیث شریف استفاده مى شود که مرکب قلم عالِم با خون شهیدى که در راه خدا مى جنگد در روز قیامت وقتى با هم سنجیده مى شود، مرکّب قلم عالِمان سنگین تر مى باشد.(2)
زیرا این عالمان دین هستند که با قلم خود فرهنگ شهادت طلبی را نهادینه می نمایند و روح آزادی خواهی و عزت مندی را در مردم و جوانان تقویت می نمایند.روشن است که نهادینه نمودن فرهنگ شهادت طلبی اساس و پایه این حرکت است ، از این جهت مداد علماء بردماء شهداء برتری دارد. البته باید توجه داشت که این قلم هر قلمى را شامل نمى شود ، بلکه قلمى را شامل مى شود که در مسیر شهید و شهید پرورى باشد و با آن قلم،انسان های زیادى تربیت شوند و در مسیر الهى و برای حفاظت از دین الهی گام بردارند . اما دیگر قلم ها آن قدر ارزش ندارد که با خون شهیدان مورد مقایسه قرار گیرند؛ یعنى همان طورى که خون شهید ابزارى است براى اعتلاى کلمه حق و توحید و هدایت مردم، قلمى که در راه این مسئولیت به کار افتد و چنین نقشى را ایفا کند، ارزشمند است.

===============

1- بحارالانوار، ج 2، ص 14، ح 26.
2- ، گفتار فلسفی، ج3، ص 142.

منبع

در مورد موارد دیگر نظیر:

پیامبر گرامى ( َص )مى فرماید:

مَنْ سَأَلَ اللهَ الشَّهادَةَ بِصِدْقٍ بَلَّغَهُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداءِ وَ اِنْ ماتَ عَلى فِراشِهِ 8؛ هرکسى صادقانه از خداوند متعال درخواست شهادت نماید، خداوند او را به مقام و منزلت شهدا مى رساند، گرچه در بستر بمیرد.
و

از امام باقر، امام زین العابدین و امام حسین : نقل شده که فرمودند:

هیچ کدام از شیعیان و پیروان ما نیستند؛ مگر اینکه شهید و صدّیق محسوب مى شوند! راوى مى گوید: عرض کردم: چگونه همه شهید هستند و حال آنکه خیلى از آنها در بستر به طور طبیعى مى میرند؟ فرمودند: آیا کتاب خداوند، قرآن را تلاوت نکرده اى؟ آنجا که مى فرماید: )الّذین آمنُوا باللّهِ وَ رُسُلِهِ اوُلئِکَ هُمُ الصّدّیقُونَ والشُّهداء عِنْد رَبِّهِم(25؛ «کسانى که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند، آنها همان صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشان هستند.» سپس افزود:

«اگر غیر از کسانى که با اسلحه در معرکة نبرد کشته مى شوند، شهید نباشد، آمار شهدا کم خواهد بود.»

 فرهنگ شهادت غیر از شهید شدن است، به خوبى معلوم مى شود که ترغیب و تشویق معصومان: به شهادت، نوعى زمینه سازى براى به وجود آوردن این فرهنگ است، نه صرف شهید شدن. 

