در قیام های پیشین ملت ایران آن روز که روحانیت مبارز کنار گذاشته شد آغاز مرحله شکست بود، آیا از گذشته عبرت آموخته ایم؟ این روزها در مجالس و محافل از «روحانیون» و «روحانیت» زیاد سخن گفته می شود، برخی به عنوان مخالف با به کار بردن واژه هایی چون: تعصب انحصارطلبی،دیکتاتوری نعلین، ارتجاع استبداد جدید و…به روحانیت حمله می کنند و هر کجا فرد معممی دیدند-حتی روی صفحه تلویزیون-فریاد انتقاد و اعتراضشان بلند می شود و اگر هم مجال سخن نداشته باشند؛ با اخم و ترشرویی عکس العمل نشان میدهند. و گروهی نیز با سرسختی از هر معممی دفاع میکنند و کوچکترین انتقاد به هر فرد عمامه بسر را اهانت به مقدسات و توهین به اسلام و در حد کفر به حساب میآورند!.
شاید نیازی به توضیح نباشد که این بینشها و حرکتهای تعصب آلود و افراطی به نفع یا علیه افراد و گروهها و اقشار از جاهای دیگری آب میخورد و جزیی از برنامه های تفرقه افکنی و بدبین سازی از سوی دشمنان انقلاب است ولی این سئوالات را میتوان مطرح کرد: