چندی پیش درنشریات محلی و سراسری آماری منتشر شد مبنی بر اینکه اصفهان رتبه سوم طلاق را در ایران دارد.
این خبرناخوشایند درحالی است که استانهای تهران و خراسان رضوی رتبه ای قبل از اصفهان را به خود اختصاص می دهند واین استان مرکزی، با آمار 7 هزارطلاق در سال 89 رکورد ناسوری را درکارنامه و اذهان عمومی ثبت کرده است.
تازه کار به همین جا ختم نمی شود چرا که در ادامه آمارمنتشره می بینیم که در سال گذشته به ازای هر 6 ازدواج یک طلاق صورت گرفته است؛ و همه این آمارها صرفا اعداد وارقامی است که به ثبت رسیده و آمار طلاقهای توافقی یا متارکه های عاطفی اعدادی است که کمترکسی آنها را می تواند استخراج کند.
اما یک سوال؛ چرا این اتفاقات درشهر و استانی مثل اصفهان می افتد؟
دلیل رخداد این فاجعه و البته دلایل این اتفاق بسیاربیش از حد و حوصله یادداشت است اما به نوعی میتوان گفت در مناطقی که ساختاراندیشه ایی، بنیادی سنتی دارد معمولا این بنیادها اساس ضربه های عمیق می شود که با هیچ رنسانسی اصلاح نخواهد شد؛ یکی از این روشهای سنتی، وساطت در ازدواجهای خانوادگی است.
وساطت در ازدواج بخشی ازروابط خویشاوندی وخانوادگی است كه در چارچوب رفتارهای خانوادگی قابل تحلیل و بررسی است. بنابراین، تغییر در الگوی وساطت در ازدواج همبستگی بسیار نزدیكی با تغییرات در سایر بخش های خانواده و اجتماع دارد.
الگوی سنتی وساطت كاملا متناظر با الگوی سنتی بافت خانوادگی و اجتماعی است كه طبق آن كانون همه نظام خانوادگی والدین و پدر و مادر به شمار می آید. الگوی غیرسنتی وساطت نیز تابع فرم، قالب و شكل حیات خانوادگی است كه مطابق آن خانواده بسیاری از كاركردها و نقش های خویش از جمله جامعه پذیر كردن افراد را از دست داده است؛ از این رو، بدیهی است كه وساطت، به مثابه فرایندی كه سر انجام موجبات شكل گیری حیات خانوادگی را فراهم می سازد نیز دستخوش تغییرات می شود.
یكی از ویژگی های عام جوامع غیر سنتی باز بودن روابط و تعاملات اجتماعی بر اساس جنسیت است. پیچیده شدن حیات اجتماعی، شهر نشینی، بالا رفتن میزان سواد و تحصیلات زنان و سرانجام صنعتی شدن زندگی باعث شده است كه بسیاری ازخطوط قرمز و مرزبندی های رفتاری و معاملاتی میان زنان و مردان، در هم شكسته و از بین برود.
امروزه در جوامع توسعه یافته میزان سهم گیری زنان در امور و فعالیت های بیرون از نهاد خانواده، به شدت در حال افزایش است. مسلماً این امر زمینه شكل گیری ارتباط چهره به چهره را میان افرادی دارای جنسیت متفاوت و خواهان ازدواج، در بیرون از خانواده تسهیل می كند. نظام آموزشی پسر ـ دختر در دانشگاه ها، وارد شدن زنان در عرصه روابط تولید صنعتی، عدم تفكیك جنسی در احراز بسیاری از موقعیت های كاری در درون ساخت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و سرانجام نگرش جدید نسبت به زنان، جایگاه و موقعیت آنان در سطوح و لایه های مختلف حیات اجتماعی، همه و همه بسترهایی اند كه زمینه ارتباط گیری متقابل و شناخت دوسویه میان افراد از جنس مخالف را فراهم می كنند.
به همین دلیل، امروزه نقش تعیین كننده خانواده ها، به ویژه والدین در فرایند ازدواج پسر و دختر در موارد فراوانی تا حد یك مشاور تقلیل یافته است. در غالب موارد پسران و دختران اند كه در مورد ازدواج تصمیم می گیرند و سرانجام بعد از حصول توافق میان پسر و دختر، والدین هر كدام در جریان ازدواج قرار می گیرند.
ازاین رو، الگوی وساطت، سازو كار وساطت و میانگین فراوانی وساطت در جوامع سنتی دستخوش تغییرات بنیادین وزیادی شده است و حرکت برخلاف این کهن الگوهای سنتی با شیوه های مرسوم نه تنها پاسخگو نخواهد بود بلکه منجر به اتفاقات فراوانی خواهد شد که رتبه سوم طلاق دراستان اصفهان را درپی خواهد داشت.
این خبر و که شنیدم خیلی متاثر شدم به نظرتون باید چکار کنیم که آمار طلاق بیاد پایین؟