منبع 

سوالی داشتید در خدمتم 

التماس دعا 

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

دوشنبه 19/2/1390 - 21:1 - 0 تشکر 316385

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا بقیة الله الاعظم
سلام
شهیدان در این جهان و جهان آخرت چه مقامی دارند؟
شهادت امری افتخار آمیز است و شهید جایگاه مقدسی دارد. اما به راستی شهادت، قداست خود را از چه چیزی گرفته است؟بسیاری از کشته شدنهاست که "نفله" شدن است. احیاناً به جای اینکه افتخار باشد ننگ است. این جا لازم است توضیح بیشتری بدهیم. می دانیم مرگ و میرها انواع و اقسام دارد :
1ـ مرگ طبیعی. این نوع مرگها نه افتخار آمیز است و نه سرزنش شونده.
2ـ مرگی در اثر بیماری مسری مثل وبا، و یا سیل یا زلزله و حوادث طبیعی اتفاق می افتد اینگونه مرگها نیز هیچ افتخاری ندارد. ولی برای انسان مؤمن نوعی بخشش و رحمت الهی است که موجب کاهش گناهان او می‌‌شود.
3ـ مرگ در اثر خودکشی. اینگونه مرگها نفله شدن و هدر دادن خود است و بدترین نوع مرگ است.
4ـ مرگهایی که پای یک جنایت در کار است و قاتل، شخص مظلومی را بدون هیچ گناهی می کشد. مرگ مقتول نیز در اینجا هیچ افتخاری برای او به همراه ندارد.
5ـ مرگهایی که "شهادت" است. مرگی شهادت ا ست که انسان با توجه به خطرات احتمالی و یا یقینی فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی از آن استقبال کند.
شهادت دو رکن دارد:1ـ در راه خدا باشد. 2ـ آگاهانه باشد.
شهادت به حکم اینکه عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه هدفی مقدس است افتخار آمیز و تحسین برانگیز است و تنها مرگی است که از حیات و زندگی بالاتر و بهتر است. مُثل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و نورافشانی است. تا دیگران در این نور که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش ببینند و کار خویش را انجام دهند. آری شهدا شمع محفل بشریتند. اگر این محفل تاریک می ماند، هیچ دستگاهی نمی توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه دهد.
شهید اگر در میدان معرکه جان به جان آفرین تسلیم کند، بدون غسل و کفن، با همان تن خاک آلود و جامة خون آلود دفن می شود.
مقام شهید در آخرت:در حدیث است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول می کند:طبقه انبیاء، بعد از آن طبقة علما، و بعد شهدا.
امیرالمؤمنین( می فرماید:خدا شهدا را در قیامت با بهاء و عظمت و نورانیتی وارد می کند که اگر انبیاء از مقابل اینها بگذرند و سوار باشند به احترام اینها پیاده می شوند. از شهید سؤال و جواب قبر و برزخ برداشته می شود. از پیامبر اکرم ( علت را پرسیدند؟پیامبر فرمودند:شهید در زیر برق شمشیری که بالای سرش بود آزمایش خودش را انجام داد و پیشاپیش پاسخ همه پرسشها را داد.
________

منبع:http://www.jawab.ir

اللهم عجل لولیك الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

دوشنبه 19/2/1390 - 22:14 - 0 تشکر 316393

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا بقیة الله الاعظم

قداست شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون‏ »( 1 ) .


