از بنی هیتلر تا بنی وهاب
این روز ها اكثر مردم
جهان و به خصوص مسلمانان با چشم و گوشی تیز اخبار مربوط به انتخابات آینده ریاست
جمهوری ایالات متحده را پی گیری می كنند.
البته نه به خاطر رنگ و
بوی سیاسیش كه چیزی بیش از یك نوع دلغك بازی از نوع جورج بوشی نیست،
بلكه در درجه اول برای
پی بردن به آخرعاقبت باراك حسین محمد علی كریم اوباما)دیگه كم مونده بود كه بعضی ها تا اینجا برسوننش( كاندیدای دمكرات كنیای الاصل كه (برای یه سری مصالح سیاسی( علنا از اسلام برائت جست و وفاداری خود به مسیحیت را اعلام
كرد.
این پرفسور آمده از
سیاهچاله های فقر و بدبختی كنیا كه اینك برای رسیدن به تخت قیصر زمان رقبای سفید
پوستش را یكی پس از دیگری كنار می زند؛ بدون اینكه كسی جرات بكند اصلیت آفریقایی و
سیاهپوست بودنش را به او یادآواری كند.
چون الان دیگر یك شهروند
آمریكایی شده و درست از همان حقوقی برخوردار است كه آبراهام لینكلن)رئیس جمهوری كه فرمان آزادی
برده ها را داد( از آن برخوردار است یا توماس جفرسون سومین رئیس جمهور آمریكا كه الان از روی
دلارهای آمریكایی، مثل ژوكوند و با معصومیتی لیبرالی به ما لبخند می زند.
همه منتظرند كه ببینند
آیا انتخابات امسال آمریكا تبدیل به نقطه عطفی در تاریخ این كشور و شاید جهان
خواهد شد.آیا این مرد سیاهپوست پا به كاخ سفید خواهد گذاشت. مردی از نوادگان برده
هایی كه همین چند قرن پیش بادست و پای بسته و در درون صندوقهای چوبی به آمریكا
انتقال داده شدند در حالیكه به بدترین شیوه با آنها رفتار می شد. در آن سالهای
تاریك و سخت كه نویسنده سیاهپوست \"الكس هالی\" در شاهكار ادبی اش \"THE ROOTS \"(ریشه ها( آنرا به خوبی به تصویر كشیده است)این كتاب سرگذشت برده ای به نام كونتا كنتی است كه از اجداد
خود نویسنده است(.
به نظر من احتمال پیروزی
اوباما این مسلمان مرتد خیلی زیاد است.
به همین دلیل و به خاطر
دلسوزی فراوانی که برای ایشان دارم، توصیه می كنم كه به هیچ وجه از مملكت بنی وهاب
دیدار نكنه، نه دیدار سیاسی، نه اقتصادی و نه برای اظهار علاقه و محبت و رقص عربی
با شمشیر.
چون ممكن است كه بر اساس
فتواهای وهابی ها در میدان ملك فهد ریاض به اتهام ارتداد گردن زده شده و مظلوم از
دنیا برود.
این شیوخ وهابی كه من می
بینم اگر جرات و قدرتش را داشته باشند حتما این كار را می كنند.
شیوخ كشوری كه در آن همه
ادیان و ملل و نحل تكفیر شده و ریختن خون تابعینشان حلال شمرده می شود)اگه باور ندارید به دعاهای
بعضی از شیوخ وهابی گوش كنید كه در آن برای كشته شدن مردان غیر سنی و بیوه شدن
زنانشان دعا می كنند،قسمتی از این دعاها درفیلم فتنه هم بود كه واقعا موجبات
بدنامی دین پاك و معصوم اسلام را فراهم كرد( علاوه بر آن به كنیزی گرفتن زنها و دخترانشان هم جایز شمرده می شود)برای مثال تروریست های وهابی
عربستان در هنگام هجوم به خانه های شیعیان به تعداد فراوانی از دختران شیعه به
بهانه جواز به كنیزی گرفتنشان تجاوز كردند.
در عربستان وهابی، همه
فرقه ها گمراه و از المغضوب علیهم به شمار می آیند، به جز فرقه شیخ آدلف
عبدالوهاب، تنها فرقه نجات یابنده و فرقه ای كه كلید درهای بهشت و قصرهای حور
العین را در اختیار دارند.
حالا بعد از این همه
تبعیض و تكفیر و ترور غیر وهابیها، دیگر چیزی هم ماند كه نازیسم در هنگام مقایسه
شدن با وهابیت به آن بنازد؟ اردوگاهها و زندانهای مخفی آل سعود كه با سكوت و عدم
اطلاع رسانی مجالع بین المللی در حال تبدیل شدن به یك فاجعه است، در دنیای امروز
شبیهی ندارد.
حتی اردوگاههای نازیها
(concentration camps) كه نازیها آنرا برای بازداشت و
آماده سازی یهودی ها برای ارسالشان به كوره های آدم سوزی ساختند تا پس از
سوزندنشان برای شستن صورتهای قشنگ و براق آریایی صابون بسازند، حتی این اردوگاهها
هم به اردوگاههای مخوف وهابی های آل سعود نمی رسد، كه در آن زندانی را تا زمان
ارسال حكم بریدن سر یا سایر اعضای بدنشان در بدترین وضع و بدون اطلاع خانوداش
نگهداری می كنند
البته وهابی ها از چند
نظر بر نازی ها افضلیت دارند.
اول اینكه آتش نژاد
پرستی نازیالوهابیة النازیة السعودیة العنصریة المملکة السعودیة ها فقط دامان
یهودی ها را به عنوان یك قوم گرفت درحالیكه بنی وهاب با همه دشمن اند و همه ملتهای
جهان را اهل دوزخ می دانند، و اگر روزی قدرتش را داشته باشند همه را از شیعیان
گرفته تا غیر مسلمانها از دم تیغ می گذرانند)این چیزیه كه ملا عمر به صراحت گفته بود( البته هنگامی كه می خواهند دیگران را به سوی طرز تفكر خود
جذب كنند، خودشان را به عنوان یك جنبش اصلاحی معرفی می كنند وحتی بسیاری از مبلغان
وهابیت در ایران و سایر كشورها از اهداف سیاسی پلید سردمداران وهابیت و پادشاهان
سعودیشان خبر ندارند.
فرق دیگر بنی وهاب با
بنی هیتلر اینست كه بزرگترین اردوگاه نازی ها)به نام اوشفتیز كه در لهستان بود (حدود 6000 نفر قربانی گرفت در حالیكه اوشفتیز وهابی ها به
شدت در حال گسترش است و ملتهای منطقه را در برابر دو راهی قرار داده است.
یا باید در هولوكاست
فكری-عقیدتی وهابی ها بسوزند و یا مثل مردم مظلوم پاكستان،عراق و یمن در آتش قتل و
كشتار و تجاوزاتشان... و اگر نازیسم آلمان از نظر زمانی محدود به فاصله زمانی بین
دو جنگ جهانی باشد، نازیسم وهابی از بیش از یك قرن پیش از مادری انگلیسی و پدری
یهودی متولد شده و تا استخراج آخرین قطره نفت از چاههای نفت عربستان باقی خواهد
ماند.
در مملكت بنی وهاب هیچ
گونه آزادی وجود ندارد، خصوصا برای اقلیتهای مذهبی و حتی سنی های غیر وهابی)و در مقالات آینده این موضوع
را مورد بررسی قرار خواهیم داد(حتی این ظلم و تحقیر وهابی ها دامن گیر ساکنان اصلی عربستان
یعنی بیابان نشین ها)بدوی ها( نیز شده است.هیچكدام از آنها عربستانی به شمار نمی آیند و حقوقشان به رسمیت
شناخته نمی شود حتی به آنها شناسنامه و تابعیت عربستانی هم داده نمی شود با وجود
اینكه آنها خیلی قبلتر از آمدن جد بزرگ آل سعود)موشی المرخانی یهودی( به عربستان، در آن ساكن بودند.
این طبقه اصیل و سخت كوش
عربستان قشری آسیب پذیر و محروم از همه حقوق شهروندی است.
نه گواهی تولد، نه
شناسنامه، نه گواهی فوت و نه امكان درس خواندن در مدارس دولتی و معالجه در
بیمارستانهای دولتی؛ خلاصه باشدیدترین انواع ظلم و نژادپرستی رو به رو هستند و این
فقط به جرم مخالفتشان با فرقه وهابیت است.
آیا پس از این همه ظلم
كه تنها گوشه ای از آن در اینجا ذكر شد دلیلی برای مقابله نكردن با این فرقه گمراه
باقی می ماند و آیا نازیسم بیچاره می تواند در برابر وهابیت قد راست كرده و خودی
نشان دهد؟
والحمدلله رب العالمین
سید سعید خاتمی - محمد
باقر اسدی