در عرف عام ، یعنی عرف عموم مردم جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان ، و در عرف خاص مسلمانان ، برخی كلمات و واژه‏ها از نوعی عظمت و احترام و احیانا " قداست " برخوردارند .
كلمات : " عالم ، فیلسوف ، مخترع ، قهرمان ، مصلح ، مجتهد ، استاد ، دانشجو ، عابد ، زاهد ، مؤمن ، مجاهد ، مهاجر ، صدیق ، آمر به معروف ، ولی ، امام ، نبی " از این قبیل كلماتند كه بعضی در عرف عام و برخی در عرف خاص مسلمین و در زبان اسلام توأم با نوعی عظمت و احترام و احیانا قداست می‏باشند .
بدیهی است كه كلمه از آن جهت كه لفظ است قداستی ندارد ، قداست را از معنی خود كسب می‏كند.
قداست برخی معانی و مفاهیم كه كم و بیش با تفاوتهایی در همه جوامع‏ بشری وجود دارد ، مربوط می‏شود به جنبه‏های خاصی از روانشناسی جامعه‏ها در زمینه ارزشیابیها در امور غیر مادی ، كه خود بحث فلسفی و انسانی عمیقی‏ است .
در اسلام واژه‏ای است كه قداست خاصی دارد ، اگر كسی با مفاهیم اسلامی‏ آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این كلمه را تلقی كند احساس می‏كند كه‏ هاله‏ای از نور این كلمه را فرا گرفته است و آن ، كلمه "شهید" است . این كلمه در همه عرفها توأم با قداست و عظمت است ، چیزی كه هست معیارها و ملاك‏ها متفاوت است . ما فعلا به مفهوم غیر اسلامی آن كاری‏ نداریم .
از نظر اسلام ، هر كس به مقام و درجه " شهادت " نائل آید كه اسلام با معیارهای خاص خودش او را شهید بشناسد ، یعنی واقعا در راه هدفهای عالی‏ اسلامی ، به انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری كشته بشود به یكی از عالیترین و راقیترین درجات و مراتبی كه یك انسان ممكن است در سیر صعودی خود نائل شود نائل می‏گردد .
از نوع تعبیر و برداشت قرآن درباره‏ شهدا و از تعبیراتی كه در احادیث و روایات اسلامی در این زمینه وارد شده‏ است می‏توان منطق اسلام را شناخت و علت قداست یافتن این كلمه را در عرف مسلمانان دریافت .
به حق پیوستگی شهید
قرآن كریم در مورد به حق پیوستگی شهید می‏فرماید : « و لا تحسین الذین‏ قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »- گمان مبر آنانرا كه در راه حق شهید شده‏اند مرده‏اند ، خیر ، آنها زندگانی هستند " نزد " پروردگارشان ، و متنعم به انعامات او.
در اسلام وقتی كه می‏خواهند مقام كسی یا كاری را بالا ببرند می‏گویند مقام‏ فلان شخص برابر است با مقام شهید و یا فلان كار اجرش برابر است با اجر شهید ، مثلا درباره طالب علم ، اگر واقعا انگیزه‏اش حقیقتجوئی وخدمت و تقرب به خدا باشد و علم را وسیله مطامع خود قرار ندهد ، میگویند اگر كسی‏ طالب علم باشد و در خلال دانشجویی و طلبگی بمیرد " شهید " از دنیا رفته‏ است .
این تعبیر قداست و علو مقام طالب علم را می‏رساند . همچنین‏ درباره كسی كه برای اداره عائله‏اش خود را به رنج می‏افكند و كار می‏كند و زحمت می‏كشد كه البته این خود یك فریضه است ، زیرا اسلام با بیكاری و بیكارگی و كل بر مردم بودن به شدت مخالف است ، گفته شده است « الكاد لعیاله كالمجاهد فی سبیل الله » .
آنكس كه برای عائله‏اش كار می‏كند و زحمت می‏كشد و خود را به رنج می‏افكند مانند " مجاهد در راه خدا " است‏ .
1 - سوره آل عمران آیه . 169

اللهم عجل لولیك الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

دوشنبه 19/2/1390 - 22:25 - 0 تشکر 316395

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا ابا صالح المهدی

حق شهید
تمام كسانی كه به بشریت به نحوی خدمت كرده‏اند ، حقی به بشریت دارند ، از هر راه : از راه علم ، از راه فلسفه و اندیشه ، از راه صنعت ، از راه اختراع و اكتشافات ، از راه اخلاق و حكمت عملی .
ولی هیچكس حقی به اندازه حق شهدا بر بشریت‏ ندارد ، و به همین جهت هم عكس‏العمل احساس آمیز انسانها و ابراز عواطف‏ خالصانه آنها درباره شهدا بیش از سایر گروهها است . چرا و به چه دلیل حق شهدا از حق سایر خدمتگزاران بیشتر و عظیمتر است ؟ البته دلیل دارد .
همه گروههای خدمتگزار دیگر مدیون شهدا هستند ، ولی‏ شهدا مدیون آنها نیستند یا كمتر مدیون آنها هستند ، عالم در علم خود و فیلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات‏ اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند ولی‏ شهید آن كسی است كه با فداكاری و از خود گذشتگی خود و با سوختن و خاكستر شدن خود محیط را برای دیگران مساعد می‏كند .
مثل شهید مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افكندن است ، تا دیگران در این پرتو كه به بهای نیستی او تمام شده‏ بنشینند و آسایش بیابند و كار خویش را انجام دهند .
آری ، شهدا شمع‏ محفل بشریتند ، سوختند و محفل بشریت را روشن كردند . اگر این محفل‏ تاریك می‏ماند هیچ دستگاهی نمی‏توانست كار خود را آغاز كند یا ادامه بدهد .
داستان شهید و غیر شهید داستان همان شمع و شاهد است كه پروین به نظم‏ آورده است :
شاهدی گفت به شمعی كامشب
در و دیوار مزین كردم
دیشب از شوق نخفتم یك دم
دوختم جامه و بر تن كردم
كس ندانست چه سحر آمیزی
به پرند از نخ و سوزان كردم
صفحه كارگه ، از سوسن و گل
به خوشی چون صف گلشن كردم
تو به گرد هنر من نرسی
زانكه من بذل سر و تن كردم
شمع خندید كه بس تیره شدم
تا ز تاریكیت ایمن كردم
پی پیوند گهرهای تو ، بس
گهر اشگ به دامن كردم
گریه‏ها كردم و چون ابر بهار
خدمت آن گل و سوسن كردم
خوشم از سوختن خویش از آنك
سوختم ، بزم تو روشن كردم
گرچه یك روزن امید نماند
جلوه‏ها بر در و روزن كردم
تا فروزنده شود زیب و زرت
جان ز روی و دل از آهن كردم
خرمن عمر من ار سوخته شد
حاصل شوق تو ، خرمن كردم
كارهائی كه شمردی بر من
تو نكردی ، همه را من كردم
انسان كه در روز در پرتو خورشید تلاش می‏كند و یا شب در پرتو چراغ یا شمع كاری انجام می‏دهد به همه چیز توجه دارد جز به آنچه پرتو افشانی می‏كند كه اگر پرتو افشانی او نبود همه حركتها متوقف و همه جنب و جوشها راكد می‏شد شهدا پرتو افشانان و شمعهای فروزنده اجتماعند كه اگر پرتو افشانی‏ آنها در ظلمات استبدادها و استعبادها نبود بشر ره به جائی نمی‏برد .
قرآن كریم تعبیر لطیفی دارد درباره رسول اكرم كه او را " سراج منیر " چراغ نور افشان می‏خواند . در این تعبیر مفهوم ظلمت زدائی كه توأم با سوختن و روشن كردن است گنجانیده شده است .
می‏فرماید : « یا ایها النبی انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله بأذنه و سراجا منیرا »( 2 )
ای پیامبر تو را فرستادیم گواه و نوید دهنده و بیم رساننده و دعوت كننده به حق به اذن حق‏ و چراغی نورافشان .
مولوی با اشاره به آیه كریمه « یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا » (3) می‏گوید :
خواند مزمل نبی را زین سبب
كه برون آی از گلیم ای بوالهرب
هین قم اللیل كه شمعی ای همام
شمع ، دائم شب بود اندر قیام
بی فروغت روز روشن هم شب است
بی پناهت ، شیر اسیر ارنب است
نی تو گفتی قائد اعمی به راه
صد ثواب و اجر یابد از اله
هر كه او چل گام كوری را كشد
گشت آمرزیده و یابد رشد
هین بكش تو زین جهان بی قرار
جوق كوران را قطار اندر قطار
آری ، كلمه شهید و مفهوم شهید در میان كلمات و مفاهیم اسلامی و در ذهن‏ كسانی كه فرهنگشان فرهنگ اسلامی است كلمه‏ای و مفهومی نورانی و مقدس‏ است از كلمات و مفاهیم دیگر برتر .
پاورقی :
2 - سوره احزاب ، / . 45
3 - سوره مزمل / . 1

_________

منبع:http://www.aviny.com

اللهم عجل لولیك الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

دوشنبه 19/2/1390 - 23:28 - 0 تشکر 316415

با نام خدا و سلام
ممنون از مطالب عالی تون.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

سه شنبه 20/2/1390 - 7:25 - 0 تشکر 316439

سلام

ممنون از همه...چقده قشنگ توضیح داده شد...حقیقتش همه ی اینا لیاقت می خوادش...

یاحق

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.